کد خبر: ۱۲۱۶۸
تاریخ انتشار: ۰۷ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۰
حسن بهشتي پور:
مشکل ما‌این است که اطلاعات در‌ایران به غلط منتشر می‌شود، راکتورآب سنگین اراک همچنان آب سنگین خواهد ماند، چون فرایند آب سنگین می‌تواند‌این امکان را فراهم سازد که‌ایران بدون نیاز به غنی سازی اورانیوم‌، رادیو‌ایزوتوپ‌های درمانی را برای معالجه بیماران در اراک تولید کند كه‌این نکته، موضوع بسیار مهمي محسوب مي‌شود.
به گزارش تجارت آنلاين،‌ « مشکل ما‌این است که اطلاعات در‌ایران به غلط منتشر می‌شود، راکتورآب سنگین اراک همچنان آب سنگین خواهد ماند، چون فرایند آب سنگین  می‌تواند‌این امکان را فراهم سازد که‌ایران بدون نیاز به  غنی سازی اورانیوم‌، رادیو‌ایزوتوپ‌های درمانی را برای معالجه  بیماران در اراک تولید کند كه‌این نکته، موضوع  بسیار مهمي محسوب مي‌شود. »
 اين را حسن بهشتي پور، تحليل‌گر مسائل هسته‌اي مي‌گويد. وي معتقد است در پرونده هسته‌اي راهي جز مذاكره در مقابل ايران و 1+5 وجود ندارد، وي در گفت‌و‌گو با تجارت به بررسي و تحليل مذاكرات و پرونده هسته‌اي طي يك سال گذشته پرداخته است.

به نظر شما شرط برقراری توازن در توافق نهایی چیست؟
برای رسیدن به توافق جامع هسته‌ای، باید توافق‌هایی که صورت می‌گیرد متوازن باشد، به‌این معنا که آن‌چه دو طرف قرار است بر آن متعهد باشند، همگن باشد. از آن‌جا که‌این  هم وزن بودن جای تفسیر پذیری بسیار دارد، برای درک‌این توازن، باید به روند طی شده در مذاکرات و اقداماتی که تاکنون دو طرف انجام داده‌اند، توجه کنیم. در‌این‌جا به چند مورد اشاره می‌کنم؛ براساس توافق ژنو‌ایران باید مجموعه اقداماتی برای اطمینان طرف غربی از‌این‌که هیچ قصدی برای ساخت بمب هسته‌ای ندارد را انجام دهد.  طرف مقابل نیز بايد مجموعه اقداماتی را در مورد لغو تحریم‌ها‌انجام دهد تا همکاری‌های جدیدی بین‌ایران و آن‌ها‌در زمینه تولید صلح آمیز انرژی هسته‌ای شکل بگیرد. البته در اين بين شروط‌ایران که به عنوان خط قرمز مطرح شده، از جمله چرخه کامل سوخت هسته‌ای باید مورد توجه قرار گیرد.

‌این چرخه کامل به‌این معناست که ازمرحله استخراج سنگ معدن اورانیوم در ساقند و گچین  آغاز شده و بعد در اردکان، تبدیل به «اکسید اورانیوم یا کیک زرد» می‌شود. در ادامه نيز درمرکز یوسی‌اف اصفهان، به شكل گاز «هگزافلوراید» در مي‌آيد. بعد از آن، مرکز غنی‌سازی نطنز، آن‌ها‌را به صورت قرص‌های سوخت هسته‌ای در مي‌آورد و در بازگشت به اصفهان، داخل  صفحه‌های سوخت یا میله‌های سوخت هسته‌ای قرارداده شده و سپس برای مصرف به راکتور تهران یا راکتور تولید برق هسته‌ای  بوشهرارسال می‌شود. ‌این مراحل را پس از تحویل پسماند سوخت هسته‌ای، اصطلاحا چرخه کامل سوخت هسته‌ای می‌گویند. ‌ایران، جزو معدود کشورهای جهان است که‌این چرخه سوخت هسته‌ای را به‌صورت کامل دارد. بعضی از کشورها‌اورانیوم ندارند و آن را وارد می‌کنند. بعضی کشورها‌صفحات سوخت را نمی‌توانند تولید کنند و بعضی کشورها‌نيز برق اتمی‌دارند اما اورانیوم غنی شده را وارد می‌کنند.  حال‌این موضوع که  تعداد سانتریفیوژهای ما چقدر است و‌این‌که تجهیزات ما به طور مثال پلکانی افزایش پیدا کند يا به نوع ديگري، از جمله موضوعات مورد مذاكره به‌شمار مي‌رود.

