«یک روز در تاکسی صحبتمان با راننده، گل انداخت. از من پرسید: شغلت چیست؟ گفتم آبدارچی هستم اما باورش نشد و گفت: بلانسبت شما! جدی پرسیدم! گفتم واقعا من آبدارچی هستم و شغلم را دوست دارم. خیلیها میگویند کار عار نیست و این را به حرف میگویند اما من از آن دسته آدمها هستم که فقط حرفش را نمیزنم و قلبا به آن معتقدم.»
کد خبر: ۲۴۰۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۸