به گزارش روابط عمومی شرکت تامین خدمات سیستم های کاربردی کاسپین، ریسک واژه ایست که با ساختارهای سازمانی آمیخته شده است و مدیریت آن شامل شناسایی، اعلام، تحلیل و پیگیری میباشد. اهمیت مدیریت ریسک در هر سازمان با کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری نیروی کار نمود مییابد بانک نیز مانند هر سازمان دیگری نیازمند شناسایی ریسک در بخشهای مختلف خود و مدیریت آن میباشند. گرچه پروسه مدیریت ریسک سالهاست که در بانکهای کشور در حال پیگیری است اما سیستمی شدن فرآیند آن مزیتهایی دارد که آنها را در گفتوگو با مدیریت سرویس شرکت تأمین خدمات سیستمهای کاربردی کاسپین که این سامانه را در سبد محصولات خود دارد بررسی کردیم.
مهندس تقیزاده مدیر سرویس شرکت کاسپین در ابتدای گفتوگو توضیح کوتاهی در خصوص استراتژی بخش سرویس در شرکت ارائه داد و بیان نمود: ارتباط با مشتریان (BRM)، تحلیل نرم افزاری، کسب و کاری و تست سیستمها وظیفه بخش سرویس در شرکت است. همچنین برنامهریزی در سطح کلان سازمان با توجه به مشتریان گوناگون و محاسبات هزینه کلان مختلف نیز در این بخش از شرکت انجام میشود.
کمی از تاریخچه سامانههای مدیریت ریسک در دنیا و ایران بگویید؟
علم مدیریت ریسک در دوره رنسانس در قرن شانزدهم میلادی مطرح شده است. از سال ۱۹۹۰ نیز میلادی مدلهای مختلفی برای مدیریت ریسک پروژهها با هدف افزایش موفقیت آنها ارائه گردیده است ولی در صنعت بانکداری ایران با شروع مفاهیم بانکداری، بحث ریسک و مدیریتان نیز شکل گرفت. البته گستردگی مباحث در سطح فعلی نبود، اما از حدود سال ۲۰۰۶ بحث ریسک و مدیریتان در صنعت بانکداری جدی شد و اکثر بانکها شروع به بررسی و مدیریت ریسک در بخشهای مختلف کردند.
چه ریسکهایی باید در سامانه دیده شوند؟
با توجه به اینکه ریسک در حوزه بانکی، در ۴ دسته عملیاتی، نقدینگی، اعتباری و بازار دارای اهمیت بسیاری است؛ صاحب نظران ریسک، ۱۲ محور برای حوزه ریسک در صنعت بانکداری ایران برشمردهاند که همگی رویکردی مالی دارند، به همین دلیل باید حوزه مالی به طور ویژه و از زوایای متفاوت مورد نظر قرار گیرد.
چرا به دنبال ایجاد سامانه رفتید؟
انعطاف پذیری و پویایی در رفع نیاز مشتری در زمانی اندک، تقیزاده عقیده دارد در حال حاضر سامانههای مختلف داخلی و خارجی وجود دارند که در حال فعالیت در حوزه ریسک هستند اما وجود سامانهای متناسب با عملکرد فعلی فرایندها و سیاستهای بانک پارسیان دلیل تولید سامانه در مجموعه کاسپین است. همچنین پاسخ به موقع و سریع به نیاز کاربران در اثر عواملی چون تغییر سیاست و فرایندهای موجود و بلوغ کاربران، را نیز میتوان ازجمله عوامل ایجاد سامانه مدیریت ریسک دانست.
البته باید گفت مباحث تولید نرم افزار به فرایندهای کاری و قوانین کسب و کاری منتهی میشود. چون این موارد در حوزه ریسک به صورت سیستمی تعریف نشده است باید از صفر سامانه ایجاد میگردید و بسته به درخواست بانک، بخش مورد نظر طراحی و توسعه مییافت. شایان ذکر است سامانه در زمانی اندک و کمتر از ۴ ماه تولید شده است.
چه ریسکهایی در سامانه پیاده سازی شده است؟ تیم اجرایی پروژه متشکل از چه افرادی است؟
در گام اول، پیاده سازی مخزن ریسک و بخشی از ریسک عملیاتی است که در حال حاضر پیاده سازی و اجرایی شده است. همچنین تیم اجرایی پروژه شامل توسعهدهندگان و تحلیل گران میباشند که در کنار خبرگان حوزه مدیریت ریسک اقدام به تولید سامانه نمودهاند.
