گروه اقتصاد کلان: انگار نقدینگی حالا حالاها خیال ندارد، روی خوشش را به اقتصاد نشان دهد و همچنان بدون توجه به تولید به پیشتازی بدون چونوچرای خود ادامه میدهد؛ پیشتازی که نهتنها برای اقتصاد سم محسوب میشود؛ بلکه این هیولا این بار به جان شاخصها افتاده و آنها را یکی پس از دیگری از پیش رو برداشته و در خود حل میکند. قد کشیدن نقدینگی شبیه همان موضوع دستکاری ژنتیکی بوده که حالا خود متولیان نمیتوانند آن را مهار کنند. مهارناپذیری نقدینگی به عواملی بستگی دارد که اغلباشان ناشی از سیاستگذاریهایی بوده که در طی این سالها اجراشدهاند.
* حجم نقدینگی در سال 96بر پایه دادههای بانک مرکزی، حجم نقدینگی در انتهای سال 96 به ایستگاه 1530 هزار میلیارد تومان رسید. براساس پژوهشهای اقتصادی، احتمالاً این میزان از حجم نقدینگی در پایان امسال، به 1800 هزار میلیارد تومان برسد.
بر این اساس، نقدینگی با 22.1درصد رشد در سال 96 به رقم 1530هزار میلیارد تومان رسیده است. همچنین پایه پولی با رشد 19.1 درصدی در سال گذشته، 214هزار میلیارد تومان محاسبهشده است.
*ویژگی جدید رشد نقدینگیرشد نقدینگی در محدوده بیش از 50 تا 70 درصدی، فشرده کردن فنر نرخ تورم بهصورت تصنعی، که باعث فریز شدن منابع پولی در طی این دو سه سال اخیر شده و ... همگی عواملی هستند که موجب شده تا حالا نقدینگی نهتنها بازارها را به هم بریزد و تولید را به حاشیه براند؛ بلکه تولید ناخالص داخلی و معیشت اقتصادی خانوارها را متأثر کرده بهطوریکه حالا نقدینگی حجم تولید ناخالص داخلی بزرگتر شده است.
*
نسبت نقدنیگی به تولیدبا توجه به این میزان حجم نقدینگی و بر پایه دادههای ارائه شده، نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در انتهای سال گذشته به ایستگاه 10.3.3 درصد رسید. این مسئله بیانگر آن است که نسبت نقدینگی به تولید افزایش یافته، به عبارتی از تولید ناخالص داخلی پیشی گرفته است.
*
عوامل دیگر از طرفی سهم 85 درصدی شبه پول در ترکیب نقدینگی، افزایش قدرت خلق پول در بانکها آن هم از طریق پرداخت تسهیلات و رشد حجم بهرههای بانکی باعث شده تا حجم نقدینگی بزرگتر شود. نکته جالب آنکه درصد رشد ضریب فزاینده در حال حاضر به بالای 7درصد رسیده که بالاترین رقم در تاریخ اقتصاد ایران محسوب میشود. یعنی به ازای هر تومان پول پرقدرتی که به اقتصاد وارد میشود، حجم آن 7 برابر میشود. این شاخص در اقتصاد ایران حدودا 5 تا 5.5 درصد بوده است.
*
علت عدم جذابیت تولیدمجید قربانی، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، وقتی نرخ سود فعالیتهای گوناگون اختلاف معناداری با هم دارند و تا زمانی که بخش صنعت تحت انواع فشارهای جانبی به ویژه کنترلها و نظارتهای سخت قرار دارد، سرمایهگذاری در صنعت جذابیت نخواهد داشت.
قربانی در گفتوگو با یکی از رسانههای مکتوب گفته است: از آن سو، بهجز سیاستهای پولی، سیاستهای اقتصادی دولت نیز اثرات منفی بر صنایع میگذارند و مناسبات سیاست خارجی و تشدید اعمال محدودیت برای فعالیتهای اقتصادی ایران توسط کشورهای خارجی نیز، ورود سرمایه خارجی به صنعت را مختل میکند؛ بنابراین صنعت با رکود مواجه میشود و نمیتواند به خوبی نقدینگی را به سوی خود جذب کند. در واقع زمانی که بخشهای تولیدی کشور فعال نباشند و با رکود همراه باشند، نقدینگی موجود در جامعه به سمت بازارهای کاذب میرود و در تولید اختلال ایجاد میکند.
*
حجم نقدینگی بیشتر از تورمدر همین باره، رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران، گفته است: در حال حاضر حجم نقدینگی و درصد رشد آن نسبت به چند سال گذشته و نسبت به رشد تورم، بالاست. این در حالی است که در ماههای اخیر نیز با شدت گرفتن نوسانات بازار ارز، سرگردانی نقدینگی و حجم بالای آن موجب شد تقاضا برای ورود به بازار ارز برای خرید دلار بالا رود و اقتصاد کشور در سمت وسویی نامناسب قرار گیرد.
آلاسحاق که با ایسنا گفتوگو کرده، گفته است: طی چند سال گذشته نقدینگی چند برابر شده و از حدود ۵۶۰ هزار میلیارد تومان به ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است.
این عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران تاکید کرد: این حجم عظیم از نقدینگی باید در فضای اقتصادی کشور به صورت متعادل در چرخش باشد و در سمت و سویی مناسب قرار بگیرد. در غیر این صورت این نقدینگی هر روز به یک سو از جمله بازار ارز، سکه، مسکن، خودرو و ... کشیده میشود که آثار مخرب برجای میگذارد.
رییس سابق اتاق بازرگانی تهران بیان کرد: از دیگر راهکارهای اساسی که باعث هدایت این حجم از نقدینگی ها به سمت و سوی درست میشود، این است که صنایع کوچک و متوسط که در آنها حداکثر ۵۰ نفر اشتغال دارند و ۹۴ درصد بخش صنعت را تشکیل میدهد مورد توجه قرار گیرد.
وی افزود: این در حالی است که کمترین حجم نقدینگی در اختیار واحدهای کوچک قرار میگیرد؛ چراکه بانکها ۸۰ درصد از حجم نقدینگی، اعتبارات و تسهیلاتشان را به واحدهای بزرگ ارائه میکنند و این واحدها عمدتا با مشکل سرمایه در گردش روبرو هستند.
اقتصاد حالا با ابر چالش یا به قول برخی از اقتصاددانان با هیولای نقدینگی مواجه هست که نه تنها همه شاخصها را در خود میبلعد؛ بلکه در حال تولید یک هیولای دیگری به نام تورم است.