علي ديني ترکماني - در
حال حاضر حدود ۸۷ درصد بودجه صرف امور جاري و ۱۳ درصد صرف عمران و
سرمايهگذاري ميشود. در عمل، اين ۱۳ درصد نيز در برخي از سالها، به دليل
کسري در بودجه عملياتي، صرف امور جاري ميشود، مثل برداشت از صندوق توسعه
ملي (اين يعني خوردن از مايه). دليل اين وضع تو در تويي نهادي و بودجه خوار
شدن دستگاهها و نهادهاي مختلفي است که در چارچوب تعريف کلاسيک دولت قرار
ندارند. تتمه بودجه و درآمدهاي نفتي که به عمران و سرمايهگذاري اختصاص
پيدا ميکند، با کيفيت بسيار ضعيفي هزينه ميشود. مقايسه دو پروژه
سرمايهگذاري استاديوم آزادي با صد هزار نفر و استاديوم نقش جهان اصفهان با
هفتاد هزار نفر، اين کيفيت ضعيف را به خوبي نشان ميدهد. اولي دو سال و
نيم و دوميتقريباً بيست سال طول کشيدهاند. با فرض کيفيت يکسان، به اين
موارد، ناتواني در استفاده از فرصتهاي تمدني جاري جهاني، در عرصه اقتصاد و
فناوري را هم بايد اضافه کرد. همينطور به توزيع نابرابر ثروت و درآمد، و
ظهور طبقه نوکيسهاي بايد اشاره کرد که، کارکردش اشاعه آثار نمايشي و مصرف
تجملاتي ضد توليد ملي است؛ و به فرار مغزها که به معناي از دست دادن
مهمترين پايه توليد در عصر دانش و دانايي است. رفع تو در تويي نهادي کليد
گشايش در عرصه اقتصاد ملي است. اين به معناي اصلاح ساخت قدرت و ابتناي آن
بر شعار "جهاني فکر کن، ملي عمل کن" هست. تو در تويي نهادي يعني دولت در
دولت بودن نظام قدرت در ايران. يعني وجود مراکز قدرت و تصميم گيري بيش از
انداره که هم موجب بودجه جاري خيلي بزرگ و از مايه خوردن اقتصاد ميشود و
هم کيفيت مديريت پروژههاي سرمايه گذاري را به شدت تضعيف ميکند. در عين
حال، اجازه قرار گرفتن در مناسبات کم تنش با جهان و منطقه و امکان استفاده
از ظرفيتهاي اقتصادي جهان کنوني را، در قالب سرمايه گذاريهاي مشترک
خارجي، نميدهد.
*کارشناس اقتصادي