آیا تاکید وزرای خارجه‌ایران و آمریکا براي دستیابی به توافق تا فرودین سال آتی، محقق خواهد شد؟
باید ببینم که تا 10 فروردین 1394  (آخر مارس2015)  روند مذاکرات چگونه پیش خواهد رفت و چگونه در موضوع فنی و حقوقی به توافق خواهند رسید و پس از آن باید در مورد ترتیبات اجرایی آن، جلساتی برگزار شود و در رابطه با‌اینده اراک و راکتور تهران رایزنی‌های لازم صورت گیرد.  

خبرگزاری رویترز در گزارشی اختصاصی، مدعی شده است که وزیر امور خارجه‌ایران به آمریکا هشدار داده است که نرسيدن به توافق هسته‌ای احتمالاً حکایت از مرگ سیاسی دولت «حسن روحانی»،  رئیس‌جمهور‌ایران دارد، نظر شما درباره‌این فضا سازی‌های رسانه‌ای چیست؟
 ‌این اظهارات، عملیات روانی است  که رسانه‌های صهیونیستی به کمک رویترز و فرانس پرس مطرح می‌کنند.  متاسفانه در رسانه‌های داخلی نیز برخی  با جناح‌گرایی و باندبازی برای تضعیف دولت کنونی، ‌این خبرها‌را باز نشر می‌دهند. موضوعی که از قول آقای ظریف نقل می‌کنند، رویترز با همکاری صهیونیست‌ها‌منتشر کرده است  واین موضوع  در داخل توسط رسانه‌های داخلی پوشش داده می‌شود. ‌این اشتباه يا به‌خاطر جناح گرایی سياسي  انجام می‌شود يا به‌خاطر توجه نكردن به عملیات روانی دشمن. جالب است بعضی هم در داخل در توجیه بازنشر‌این اخبار کذب می‌گویند، ما می‌خواهیم اطلاع رسانی کنیم! در حالی که طبق نص صحیح‌ایه شریفه قرآن، اگر یک فاسقی یک خبری را برای شما نقل کرد شما نباید آن‌را بپذیرید، بلكه باید در باره آن‌اندیشه کنید. به همين خاطر، باید به همکاران رسانه‌ای عرض کنم شما که سابقه خبرگزاری رویترز را می‌دانید و با عملیات روانی صهیونیست‌ها‌آشنا هستید‌، پس چرا دست به انتشار اخباری می‌زنید که نشر آن‌ها‌برخلاف منافع ملی ماست. آن‌ها‌یک صحنه بازی را تعریف کرده و ما با انتشار‌این‌گونه اخبار کذب، در آن‌جا بازی می‌کنیم. باید توجه داشت هیچ دیپلمات ناشی چنین اظهاراتی را بیان نمی‌کند، چه برسد به‌این که آقای ظریف یک دیپلمات حرفه‌ای هستند. معنی‌این  خبر آن است  که دولت حاضر است برای منافع خودش از منافع ملی‌ایران بگذرد، اما واقعیت‌این است که هیات مذاکره کننده با تمام وجود مقاومت کرده و در برابر زیاده خواهی آمریکا می‌ایستد، ما نباید دشمن را اشتباه بگیریم و به‌جای‌این‌که بر آمریکا فشار بیاوریم به دولت خودمان فشار وارد کنیم. اخیرا نیز صحبتي در رابطه با موضوع جایگزینی آقای خوشرو به جای آقای ابوطالبی به عنوان نماینده دائمی‌ایران در سازمان ملل مطرح شده بود که آمریکایی‌ها‌با‌این موضوع مخالفت کردند. پس از‌این‌که‌ایران یکسال تلاش کرد تا از نظر حقوقی به نتیجه برسد و دولت دید که تنها‌زمان است كه دارد از دست می‌رود و در‌این زمینه ما داریم ضرر می‌کنیم، از حمید ابوطالبی صرف نظر و آقای خوشرو را معرفی کرد. اما می‌بینیم در داخل بعضی از روزنامه‌ها‌و سایت‌های منتقد دولت می‌گویند شما گذرنامه ‌ایرانی را بی‌اعتبار کردید!!‌این در حالی است که آنان باید آمریکا را بخاطر‌این‌که برای اعزام نماینده‌ایران بهانه جویی کردند و ویزا ندادند، مورد انتقاد قرار دهند نه اين‌كه دولت‌ایران را تحت فشار قرار دهند که چرا نماینده دیگری معرفی کرده است.

پيش‌بيني مي‌كنيد در صورت بازگشت به پیش از توافق ژنو، فعالیت هسته‌ای‌ایران، چه سمت و سويي به خود بگيرد؟
بنده به عنوان یک تحلیل‌گر هسته‌ای تصورمی‌کنم احتمال‌این‌که  به گذشته بازگردیم  کمتر از یک درصد است. اما با اين حال می‌توان آن را به عنوان یک فرض در نظرگرفت، چرا كه راه حلی جز مذاكره وجود ندارد. طرفین باید از طریق مذاکره به راه حل برسند و ما برای‌این مذاکره می‌کنیم که حق خود را بتوانیم بدون تحریم اعمال کنیم و‌این استراتژی‌ایران است که شرایطی را بوجود آورد تا  با حفظ دستاوردهای هسته‌ای خود بدون تحریم،  با دنیا تعامل کند.

فكر مي‌كنيد فرمولی که برای راکتور آب سنگین اراک  تهیه شده تا تبدیل به آب سبک شود در صورت به توافق نرسیدن به حالت قبل باز خواهد گشت؟
مشکل ما‌این است که اطلاعات در‌ایران به غلط منتشر می‌شود، راکتورآب سنگین اراک همچنان آب سنگین خواهد ماند چرا که فرایند آب سنگین  می‌تواند‌این امکان را فراهم سازد که‌ایران بدون نیاز به  غنی سازی اورانیوم، رادیو‌ایزوتوپ‌های درمانی را برای معالجه  بیماران در اراک تولید کند. راکتور 40 مگاواتی اراک را دانشمندان جوان‌ایران در سال 2003  طراحی و اجرا کردند اما هنوز به مرحله  بهره‌برداری نرسیده است. نکته قابل توجه‌این است که‌ایران‌این راکتور را تبدیل به آب سبک نکرده و قرار است درصورت توافق نهايي، فقط  قلب راکتور با آب سبک کار ‌کند.

اگر ممكن است كمي درباره اين قلب راكتور توضيح دهيد؟
  قلب راکتورجایی است که در پسماند سوخت  هسته‌ای مقداری پلوتونیوم باقی می‌ماند که‌این مقدار پلوتونیوم در آب سبک کمتر است. البته همه‌این‌ها‌در شرایطی است که راکتور افتتاح شود.  به طور مثال اگر در سال در راکتور آب سنگین 10 کیلو پلوتونیوم باقی بماند، در آب سبک‌این مقدار به یک کیلو هم نمی‌رسد. البته تمامي‌این اعداد و رقم تقریبی است.

با توجه به موارد ياد شده، اين سوال مطرح می‌شود که چرا غربی‌ها‌از راکتور آب سنگین نگران هستند؟
بهانه غربی‌ها‌آن است که‌ایران ممکن است با پلوتونیوم باقی مانده در پسماند سوخت هسته‌ای بمب بسازد!!  در واقع از پلوتونیوم که در طبیعت موجود نیست و در پسماند سوخت هسته‌ای بوجود می‌آيد، می‌توان برای ساخت بمب استفاده کرد. یعنی در مقایسه با اورانیوم 235، بمب هسته‌ای خیلی راحت‌تر از پلوتونیوم ساخته می‌شود. به طور مثال برای ساخت یک بمب اتمی‌در حدود 10  تن اورانیوم 235، پنج درصد غنی سازی شده  لازم است. در حالی که با حدود 17 کیلو  پلوتونیوم می‌توان یک بمب درست کرد.   پاسخ‌ایران هم به‌این بهانه‌ها‌و نگرانی‌ها‌ روشن است. اولا‌ایران براساس فتوای مقام معظم رهبری به‌دنبال بمب نیست. ثانیا برفرض آن‌که‌ایران بخواهد چنین اقدامی‌کند، دستگاه بازپروری یا استحصال پلوتونیوم را از پسماند سوخت هسته‌ای ندارد و در برنامه آن هم که زیر نظرآژانس است، چنین تصمیمی‌نبوده و نیست. ثالثا، راکتوری که هنوز افتتاح نشده ودرصورت راه‌اندازی، حداقل چندسال طول می‌کشد تا پلوتونیوم کافی برای تولید یک بمب در پسماند سوخت آن بوجود آيد، جای چه نگرانی باقي مي‌گذارد؟ به‌ويژه آن‌كه خنك شدن سوخت راكتور هم زمان زيادي مي‌برد. مهم تراز همه‌این‌که، بنا به گفته آقای صالحی رئیس سازمان انرژی هسته‌ای، ايران موافقت کرده  قلب راکتور آب سنگین اراک را که در پسماند سوخت آن پلوتونیوم باقی می‌ماند را به آب سبک تبدیل کند.  یعنی‌ایران پذیرفته قلب راکتور را به گونه‌ای طراحی کند که با آب سبک کار کند تا در‌این قسمت پلوتونیوم کمتری داشته باشیم. اين بدان معناست كه  قلب راکتور با آب سبک کارمی‌کند و به آن اورانیوم غنی شده تزریق می‌شود.  بنابراین ماهیت راکتور آب سنگین اراک همچنان آب سنگین باقی می‌ماند و‌این موضوع، سبب مباهات ما‌ایرانی‌هاست  که دانشمندان‌ جوان‌مان توانستند، راکتور اراک را در شرایط تحریمی، طراحی و اجرا كنند و به بهره‌برداری برسانند. دستاورد مهم ديگر‌این است که فناوری هسته‌ای در‌ایران، بومی‌شده است. درمورد چگونگي ساخت بمب هسته‌اي بايد اضافه كنم كه از باز پروری پلوتونیوم می‌توان بمب درست کرد. حال، نکته قابل توجه‌این است که‌ایران حتی دستگاه بازپروری پلوتونیوم را هم ندارد چرا که نمی‌خواهد از آن استفاده نظامی‌کند و هدف هم به دست آوردن پلوتونیوم نیست، بنابراین قرار است سوخت قلب راکتور پسماند به گونه‌ای باشد که مقدار پلوتونیوم آن به‌اندازه آب سبک باشد. آمریکایی‌ها‌ابتدا‌این موضوع را نمی‌پذیرفتند و می‌گفتند امکان ندارد قلب راکتورآب سنگین بتواند با آب سبک کار کند، اما متخصصان ‌ایرانی در روند مذاکرات فنی برای آنان ثابت کردند که‌این کار شدنی است، و در نهایت آمريكايي‌ها‌اين موضوع را پذيرفتند؛ هرچند كه اين مهم تا به امروز، مورد توافق نهایی دوطرف قرار نگرفته است.

به نظر شما توافق خوب از نظر‌ایران و آمریکا، چه توافقي مي‌تواند باشد؟
  توافق خوب برای‌ایران توافقی است که چرخه کامل سوخت هسته‌ای را داشته باشد و تاسیسات آن نيز به کار خود ادامه دهد که‌این شامل غنی‌سازی اورانیوم نیز می‌شود اما‌این‌که درصد غنی‌سازی تا چه‌اندازه جدي یا  پلکانی باشد نیز قابل مذاکره خواهد بود. باید توجه داشت ما غنی سازی را به صورت صنعتی می‌خواهیم اما‌این را می‌توانیم با توجه به منابع محدود اورانیومی‌که داریم  پلکانی به‌دست آوریم. به طور مثال اگر بخواهیم از غنی سازی پنج درصد که برای تولید برق در راکتور بوشهر استفاده می‌شود شروع کنیم، حداقل باید تا سال  2021 صبر کنیم، زیرا روسیه بر اساس توافق تاسیس راکتور بوشهر تعهد کرده است، اورانیوم غنی شده مورد نیاز بوشهر را تا سال 2021 تامین کند. بوشهر، در سال نزدیک 30 تن اورانیوم غنی شده سه و نیم درصدی نیاز دارد. ‌این نکته قابل توجه است که وزیر امور خارجه و رئیس‌جمهور کشورمان هرگز باور نکردند که ما با آمریکا دوست شده‌ایم، بلکه در تلاشند تا بهانه‌ها‌را از دشمن بگیرند چرا که  امروز صحنه جنگ دیپلماتیک است که‌ایران محکم بر آن‌ایستاده است. راه عاقلانه نيز‌این است که با تدبیر مقام معظم رهبری تیم هسته‌ای مجموعه اقداماتی را صورت دهد تا بهانه از دست دشمن گرفته شود. البته اين را فراموش نكنيم كه حتی اگر به نتیجه مورد نظر هم نرسیم  باز ماييم كه پیروز هستیم، چون با اين كار به دنیا ثابت می‌شود ما هر اقدامي که لازم بود را انجام دادیم و‌این آمریکایی‌ها‌ هستند که رسوا شده و عامل شکست  احتمالی مذاکرات محسوب می‌شوند. نکته دیگر آن‌كه اقتصاد مقاومتی، طرح تکمیلی مذاکرات هسته‌ای است تا دشمن را به تجدیدنظر وادار کند و آن‌ها‌بفهمند که سیاست تحریم کارایي خود را از دست داده یا کم اثر شده  است.
 
چرا با وجود نرمش و انعطاف طرف‌ایرانی در قالب توقف غنی‌سازی در فردو  اکسید و خنثی سازی و توقف فعالیت تکمیلی راکتور آب سنگین اراک، طرف غربی همچنان نرمشی از خود نشان نمی‌دهد؟
ما اکنون به‌اندازه کافی اورانیوم غنی سازی شده  20 درصد داریم که حداقل تا چهار سال‌اینده تامین‌مان می‌کند. توقف غنی سازی 20 درصد،  تاکتیکی بوده که اگر‌این روند را ادامه می‌دادیم، ذخایر افزایش پیدا می‌کرد و چرا كه جایی برای مصرف آن نداشتیم. هم‌چنین باید به‌این موضوع توجه داشت که رقیق سازی 20 درصد به پنج درصد به معنای از بین بردن آن نیست، درست است که برای آن انرژی‌هایی هزینه شده تا 20 درصد به دست‌اید اما رقیق سازی و اکسید شدن اورانیوم  به معنای از بین بردن آن نیست.

اكسيد كردن اورانيوم به چه معنايي‌ است؟
 اکسید کردن، یعنی آماده کردن برای استفاده در صفحه سوخت هسته‌ای، بنابراین اقداماتی را که انجام دادیم در راستای جلب اعتماد طرف مقابل است و ما سرمایه‌های داخلی را آن‌گونه که بعضی‌ها‌القا مي‌کنند، نابود نکردیم ودستاوردها‌را ازبین نبردیم. بلکه از آن‌ها‌به صورت پایدارتری نگهداری می‌شود. برخی می‌گویند طرف مقابل در مقابل اقدامات‌ایران هیچ کاری نکرده است که در جواب باید گفت؛ بله با آن چیزهایی که ما می‌خواهیم اقدامات آن‌ها‌فاصله زیادی دارد اما نمی‌توان با توجه به مقایسه شرایط کنونی و گذشته بگوییم آن‌ها‌هیچ کاری نکردند. به طور مثال ما اکنون می‌توانیم نفت را به فروش برسانیم در حالی که در گذشته، آن‌ها‌روندی را درست کرده بودند که در هر ماه 200 هزار بشکه کمتر می‌فروختیم تا از اين طريق، طی یک دوره شش ماهه صادرات ما را به صفر برسانند. عده‌ای بر‌این باورند که‌این‌ها‌دستاوردی نیست و ما فقط جلوی یک سیاست اشتباه را گرفتیم که باید گفت همین جلوگیری نیز خود یک دستاورد است.