آیا سامانه قابلیت انطباق سختافزاری و نرم افزاری در ارتباط با سامانههای مختلف را دارد؟
انطباق و ارتباط سیستمها سیسی کلان در این مجموعه است، مدیر سرویس شرکت کاسپین میگوید: این محصول در سایر بانکها و مؤسسات مالی قابلیت اجرایی دارد. چرا که سیستم کاملاً ماژولار و داینامیک طراحی شده است و در تعریف فرایندها، سطوح دسترسی، نقشها، ارتباط بین ماژولهای داخلی سامانه و سامانههای خارجی و همچنین لایه کاربران محدودیتی وجود ندارد. از قابلیتهای سامانه میتوان به این مورد اشاره کرد که هر تغییری را در کوتاهترین زمان، میتوان در هر سطحی بر روی آن پیاده نمود.
در کاسپین تلفیق و انطباق بین سامانههای مختلف را حفظ میکنیم تا در جایی که نیاز باشد به سامانههای هوش تجاری کاسپین یا ماژولهای اصلی CoreBanking لوتوس متصل شوند که این موارد جزء منطق اصلی کار بوده و جزء جدا نشدنی آن میباشد.
در آینده سایر بخشهای سامانه، براساس نیاز و سیاستهای بانک عملیاتی خواهد شد. در حال حاضر تحلیل نیازمندی مباحث مربوط به ریسک نقدینگی در سطح بانک پارسیان در دستور کار قرار دارد.
نکته حائز اهمیت اینجاست که در طی ماه جاری کل نیازهای بانک در حوزه ریسک اجرایی و عملیاتی توسط سامانه پوشش داده شده است که از این منظر سامانه جایگاه مطلوبی نزد بانک پیدا نموده است.
از منظر زیرساخت سامانه، باتوجه به حوزههای برآورد شده، سامانه بایستی در حد سامانههای enterprise دیده میشد که جهت تحقق این مهم، از تکنولوژیهای روز استفاده شده است. استفاده از پایگاه داده oracle، پلتفرم Java و UI از Angular گواه این مطلب میباشد. بنابراین با استفاده از معماری و تکنولوژی مورد استفاده در این سامانه، امکان توسعه چه در بخش زیرساخت و چه در بخش کسب و کار سامانه وجود دارد.
از حیث وابستگی، سامانه بصورت کاملاً مجزا عمل نموده و درصورت نیاز به برقراری ارتباط با سایر سامانهها و تغذیه اطلاعاتی، این امکان محیا میباشد.
استقرار سامانه در بانکها و سازمانها چه مزیتی خواهد داشت؟
استقرار سامانههای مدیریت ریسک در بانکها علاوه بر افزایش بهره وری نیروی کار، هزینهها را ازجهات مختلف کاهش داده و بدون شک گره گشای مشکلات مدیریت در این حوزه میباشد.
باید مد نظر داشت در وهله اول سیستمی نمودن روش اجرایی و سپس کاهش خطای انسانی که نسبت به حالت سیستمی زیاد است از معضلات اساسی هر سازمانی است.
نکته بعدی حرکت به سمت پایش سیستمی است که نه تنها تسهیل کننده عملکرد فعلی تیم اجرایی است، بلکه نیاز را در سطوح مختلف مدیریتی مرتفع میسازد. ایجاد سیستم سبب میشود مخزن اطلاعاتی موثق با سوابق مشخص در طول زمان داشته باشیم تا بتوانیم اطلاعات به دست آمده را توسط سامانههای هوش تجاری تحلیل نماییم. همچنین تصویری برای آینده به جهت ورود به مبحث داده کاوی داشته باشیم. در بحث هزینهها نیز سیستماتیک شدن به دو دلیل باعث کاهش هزینه از سمت نیروی انسانی میشود.
