سحرگاه چهارم تیر، مرد جوانی در تماس با پلیس از سرقت خانهاش شکایت کرد و گفت: چند روز قبل برای پیدا کردن همخانه در سایتهای اینترنتی آگهی داده بودم.
مدتی بعد خانم جوانی با من تماس گرفت و گفت خانه را برای برادرش که دانشجو است میخواهد و قرار ملاقاتی برای بازدید از خانه گذاشت. ساعت ۱۰ شب زن جوان که خود را «الناز» معرفی کرد تنها آمد و گفت برادرش در راه است پس از آن نیز به من آبمیوهای تعارف کرد، بعد از خوردن آبمیوه از هوش رفتم وقتی بیدار شدم تمام وسایلم سرقت شده بود. بهدستور بازپرس رستمی از دادسرای ویژه سرقت، تحقیقات توسط کارآگاهان پایگاه سوم پلیس پایتخت آغاز شد.
در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت، مشخص شد سارق از یک خودروی مزدا۳ سفید رنگ پیاده شده بود. بدین ترتیب مالک خودرو شناسایی شد، اما وی به کارآگاهان گفت چند ماه قبل خودرو را بهصورت وکالتی به شخصی به نام «سهیل» که ۲۸ سال دارد فروخته است. سرهنگ کارآگاه کامیار چهری، رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: مأموران مخفیگاه وی را در محدوده شهرستان بهارستان استان تهران شناسایی و روز ۳۱ تیر او را طی یک عملیات پلیسی دستگیر کردند. چند روز بعد نیز دو همدست وی بهنامهای فریبا و خشایار دستگیر شدند.
گفتگو با متهم زن
فریبا یکی از اعضای این باند حرفهای سرقت است که در گفتگو با خبرنگار ما از جزئیات سرقت میگوید:
شگرد سرقت هایتان چه بود؟
سوژهها را خشایار و سهیل انتخاب میکردند. آنها در سایتهای اینترنتی تبلیغاتی مردانی راکه در شمال شهر دنبال همخانه میگشتند شناسایی میکردند. من هم به خانه سوژهها میرفتم و در فرصتی مناسب داخل آبمیوه مواد بیهوشی میریختم و وسایل با ارزش آنها را سرقت میکردیم.
با همدستانت چطور آشنا شدی؟
حدود یک سال پیش با آنها در میهمانی آشنا شدم.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟
فکر سرقت حدود ۷ ماه قبل به ذهنمان خطور کرد. قصدمان سرقت نبود فقط میخواستیم هیجان را تجربه کنیم.
با اموال سرقتی چه میکردید؟
گوشیها را در بازار موبایل میفروختیم. هر چه از این راه پول بهدست میآوردیم را صرف خوشگذرانی و خرید لباسهای مارک دار میکردیم.
روزنامه ایران