نظرتان درباره بلوکه بودن دارایی‌های ايران در خارج از کشور چيست؟
 در مورد بلوکه بودن دارایی‌های ايران در خارج از کشور هم بايد بگويم كه طبق توافق ژنو، بیش از هفت میلیارد دلار را توانستیم باز گردانیم که باز هم در‌این رابطه شنيده‌ايم، برخی گفته‌اند، ‌این پول خودمان بوده كه باز گشته است. در اين‌باره نيز با یک مثال ساده می‌توان موضوع را روشن کرد؛ اگر حساب شخصی یک فرد در بانکی به ناحق بلوکه شود و زمانی که آن شخص بتواند مقداری از‌این پول را آزاد کند باید پرسید‌ایا‌این یک دستاورد برای او محسوب می‌شود یا خیر؟ همچنین آن‌ها‌دیگر پس از وضع تحریم‌ها‌سرفصل جدیدی را به آن اضافه نکردند، در‌این رابطه نیز برخی می‌گویند افراد جدیدی به‌این لیست اضافه شده است که باید بگوییم؛ درست، ‌این موضوع با روح توافق درتعارض است اما درمتن توافق برای تحریم افراد حقوقی یا حقیقی به اتهام نقض تحریم‌هایی که هنوز لغو نشده‌اند، پیش‌بینی لازم نشده است. اما در‌این مورد تردیدی نداریم که  توانستیم تحریم‌ها‌را محدود کرده و بین دشمنان اختلاف بیندازیم.

نظرتان درباره اختلاف و شكرآب شدن رابطه اوباما و نتانياهو چيست، چون برخي آن را زرگري مي‌دانند.
در گذشته دشمنان ما متحد و یکپارچه بودند، اما امروزه اختلافات میان آمریکا و رژیم صهیونیستی نه تنها‌جنگ زرگری نيست، بلكه واقعی است. هم‌چنین شاهد اختلافات به‌وجود آمده دیگری میان اروپا، آمریکا، فرانسه و آلمان نيز هستیم که همگی دستاورد ژنو محسوب می‌شود. برخی دیگر نیز معتقدند که تحریم‌های مربوط به فلزات گران‌بها‌لغو نشده! که در جواب باید گفت، ‌این مهم اکنون صورت گرفته است. از طرف دیگر پتروشیمی‌ما مشمول تحریم بود که اکنون به راحتی می‌توان در‌این زمینه صادرات را انجام داد و آمارهای آن موجود است. هم‌چنین در رابطه با قطعات یدکی اتوموبیل نيز از تحریم در آمدیم واین قطعات اکنون وارد کشور می‌شود.  در زمینه دارو نیز با‌این‌که تحریم نبودیم اما برای انتقال پول آن مشکل داشتیم که اکنون سه بانک برای آن مشخص شده که می‌توانیم از طریق آن‌این انتقال پول را انجام دهیم. البته تاکید می‌کنم که‌این‌ها‌نسبت به مطالبات ما چیز کمی‌است. ‌این روند محکوم به شکست نیست چرا که هر دو طرف نیازمند توافق هستند. البته ما بايد هوشمندانه، جنگ ديپلماتيك صهیونیست‌ها‌در زمينه به توافق نرسيدن ايران با طرف روبه‌رو را خنثي كنيم.