در سطح اول؛ با نگاه سیستمی، تسریع در فرایندهای اجرایی و شفاف شدن فرایندها و اینکه با گذشت زمان کیفیت عملکرد افراد مشخص میگردد تا مدیران بتوانند بهینهتر از نیروی انسانی استفاده نمایند سبب کاهش هزینه از سمت نیروی انسانی میشود. درسطح دوم، نگاه بیزینسی به هزینههای اجرایی و مالی سازمان است؛ مخصوصاً اگر وارد ریسکهای عملیاتی و نقدینگی شده و روی فرایندهای مالی سازمان متمرکز شوند. حال سازمان برپایه بازنگری در نحوه مراودات خود، بطور مثال امکان کاهش یا جلوگیری از اعطای تسهیلات به بنگاههای خاص را دارد که این امر سبب کاهش هزینهها میگردد.
ویژگیهای یک سامانه مدیریت ریسک خوب چیست؟
اولین معیار این است که تمام ماژولهای ریسک را یکجا و کامل داشته باشد و بتواند تمامی ریسکها را پوشش دهد. دوم اینکه تمامی استانداردها در سیستم رعایت شده باشد. معیار بعدی در حوزه گزارشات تعریف میشود که دو نکته در این بخش وجود دارد اول اینکه گزارشات باید ساده و شفاف باشند نکته دوم این است که برای سطوح مختلف تعریف شوند و متناسب با افراد در بخشهای مختلف باشند.
یک سامانه مدیریت ریسک خوب باید درست و ساختار یافته تعریف شده باشد و سطوح دسترسی نیز باید به همین شکل تعریف شده باشد.
حتی موسسه S&P وقتی سه موضوع ریسک را مطرح میکند به ساختار سازمانی، پویایی رقابت و تأمین مالی کلان اشاره میکند و در مورد ساختارهای مقرراتی و سازمانی صحبت میکند.
مقوله ریسک باید به عنوان دستور العمل های سازمانی شناخته شود ما نباید فقط به دنبال کشف ریسک باشیم هدف این است ریسک شناخته شود و ان را مدیریت کنیم تا بتوانیم در طولانی مدت سازمان را حفظ کنیم اینها نکاتی است که به آن توجه نکردیم.
این سیستمها باید وقایعی که نشانگر ریسک در سازمان هستند را ثبت کنند و به سطوح مختلف گزارش دهند. در لایه اجرایی سیستم باید بتوانند بر اساس فرایند تعریف شده عمل کنند.
استفاده از محصولات خارجی یا داخلی در حوزه ریسک را پیشنهاد می کنید؟ ایا مزیتی در استفاده از محصولات خارجی وجود دارد؟ ایا در بحث ریسک مانند کشف تقلب مالی الگوهایی وجود دارد که خاص ایران است و سامانه داخلی موثرتر خواهند بود؟
به طور کلی در استفاده از سیستمها و نرم افزارهای خارجی دو موضوع مطرح میشود اول اینکه منبع هیچ سیستم خارجی به طور کامل در دسترس ما قرار نمیگیرد و دانش آن به نحوی که بتوان آن را توسعه داد به متخصصین ما منتقل نمیشود. در نتیجه تغییر دادن سیستم و ارتقا آن سخت و زمان بر خواهد بود. این دو مشکلی است که در همه سامانههای خارجی دیده میشود.
به شخصه با تولید چرخ از ابتدا مگر در موارد مورد نیاز مخالف هستم. چرا که هزینههای سنگینی باید برای آموزش ایجاد زیر ساخت و ... انجام شود. اکثر مواقع به علت شرایط سیستمی نمیتوانستیم از سیستمهای خارجی استفاده کنیم؛ سیستمهای داخلی نیز یا توانمند نبودهاند و یا مباحث امنیتی را به طور کامل پشتیبانی نمیکردند. اگر بتوانیم مدل تجاری مناسب با منطق طولانی مدت پیدا کنیم دیگر نیازی به تولید مجدد و صرف هزینه نیست. کسب و کارها و بیزینسهای اصلی هر سازمان باید توسط خود سازمانها پیادهسازی و پشتیبانی شود اما در خصوص سایر بیزینسها میتوان از محصولات آماده داخلی و خارجی استفاده نمود و حتی هم افزایی فنی و دانشی داشت. البته در فراگیر شدن محصولات داخلی بحث بلوغ محصول مطرح میشود اینکه یک سیستم بتواند به بلوغ برسد نیازمند بازخورد است تا نواقص آن رفع شود. شرایط فعلی باعث شده بانک و شرکتها در بحث تجهیز و تولید سیستم محتاطتر شوند. همچنین بحثهای سیاسی و رقابتهای پیچیده در حوزهس بانکی و پذیرش سیستمها در صنعت، شرایط را سخت کرده است. اما باید به محصولات اجازه پیادهسازی داد تا بتوانند رشد کنند.
