گروه اقتصاد کلان: رهبر معظم انقلاب در ابتداي جلسهي درس خارج فقه روز گذشته خود و در توضيح «نامهاي از امام علي (عليهالسلام) گفتند: «اين نکتهي بسيار مهمي است؛ اين شفّافيتي که حالا سر زبانها است که «آقا شفّاف، شفّاف»، در کلام اميرالمؤمنين است ... مسئولان جز در موارد نظامي، امنيتي و اموري که با دشمن مقابله داريم، بايد شفاف باشند و هيچ رازي را از مردم پنهان نکنند». طي چند سال گذشته و به خصوص در يکي، دو سال اخير اتفاقات ناخوشايندي از ناحيه برخي مسئولان در جامعه بروز کرد که حاصل و پيامد آن بي اعتمادي شديد مردم به اين دسته از مسئولان را رقم زد. از آنجا که اعتماد مردم، لازمه و سرمايه يک حکمراني قوي است و بدون اين مؤلفه حکومتها از اجراي منويات و پيشبرد اهداف باز ميمانند يا به کندي به پيش ميروند و در نهايت از جانب همان مردم با انتقاد و اعتراض مواجه ميشوند و در ادامه توانمندي و مشروعيت حاکميت در نزد شهروندان تنزل پيدا ميکند و به ورطه تهديد ميافتد لذا بازگشت اعتماد و به بيان بهتر اعتماد سازي اهميت حياتي پيدا ميکند. حقوقهاي نجومي، املاک نجومي، پاداشها و امتيازات نجوميکه جزييات آن از حدود 2 سال پيش به اين سو در رسانهها منتشر شدو هنوز هم ادامه دارد گواه اين مدعاست که برخي مديران ارشد و بستگان و خويشاوندان آنها با سوء استفاد از موقعيتهاي شغلي و رانتهاي اطلاعاتي و فرصتهايي که در واقع براي خدمت به مردم در اختيار آنها قرار داده شده، با بي ملاحظگي تمام به بيت المال دست درازي کردند و ثروتهايي را که به عنوان امانت در نزد آنان بود به يغما بردند. در نتيجه اخبار و شايعات بسياري از نجوميبگيرها و رانت خوارها بر سر زبانها افتاد و باعث شد مردم ديگر به قول مسئولان اعتماد نکنند. اسحاق جهانگيري معاون اول رييس جمهور، به تازگي در کنگره مجمع نمايندگان ادوار مجلس شوراي اسلاميدر همين راستا گفت : وقتي چنين شرايطي پيش ميآيد مردم يک شايعه فضاي مجازي را باور ميکنند اما حرف مسئول را باور نميکنند. قدرت برنامه ريزي در چنين شرايطي از بين ميرود...در چنين شرايطي بايد ترميم اعتماد اجتماعي و ترسيم يک روند مثبت از آينده را انجام دهيم». با توجه به آنچه که آمد در نظر داريم در اين شماره از «تجارت» به اختصار مروري بر «راهکارهاي بازگشت اعتماد بر مبناي شفافيت اقتصادي» داشته باشيم.
*پرهيز از وعدههاي واهي
مروري بر وعدههاي مسئولان دولتهاي يازدهم و دوازدهم نشان ميدهد، شايد بسياري از آنها بدون تامل و برنامه ريزي کافي مطرح شدهاند و امروز که از اجرايي شدن اين وعدهها خبري نيست واکنشهاي مردم به وعدهها و حرفها و اظهارات جديد دولتمردان همراه با بي اعتمادي و بدبيني است. مصاحبه تلويزيوني حسن روحاني در چند ماه پيش که طي آن از مردم خواست از بابت افزايش نرخ ارز نگران نباشند از جمله همين وعدهها بود که متاسفانه در عمل اتفاق ديگري افتاد و بازار دلار و ارز به شدت متشنج و پرنوسان شد. پس از آن هم موضوع ارز 4200 توماني اسحاق جهانگيري معاون اول رييس جمهور پيش آمد که آن هم به نوبه خود باعث بروز مشکل و حتي بحرانهاي عديدهاي در حوزه ارز و اقتصاد و معيشت مردم شد. بر اين اساس پيشنهاد ميشود مسئولان محترم پيش از هر وعده و قولي که ميدهند در باره امکان اجرايي شدن اين وعدهها بينديشند و يا حداقل هيچ وقت به طور قطعي خبري از محقق شدن يک وعده ندهند و به گونهاي سخن بگويند که اگر آن وعده محقق نشد با اعتراض و گلايه شهروندان مواجه نشوند.
*مديريت در اتاق شيشه اي
مدتها پيش شعار و موضوع دخل و خرج سازمانهايي که از بودجه دولتي هزينه ميکنند مطرح شد و انتظاراتي را براي جامعه ايجاد کرد اما در عمل اين شعارها نيز محقق نشد. در موارد عديده گفته شد که دستگاهها و ادارات سامانههايي را براي شفاف سازي امور و ماموريتهاي محوله راه اندازي خواهند کرد تا فعاليتهايشان به صورت شفاف در معرض و مرئاي مردم قرار بگيرد و خاطر شهروندان را با شفاف سازي آرام کنند اما تا به اين تاريخ اين شفاف سازيها صورت نگرفته و ماموريتها و دريافتيها و موجودي اين دستگاهها در اتاق شيشهاي قرار نگرفت يا اگر گرفته باشد چندان ملموس و محسوس نيست. همين امر باز هم به نوبه خود بدبيني جامعه را باعث شد و سرمايه اجتماعي اين بار نيز مورد خدشه قرار گرفت. در اين مورد خاص ميبايستي حداقل در عرصه پرداختها به مسئولان که خيلي کار سخت و پيچيدهاي هم نيست اين شفاف سازي صورت بگيرد و اعتماد عموميتا حدودي ترميم شود.
