گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس _ سیدرضا اورنگ؛ جهان هستی میدان نمایشی است که انسانها روی صحنه آن بازی میکنند.
برخی از آنان مردان و زنانی هستند که عافیت طلبی پیشه کرده و اهل خطر نیستند. نهایت آرزوی این افراد این است که با آرامش کامل در رختخواب خویش بمیرند.
گروهی از آدمیان، هرگز عافیت طلبی پیشه نکرده و همواره با خطر دست و پنجه نرم کرده و میکنند. عدهای از آنان با شجاعت تمام در میدانهای جنگ و مبارزه در شکوه کامل جان خویش را میبازند.
عدهای دیگر از این افراد که میدانهای جنگ را ندیدهاند نیز مردان و زنانی هستند که همواره دل گنده خویش را به دریای بزرگ خطر می زنند. برای آنان طول زندگی مهم نیست، عرض آن اهمیت دارد. دوست دارند تا زمانی که زنده هستند، همواره روی امواج سهمگین خطر موج سواری کنند.
خطر کردن برای آنان لذتی وافر دارد که حاضر نبوده و نیستند آن را با چیز دیگری عوض کنند. در جهان و ایران زیاد بوده و هستند افرادی که اهل سکون و سکوت نبوده و مدام از جایی به جایی دیگر دنبال هیجان و خطر گشته و میگردند. بدون خطر کردن زندگی برایشان معنی نداشته و ندارد.
گاهی به جنگ صخرههای سرسخت و قلههای سر به فلک کشیده میروند، گاهی دل به دریای مواج میزنند، گاهی از پرندههای آهنین سقوط آزاد انجام میدهند، گاهی به دل جنگل و صحرا میزنند و خود را در معرض صدها خطر قرار میدهند و...
در عالم سینما نیز شجاع دلانی هستند که برای بالا رفتن کیفیت فیلمها و ایجاد هیجان و لذت برای تماشاچیان، جان خود را به خطر انداخته و با انجام حرکات محیرالعقول چشمها را خیره میکنند.
ارشا اقدسی یکی از بدلکاران بینالمللی سینمای ایران بود که در جذاب شدن و همه گیری هنر سینما نقش بسزایی داشت. شاید امروز برخی از فیلمها با استفاده از تکنولوژیهای نوین دیگر احتیاجی به بدلکار نداشته باشند، اما در گذشته تمام فیلمهای اکشن و هیجان انگیز، به بدلکارانی زبده و شجاع احتیاج داشتند تا جان خویش را در کف بگیرند و با هنرنمایی و خطرآفرینی خویش مخاطبان را روی صندلی سالن های تاریک سینما میخکوب کنند.
به یاد بیاورید که بدلکاران شجاع چگونه با به خطر انداختن جان خویش، فیلم «بن هور» را شهره خاص و عام کردند، به خصوص صحنه ارابه رانی که بدلکاران زبده ای در آن به خطرآفرینی دست زدند.
در سینمای امروز، هنوز بسیاری از فیلمسازان، به جای استفاده از تکنولوژیهای مصنوعی، از بدلکاران کاربلد و شجاع استفاده میکنند تا حس و حال واقعی را به تماشاچیان منتقل کنند.
سینمای ایران نیز از گذشته بدلکارانی داشته که به جای بازیگران اصلی، بدلکاری میکردند، اما کارشان چندان به چشم نمیآمد.
بعد از حضور زنده یاد پیمان ابدی در سینمای ایران، بدلکاری جلوهای دیگر یافت و کارگردانان ایرانی توانستند از توانایی این مرحوم و اعضای تیماش بهره برده و صحنههای جذابی برای مخاطبان بیافرینند.
پس از مرگ دردناک پیمان ابدی که سر صحنه فیلمبرداری و در یک حادثه شوم اتفاق افتاد، برخی ادعا داشتند که جانشین این مرد بزرگ هستند، اما هیچکدام به جز زنده یاد ارشا اقدسی نتوانستند جا پای او بگذارند.
ارشا اقدسی نیز مانند پیمان ابدی، توانایی بی نظیر و شجاعتی مثال زدنی داشت. هر جا که بوی خطر میآمد آنجا حاضر بود.
وی در فیلمهای بسیاری هنرنمایی و خطرآفرینی کرد، اما هرگز نترسید و پا پس نکشید. تا جایی که توان داشت با طراحی و خلق صحنههای جذاب و هیجان انگیز به فیلم و سریالهای ایرانی جان تازهای ببخشد.
مرگ وی نیز مانند پیمان ابدی سر صحنه فیلمبرداری اتفاق افتاد و یک تصادف شوم او را از سینمای ایران گرفت.
گرچه مردان و زنان شجاع دیگری وارد این حرفه شده و خطرآفرینی خواهند کرد، اما نخواهند توانست جای خالی پیمان ابدی و ارشا اقدسی را پر کنند. این دو تن به ابدیت پیوسته و نام خویش را جاودانه کردهاند.
ارشا اقدسی نباید در رختخواب میمرد که نمرد. رختخواب جای مناسبی برای مردان و زنان شجاع نیست، آنان باید در دل خطر بمیرند که اکثرا نیز چنین مرگ با شکوهی داشتهاند.
انتهای پیام/۱۴۱