چرا وقتی دیرتر وارد حوزه میشویم بهتر عمل میکنیم؟
اشکال در معماری سازمانی است و از طرفی در حوزه سیستمی؛ معماری زیر ساخت نرم افزارها حرفهای و به روز نیست
اینکه چرا وقتی دیرتر وارد میشویم بهتر عمل میکنیم به این علت است که آخرین تکنولوژی را استفاده میکنیم اما اگر ساختار ما از ابتدا انعطاف پذیر باشد و نسبت به تغییرت آینده راه حل داشته باشد به راحتی میتوان ان را تغییر داد. ضمن اینکه در هر حالی وجود تکنولوژی نسبت به روشهای غیر سیستمی، در افزایش بهرهوری نقش بسزایی دارد.
مشکل ما در ایران این است که در بحث معماری در حوزه نرمافزار منطقها و سطوحی را قرار داده و آنها را به اسم معماری میشناسیم ولی باید کمی فراتر رفته چراکه اشکال در "معماری سازمانی" است. باید معماری سازمانی را شناسایی و فرایندها را مدون نمود؛ این فرایندها هستند که ابزار روی انها تعریف میشوند. پیچیدگی فرایندها و نبود ارتباط بین فرایندها و استراتژیهای سازمان سبب عدم انعطاف پذیری میشود.
این یک اصل است که پلتفرمی منعطف مهیا شود و به راحتی تغییرات را مدیریت نماید. حتی در بحث پیادهسازی میتوان ساختاری ایجاد کرد که نیاز به هزینه و نیروی تخصصی زیاد نباشد. در جهان هم پلتفرمهایی نوشته شدهاند که حتی نحوهی پیاده سازی را کنترل میکنند.
این پلتفرمها اجازه نمیدهند فراتر از ساختار و قاعدههای تعریف شده در آنها عمل کنید. اما اکثر سیستمهای ما در ایران اینگونه نیستند چون معماری زیر ساخت نرمافزار با قاعده دیده نشده است.
در حقیقت؛ ارتباط بین معماری سیستمی و معماری سازمانی ما صحیح نیست.
چرا با گذشت این مدت هنوز مشکل عدم انطباق در برخی سامانهها در صنعت پرداخت دیده میشود؟
نبود نگاه جامع و مشرف بر مسائل سازمانی و نیازهای مشتری وهمچنین عدم ارتباط درست میان تحلیل سیستمی و تحلیل سازمانی
روال بلوغ اطلاعات و مسیر سیستمی شدن میبایست در تمام سازمانها طی شود و برای بهبود مستمر آن نیز باید برنامه داشت.
از سوی دیگر عدم ارتباط درست میان تحلیل سیستمی و تحلیل سازمانی یکی از چالشهای اساسی صنعت نرم افزار در ایران میباشد.
در مسیر بلوغ و تکمیل دانش اطلاعات، بسیاری از بانکها هنوز از پوسته هوش تجاری رها نشده و به سمت دادهکاوی نرفتهاند، اما این به علت عدم توانایی فنی نیست بلکه عدم ارتقاء بلوغ سازمانی مشکل اصلی است.
در این خصوص نداشتن تفکر وایجاد انطباق بین سیستمها یکی از مشکلاتی است که باید حل شود. این به معنی نیست که تمامی سیستمها توسط یک شرکت تولید شده باشد بلکه تفکر یکپارچه باید در سیستم ایجاد شود و شرکتهای ارائه دهنده باید در پیادهسازی محصولات در یک بانک با هم هماهنگ باشند. کاسپین هم وظیفه دارد این یکپارچگی را هم از لحاظ سیستمی، هم محتوا و هم اطلاعات در سطوح مختلف حفظ کند.
نکته دیگر این است که در ایران محصولات بیشتر برای رفع نیاز تولید شده و بسته به نیاز طراحی میشوند که امری بدیهی است. اما نداشتن نگاه جامع و انعطاف پذیر برای سیستم مورد تقاضا، از جمله مواردیست که رعایت نمیشود.