*همراهی و همدلی مسئولان
گاهي اختلاف نظرها در برخي مسائل کشور در بين سران قوا اين سئوال و ابهام را به ذهنها متبادر ميکند که مگر در سياستهاي راهبردي اتفاق نظر وجود ندارد که از سوي سران کشور اظهارات ضد و نقيض مطرح ميشود. از اين رو و با انتشار اين نوع اخبار در رسانهها و وسايل ارتباط جمعي سردرگميو بلاتکليفي و در پي آن بازهم بي اعتمادي و شک در توانمندي مديران ارشد جامعه در اداره امور کشور شيوع پيدا ميکند و باز هم بي اعتمادي و خدشه به اعتماد عموميبه وجود ميآيد. لذا لازم مينمايد که مسئولان در خصوص تصميم گيريهاي کلان کشور همگرايي و همدلي لازم داشته باشندالبته راهکارهايي نظير تشکيل شوراي هماهنگي اقتصادي بنا به دستور مقام معظم رهبري توانسته است اين همگرايي را در شرايط دشوار فعلي به وجود بياورد و از اين رو لزوم ادامه اين روند و ايجاد اين همدليها بيش از پيش احساس ميشود تا اعتماد مردم با مشاهده اين قبيل هماهنگيها تقويت شود و زمينه بازگشت سرمايه اجتماعي حاکميت فراهم شود.
*مبارزه با فساد و رانت
فساد و رانت در ساختارهر حکومتي قاتل اعتماد عمومياست. مسئولين هم به خوبي به خطر فساد ورخنه آن در ردههاي مختلف مديريتي آشنا هستند و بارها و به کرات بر اصل مبارزه جدي با مفسدين تاکيد کرده اندانا از آنجايي که به صورت ساختاري منافذ فساد مسدود نشده است لذااين امر فرجام پرباري نداشته است و جامعه به صورت مستمر دومينويي از پروندههاي کلان مفسدان را شاهد است؛ از فاضل خداداد و مه آفريد خسروي و جزايري خاوري و باک زنجاني گرفته تا آخرين آنها که وحيد مظلومين و محمد قاسميو باقري درمني هستندکه هرکدام از اين افراد با سابقه نامطلوبي که بر جا گذاشتهاند اصل اعتماد عموميرا نشانه رفته اند. بر اين اساس مردم انتظار دارند که در مورد اين قبيل فسادهاي اقتصادي و رانت خواريها به موقع عمل شود و با صدور احکام مقتضي اعتماد از دست رفته به جامعه بازکردانده شود. البته در روزهاي اخير خبر صدور حکم تعدادي از اين مفسدان اقتصادي تاثير مطلوبي در جامعه از خود بر جاي گذاشت و اميد ميرود اين روند از سوي قوه محرتم قضاييه با سرعت کافي و مناسب دنبال شود.
*کمک به شفافيت با ارتباط مستمر مردم و مسئولان
تجربه نشان داده است مسئولاني که فاصله خود را با مردم کم کردهاند و حضور پررنگ تري در ميان جامعه دارند از ضريب نفوذ بيشتري برخوردار بوده و جلب اعتماد بيشتري را از مردم براي نظام به ارمغان آورده اند. مردم هنوز خاطره ساده زيتي شهيدان رجايي و با هنر را در حافظه تاريخي خود دارند به طوري که آنها را نمادهايي از مديران مردميميدانند. شرايط سخت آن دوران نيز بيانگر رابطه مستقيم مردميبودن با اعتماد عمومياست. از اين رو شايسته است در سرايطي که اعتماد عموميدچار خدشه شده است ارتباط مسئولين با مردم صميمانه تر و بالنده تر و در ابعاد بيشتري صورت پذيرد و مشکلات را بي پرده با آنان در ميان بگذارند و از آنها جهت حل مشکلات استمداد شودچرا که وقتي مردم شاهد صداقت و همراهي مسئولان با خود باشند، آنها هم از سر صدق و با همه وجود با حاکميت همراه ميشوند و در راه حل مشکلات نظام از مسئولان خود حمايت لازم به عمل خواهند آورد. لذا در دوره اخير نيز رابطه تنگاتنگ مسئولان و مديران و دولتمردان با مردم هنوز هم يک اصل ضروري و بديهي به شمار ميرود، از اين رو و در شرايطي که کشور در يک وضعيت بحراني و دشوار قرار داردتقويت نهادهاي پاسخگو الزاميتر از هر موقع ديگري است و دولت دوازدهم نيز بر همين اساس بايستي انتخاب يک تيم پاسخگو و رسانهاي قوي براي اعتماد آفريني هرچه بيشتر را وجهه همت خود قرار دهد.