کد خبر: ۹۴۸۴۶
تاریخ انتشار: ۰۶ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۳

کورش شرفشاهی

روزنامه نگار

" اخیراً یک نظرسنجی که توسط یک دستگاه دولتی به منظور ارزیابی تأثیر عوامل مختلف در میزان مشارکت در انتخابات انجام شده، نشان می‌دهد بالاترین تأثیر در مشارکت مردم را «وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم» با ۴۷ درصد دارد و عوامل دیگر مانند «وعده‌هایی که مسئولان می‌دهند و عمل نمی‌کنند»...و «بدرفتاری‌هایی که برخی مسئولان دارند» نیز بالاترین تأثیرها را دارد، اما «بررسی صلاحیت‌ها» (نظارت استصوابی) فقط و فقط چهار دهم درصد تأثیر را نشان می‌دهد" این جملات بخشی از اظهارات کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در توجیه ردصلاحیت ها و تاثیرات ناچیز آن بر مشارکت مردمی بود. اگرچه این اظهارات می تواند در دفاع از عملکرد شورای نگهبان موثر باشد، اما مانند تیغ دو دمی است که آینده انتخابات را تیره توصیف می کند. اگر وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم 47 درصد بر حضور مردم پای صندوق های رای تاثیر داشته باشد شک نکنیم که تا بدین جا 47 درصد ریزش آرا را خواهیم داشت. آشفته بازاری که اقتصاد و به تبعیت آن معیشت مردم را هدف گرفته، باعث شده تا بنابر اعتراف مرکز آمار و بانک مرکزی میزان تورم بالای 40 درصد باشد و این در حالی است که حداقل دستمزد نیروی کار و حقوق بازنشستگان از یک میلیون و 500 هزار تومان عبور نمی کند. با نگاهی به آمارهای سازمان تامین اجتماعی، بیش از 70 درصد بیمه شدگان حق بیمه ای مطابق حداقل دستمزد می پردازند و نزدیک به 60 درصد بازنشستگان نیز حداقل بگیر هستند. اگر به این افراد آمار بیکاری 11 درصدی را نیز اضافه کنیم، آنگاه متوجه می شویم که نارضایتی از وضعیت اقتصادی تا چه اندازه وحشتناک است که در این صورت باید با 47 درصد رای دهندگان خداحافظی کنیم. بخش دیگری از اظهارات کدخدایی به وعده های عمل نشده مسوولان مربوط می شود که در این صورت نیز مسوولان ید طولایی دارند. بیش از 800 هزار میلیارد تومان پروژه کلنگ زنی که نیمه کاره رها شده می تواند بیانگر تنها بخشی از وعده ای بر زمین مانده مسولان باشد که اگر بخواهیم وعده های رویایی مسوولان را نیز که هرگز از مرحله حرف فراتر نرفته به آن اضافه کنیم، رقم وحشتناکی به دست می آید که در باور کمتر کسی می گنجد. اگر این بخش را نیز 20 درصد در نظر بگیریم، تاکنون 67 درصد رای دهندگان بایستی با صندوق های رای خداحافظی کنند و بخش سوم اظهارات کدخدایی یعنی "بدرفتاری‌هایی که برخی مسئولان دارند" نیز تیر آخر را شلیک می کند. کافی است به آمارهایی که در خصوص رضایت ارباب رجوع در ادارات می شود توجه کنیم تا مشخص شود که مردم تا چه اندازه دل پرخونی از بدرفتاری ها دارند. ناگفته پیداست که مردم ایران غیر قابل پیش بینی ترین مردم جهان هستند. مردمی که با هیچ معادله ای جور در نمی آیند. سابقه وتجربه نشان داده مردم ایران در بدترین شرایط اقتصادی با صندوق های رای قهر نکرده اند و همین استقبال باعث شوک تحلیل گران شده است. اگر واقع بین باشیم، نگاه مردم به انتخابات یک نگاه ملی است و هنگامی که قرار به انتخاب باشد، منافع ملی بر همه چیز حتی بازی های جناحی ارجحیت دارد. اما نکته ای که باقی می ماند، تاثیر 4 دهم درصدی نظارت استصوابی بر آرای مردم است. سوالی که کدخدایی باید پاسخ دهد این است که وقتی بیش از 16 هزار نفر در انتخابات ثبت نام می کنند و بیش از 11 هزار نفر رد صلاحیت می شوند و بدتر اینکه 90 نفر از نمایندگان مجلس به اتهام مشکلات مالی رد صلاحیت شده اند، آیا باز هم می توان پذیرفت که عدم استقبال انتخابات به دلیل نظارت استصوابی ناچیز باشد؟ وقتی در برخی حوزه های انتخابیه اعلام می شود تعداد داوطلبان یک طیف به اندازه ای نیست که لیست بدهند، آیا باز هم می توان نظارت استصوابی را ناچیز دانست؟

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار