به گزارش
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در ادامه کوچ قاچاقچیان کتاب به شهرهای توریستی برای فروش کتابهایشان و بعد از آن استخدام جوانهای کولهبه دوش برای فروش کتاب در ادارهها و سازمانها، اینروزها خبر میرسد که قاچاقچیان کتاب محل جدیدی را برای فروش کتابهایشان شناسایی کردهاند؛ شهرکهای صنعتی.
شهرکهای صنعتی به دلیل بهرهمندی از تعداد بالای کارگران و کارمندان میتوانند محل خوب و قابل اتکایی برای فروش کتاب؛ آنهم با ۵۰ درصد تخفیف باشند، زیرا قدرت خرید در این طبقه خیلی بالا نیست و طبیعتا از عرضه کتاب با تخفیف نصف قیمت کتاب استقبال میشود.
بررسیها حکایت از آن دارد که در رویکرد جدید قاچاقچیان کتاب، دختران کولهبهدوش به عنوان فروشنده انتخاب شدهاند؛ انتخابی که احتمالا با توجه به فضای کارگری شهرکهای صنعتی و تناسب دارد و به زعم قاچاقچیان، فروش بیشتری را برای آنها متضمن میشود.
این دختران کولهبهدوش هر روز صبح از شهرهایی مثل تهران و کرج با مینیبوس به شهرکهای صنعتی حاشیه تهران برده میشوند و وظیفه دارند کتابهایی که در کولههایشان دارند در کارگاهها، شرکتها و کارخانهها بفروشند.
از جمله شهرکهایی که ردپای قاچاقچیان کتاب در آنها دیده شده، میتوان به شهرک صنعتی اشتهارد در جاده کرج-بویینزهرا، شهرک صنعتی کاوه در ساوه و سایر شهرکهای صنعتی در اطراف کرج و قم اشاره کرد. این شهرکها به دلیل تعدد کارخانهها و کارگاههای صنعتی، ظرفیت بالایی برای ویزیت کردن و فروختن کتاب دارند و از این حیث میتواند مقصد تضمین شدهای برای قاچاقچیان کتاب باشد.
در این زمینه باید گفت قاچاقچیان کتاب، همانطور که در شناسایی ذائقه مخاطبان و رصد بازارهای کتاب و لیست پرفروشها موفق بودهاند، در شناسایی خلاهای موجود در بازار نشر و انتخاب بازارهای تازه نیز موفق نشان میدهند؛ انتخاب بازارهایی که علاوهبر ظرفیتهای کشف نشده، بهدور از نظارتهای صنفی و ریسک برخوردهای انتظامیاند و بهعبارت دیگر، بازارهایی امن و پرسود برای آنها بهشمار میآیند.
تقریبا هفته پیش بود که کارگروه صیانت ازحقوق ناشران، مولفان و مترجمان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با همکاری نهاد نظارتی و پلیس امنیت تهران یک انبار دیگر از کتابهای قاچاق کشف کرد، کتابهایی که حدود شش وانت میشدند. همچنین دو هفته قبل یک صحافی پلمب شد که از آن سه وانت کتاب قاچاق کشف و ضبط شد.
این کشف و ضبطهای ادامهدار نشان میدهد که قاچاقچیان کتاب با وجود برخوردهای قاطع نیروهای انتظامی و قضایی، همچنان بر سر شغل و حرفه خود پابرجا ماندهاند و در راه خود مصمم هستند. در این میان؛ حالا که بساط دستفروشیها برچیده شده و فقط بهصورت پراکنده در چند نقطه تهران حضور دارند، تنها سیاست فروش خود را تغییر دادهاند و با مدیریت بخشهای مختلف تلاش میکنند بازارهای جدیدی برای خود دست و پا کنند.
آمارها نشان میدهد در دورهای که کارگره صیانت در اتحادیه به شناسایی و کشف و پلمب انبارهای قاچاق کتاب پرداخت، فروش ناشران و کتابفروشیها بین 30 تا 40 درصد رشد یافت و از حجم کارهای قاچاقچیان کتاب کاسته شد. اما این غیبت زیاد طول نکشید و بسیاری از افرادی که پیش از این به این حوزه فعالیت میکردند، با رویکرد قبل به کار خود ادامه دادند؛ البته در کنار آنها افراد جدیدی هم که بازار را خالی از رقیبان سابق دیدند، وارد این میدان شدند. حضور دستفروشهای کتاب بعد از غروب آفتاب در حوالی میدان انقلاب و فروش کتاب با تخفیفهای 50 درصدی هم گویای این موضوع است.
با توجه به شرایط موجود، به نظر میرسد اگر حکم صادره برای قاچاق کتاب قطعی و بازدارنده باشند، میتوانند به عنوان عامل بازدارندهای از قاچاق کتاب باشند. اما مساله اینجا است که احکام صادره با جرمها همخوانی ندارد و همین امر موجب شده تا متهمان نسبت به این احکام بیتوجه باشند و ترسی از قانون نداشته باشند.
نکته قابل تامل دیگر در فعالیت قاچاقچیان کتاب، شناسایی راهها و مسیرهای ناشناختهای است که این افراد هوشمندانه به سراغ آن میروند و شناسایی و کشف آنها همواره زمان زیادی میطلبد؛ نکتهای که اعضای کارگروه صیانت اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران باید به آن توجه داشته باشند تا بتوانند همیشه یک گام جلوتر از قاچاقچیان کتاب باشند.