کورش شرفشاهي
k.sharafshahi@gmail.com
قانون منع به کارگيري بازنشستگان در مجلس شوراي اسلامياصلاح شد تا از اين طريق بازنشستگان بيشتري از سيستم اداري کشور خارج شوند و مديران جوانتر جاي آنان را بگيرند. اما سوال اينجاست که مگر آقايان از آمار بالاي بيکاري خبر ندارند که همچنان به همکاري با بازنشستگان تاکيد دارند. در شرايطي که امکان اشتغالزايي به معناي واقعي وجود ندارد و از سوي ديگر به دليل مشکلات اقتصادي و بحرانهاي سياسي، دايم بر ميزان بيکاران افزوده ميشود،چه دليلي بر اصرار در به کارگيري بازنشستگان وجود دارد.
البته به کارگيري بازنشستگان معضلي است که تنها در بين مديران وجود ندارد، بلکه امروزه از آبدارچي تا معاون وزير، مديرکل، نماينده مجلس و ... از بين بازنشستگان به کار گرفته ميشوند و اين روالي نامناسب است. هنگاميکه به صندوقهاي بازنشستگي نگاه ميکنيم، ميبينيم که پرداخت مستمري براي اين صندوقها به چالش تبديل شده و اين در حالي است که نيروهاي شاغل سعي ميکنند سريعتر بازنشست شوند تا بتوانند هم حقوق بازنشستگي دريافت کنند و هم با اشتغال دوباره، درآمد بيشتري داشته باشند. از سوي ديگر هدف از بازنشست کردن نيروهاي شاغل، جايگزين کردن نيروهاي جوان است در صورتي که امروزه بازنشستگان چندين شغل دارند اما جوانان بسياري به دليل نداشتن کار و درآمد، دچار افسردگي و تبعات ناشي از آن ميشوند. اما نکته مهميکه نبايد ناديده گرفته شود، درآمدهاي ناچيز بازنشستگان است. امروزه دريافتي بيشتر بازنشستگان به دو ميليون تومان هم نميرسد و همين امر باعث شده تا دنبال کار ديگر در سالهايي باشند که به عنوان سالهاي آرامش و استراحت از آن ياد ميشود. از طرف ديگر بازنشستگان بسياري را سراغ داريم که به محض خانه نشين شدن، دچار افسردگي و مرگ زودرس شده اند. بنابر اين لازم است براي همه بازنشستگان به نوعي چاره انديشي شود که هم وارد بازارکار نشوند وهم به افسردگي و تبعات ناشي از خانه نشيني مبتلا نشوند.