روزنامه جوان در گزارشی درباره پدیده «ازدواج سفید» نوشت: فرهنگ زندگی مجردی متحول شد و حالا تبدیل به یک ضدفرهنگ یا یک ناهنجاری شده است و سن علاقهمندان به این سبک زندگی هر روز پایینتر میآید.
متأسفانه ازدواج سفید این روزها رو به گسترش است و هر روز بر تعداد طرفدارانش افزوده میشود. نوعی زیر یک سقف بودن بدون ایجاد تعهد و برخورداری از حقوق مشخص. رابطههایی متزلزل که بر پایه شهوت و غرایز جنسی شگل میگیرد و هرگونه آسیبی از سوی طرفین به دلیل عدم ثبت ازدواج و غیرقانونی بودن قابل پیگیری نیست و عفاف و حیا به شدت در مخاطره است.
این روزها مشکل بعدی راحت اجاره دادن خانهها به افراد مجرد است. کسی از آنها سؤال و جوابی نمیخواهد و فقط یک جیب پر از پول کافیست تا هر خانهای در اختیارشان قرار داده شود. آن هم فقط برای چند ساعت که معروف به خانههای ساعتی هستند. چرا املاک باید خانهای برای چند ساعت پیدا کند آن هم وقتی مثل روز روشن است که هدف خوشگذرانی است؟ چرا باید دسترسی به چنین خانههایی آسان باشد؟ چرا باید دستشان برای هر ناهنجاری باز باشد و بعد هم شاهد سقطهای غیرقانونی و مسائل روحی روانی دختران بعد از جدایی باشیم؟
روزگاری زنهای مطلقه و اغلب جوان به خانه پدری بازمیگشتند تا شاید یکبار دیگر شانس ازدواج به آنها روی آورد، اما حالا با بالا رفتن آمار طلاق و افزایش زنهای مطلقه میل به زندگی مجردی و مستقل افزایش یافته و به راحتی میتوان فهمید چه بلایی سر جامعه میآید. زنی که مطلقه و تنهاست و موظف نیست برای کارها و رابطههایش به کسی جواب پس بدهد و نتیجهاش میشود بلبشویی که به این راحتیها نمیتوان آسیبهایش را جمع کرد.
در حال حاضر استقلال معنای دیگری دارد و هر روز بر طرفدارانش افزوده میشود. باید برای تکتکشان «و ان یکاد» خواند و هر روز آنها را به خدای بزرگ سپرد و راهی شهر کرد و با هزار دلهره منتظر ماند تا به سلامت بازگردند.