صبحهای زود بستههای چيده شده روزنامهها جلوی کیوسکهای
روزنامهفروشی، توجه هر رهگذری را جلب میکند. مرد دكهدار هر روز دمادم
صبح، بعد از رسيدن بستههاي روزنامه آنها را روي هم قطار ميكند و چشم به
راه تيترخوانان روزانه ميماند، كساني كه دم دكهها قطار ميشوند به خواندن
تيتر و گاهي كه چشمشان تيتري را بگيرد، روزنامهاش را ميخرند.
روزنامهفروشی
شغلی متفاوت است. ساعت كاري چندان مشخصي ندارند. محل كارشان، يك اتاقك
ساده و سفيد است و مشتريهايشان، عابراني جديد و مشتريهاي قديمي. بعضي به
دنبال روزنامه و گروهي ديگر، پي گپ زدن يا خريد سيگاري، كيكي يا آتش زدن
توتون نشسته توي پيپ قهوهايشان.
کیوسکداران مطبوعات یا همان
روزنامهفروشها چهرههاي آشنايي دارند اما از حرف دلشان كمتر خبر
گرفتهايم. به سيگار فروشيشان خرده ميگيريم ولي از حاشان خبر نگرفتهايم.
اين گزارش به دنبال تيتر كردن احوال اهالي صنفي است كه خودشان هنوز تيتر
نشدهاند.
فروش دخانيات و خوراكي در روزنامهفروشيهاکیوسکهای
فروش مطبوعات یکی از راههای ارتباطی مردم با آخرین رویدادها و خبرها هستند
و پیشینه آنها به دوران مشروطیت بازمیگردد. در زمانی که صدایی آشنا در
کوچه و خیابان با صدایی بلند میگفت: روزنامه، آخرین خبر ... . روال فروش
روزنامه به همين شكل بود تا اينكه به تدریج به مرور زمان بر شمار
روزنامههای قابل انتشار افزوده شد. اتاقکی کوچک در کنار خیابان که فاقد
هرگونه امکاناتی بود اما امروز تبدیل به پل ارتباطی میان خوانندگان و
مطبوعات است هرچند که انتظار میرفت فضای مجازی و اینترنت از کاربری
کیوسکهای روزنامهفروشی بکاهد اما کماکان آنها مشتریان خاص خود را دارند.
اتفاقی
که در چند سال اخیر در این صنف رخ داده فضای کسب و کار آنها را متحول کرده
است. فروش مواد خوراكي و دخانیات است که به معضلی تبدیل شده است و در این
میان شرکت ساماندهی مشاغل و اتحادیه جراید را به تکاپو واداشته است تا راه
حلی برای این مشکل یافته است.
رییس اتحادیه جراید در اینباره میگوید:
از 1200 کیوسکی که در تهران فعالیت میکنند، واحدهایی که به فروش
موادغذایی میپردازند، بسیار انگشتشمار هستند و اتحادیه نیز در صورت
مشاهده با آنها برخورد قانونی میکند.
اما فروش دخانیات در کنار
روزنامه، پيشينهاي حدودا 70 ساله دارد که هنوز هم ادامه دارد و البته،
رييس اتحاديهشان هم آن را بيدليل نميداند گويا معتقد است، روزنامهفروش
بايد سيگار بفروشند تا اموراتش بگذرد. او ميگويد: با وجود هزینههای گزاف
اين روزها، فروش مطبوعات به تنهایی نمیتواند راهی برای کسب معاش
کیوسکداران باشد بنابراین با توجه به شرایط معیشت آنها در خصوص محدویت
فروش دخانیات تصمیمگیری شود.
شهرداري هواي دكهداران را نداردکیوسکهای
مطبوعات در طول سالهای اخیر دستخوش تغییراتی شدند. اکنون اغلب آنها از
امکانات اولیه یک دکان برخوردار هستند اما این از نظر كيوسكداران کافی
نیست و رسیدگی به وضعیت آنها همراهي شرکت ساماندهی مشاغل، به عنوان نماینده
شهرداری و اتحادیه جراید را ميطلبد.
رییس اتحادیه فروشندگان جراید
میگوید: در سال 1372 خورشيدي با شرکت ساماندهی مشاغل كه نماينده شهرداري
بود، قراردادی برای رسیدگی به بیشتر ساماندهی کیوسکداران مطبوعات منعقد شد
اما گاهي این شرکت تحت عنوان تداخل صنفی واحدهای فروش مطبوعات را پلمپ
كرده و باعث اختلال در فعالیت اعضای صنف فروش جراید ميشود. این در حالی
است که پلمپ واحد صنفی امری قضایی است و ما درصد هستیم كه با گفتوگو با
شرکت ساماندهی مشاغل به این موضوع رسیدگی کنیم.
چالش نوسازي كيوسكهاي مطبوعاتيقرار
است سر و شكل كيوسكهاي مطبوعاتي تغيير كند و اين هزينه را كيوسكداران
بايد بپردازند. اين بحث، يعني تعویض کیوسکهای فروش مطبوعات در چند سال
اخیر نیز یکی از معضلات اعضای اين صنف است که باعث شده، رییس اتحادیه
فروشندگان جراید بر لزوم تعامل بیشتر شرکت ساماندهی مشاغل با اين گروه
تاكيد كند. البته شرکت ساماندهی مشاغل نیز در این میان حرفهای بسیاری برای
گفتن دارد، که از آن جمله مناقصه طراحی برای تعویض کیوسکهاست و اينكه
اين تغيير و تحول، در يك بازه زماني رخ ميدهد تا فشار كمتري به
روزنامهفروشان بيايد. از سوی دیگر، شرکت ساماندهی مشاغل نیز از نظارت
دایمی بر فروش مواد غذایی و برخورد با کیوسکهایی سخن میگوید که در کنار
فروش مطبوعات مواد غذایی نیز میفروشند.
رییس اتحادیه جراید میگوید:
اجارهبهایی که هرکدام از این کیوسکها میپردازند با توجه به نوع منطقه و
درجهبندیشان تفاوت ميكند و هركدام درآمد متفاوتي دارند كه شايد نتوانند
از پس تمام هزينههاي تغيير بربيايند. براي همين بايد در كنار تمام شرايط
ايجاد شده براي آنها لازم است كاري كنيم كه كسب و كار اهالي اين حرفه روان
و راحت باشد.
اينبار كه بيرون رفتيد. اگر گذرتان به دكه روزنامهاي
افتاد و هوس تيترخواني به سرتان زد، نيمنگاهي هم به درون دكهها بيندازيد.
دكهدار مرد خوبي است. گيرم فروش سيگار زنده نگهاش ميدارد اما قطار
روزنامههايش اگر زياد خريده شوند، اگر هوايش را داشته باشيم، شايد او هم
سيگارهايش را غلاف كند.