این روزها‌مقامات‌ایرانی و آمریکایی از دستیابی و تلاش برای توافق سیاسی صحبت مي‌كنند. اگر امكان دارد به زباني ساده براي آگاهی افکار عمومی‌در زمينه توافق سیاسی توضیح دهید و بفرمایید‌این توافق زمینه‌ساز چه چیزی در حصول توافق نهایی است؟
 توافق سیاسی یعنی اراده سیاسی، ‌این که دو طرف بر سر طرح‌های مشترک به نتیجه برسند اکنون در هفت سرفصل موارد اختلافی مشخص شده است، طرح‌هایی برای  حل‌وفصل‌این موارد اختلافی ارائه شده اما تا به امروز مورد قبول طرفین واقع نشده است. در یک  توافق سیاسی دو طرف در رابطه با‌این سر فصل‌ها‌می‌توانند به توافقی برسند که مورد قبول هردوطرف باشد که در نهایت  ترتیبات اجرایی را مورد بررسی قرار خواهند داد. ‌ایران تاکید دارد همه‌این مراحل یک‌جا انجام شود زیرا نمی‌خواهد پس از آن‌که به توافق کلی رسیدند مذاکرات در جزئیات طولانی شود.

آیا اختلاف میان سنا و دولت آمریکا را یک بازی سیاسی ارزیابی می‌کنید یا‌این که فکر می‌کنید مسئله چیز دیگری است؟
اختلاف میان دولت و سنای آمریکا بسیار جدی است، اما دولت‌ایالات متحده در تلاش است با زرنگی از‌این موضوع بهره‌برداری سیاسی کند. بنابراین هوشمندانه‌ترین راه کاری است که مجلس شورای اسلامی‌انجام داده و آن ابلاغ طرحی به دولت مبنی بر‌این‌ است که اگر مذاکره به نتیجه نرسد طبق آن طرح، ‌ایران اقداماتی را صورت خواهد داد که‌این را می‌توان نوعی پاسخ در مقابل تحرکات سنا دانست.  بنابراین جنگ میان کاخ سفید و سنا زرگری نیست، دلیل آن هم وجود لابی پر نفوذ و قدرت صهیونیست‌ها‌در سناست. از طرف دیگر، اظهارات اوباما مبنی براین‌که، « «مطلوب من‌این است که کل پیچ و مهره‌های تجهیزات هسته‌ای‌ایران جمع شود اما‌این نمی‌شود و نمی‌توانیم» را می‌توان اعترافی از سوی آنان تلقی کرد؛ بنابراین طرف مقابل، راهی جز مذاکره نخواهد داشت.

با توجه به‌این که در‌این روزها‌شاهد طرح شکسته شدن حق وتوی اوباما توسط کنگره هستیم، اين موضوع را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
دو سوم کنگره آمریکا می‌تواند وتوی رئیس‌جمهور را لغو کند و کنگره یعنی مجموع مجلس نمایندگان و سنا، که سنا 100  و مجلس نمایندگان 435 کرسی دارد که مجموعا می‌شود 535 کرسی که از‌این 535 نماینده باید دو سوم آنان رای بدهند تا وتوی رئیس‌جمهور لغو شود.  اما اکنون می‌بینیم تعداد نمایندگان جمهوری‌خواه برای لغو وتو، کافی نیست برای همین باید دمکرات‌هایی باشند تا به‌این موضوع رای دهند و اگر‌این امر صورت بگیرد، کنگره در انزوا قرار خواهد گرفت چرا که نه کاخ سفید ازآن حمایت خواهد کرد و نه اتحادیه اروپا که متحد آمریکایی‌هاست. 

نقش میانجی‌گران هسته‌ای همچون عمان در مذاکرات هسته‌ای چیست؟
عمان یک نقش مثبت در شورای همکاری خلیج فارس دارد تا برای آن‌ها‌توضیح دهد هسته‌ای شدن‌ایران تهدیدی برای خلیج فارس نیست. بلکه به امنیت منطقه نیزکمک خواهد کرد. چون‌این موضوع جنبه نظامی‌ندارد از طرف دیگر عمان روابط خوبی با انگلیس و آمریکا دارد و می‌تواند از‌این رابطه خوبش برای کاهش اختلافات استفاده کند. اگر آن‌ها‌بتوانند به پرونده هسته‌ای‌ایران کمک کنند برای پرستیژ بین‌المللی‌شان نوعی اعتبار خواهد بود.

در طول‌این چند دور مذاکرات، شاهد حضور برخی سیاستمدارانی هستیم که مرتبط با مذاکرات هسته‌ای کشورمان نیستند؛ از جمله حضور وزیر خارجه عربستان در وین 8، فکر می‌کنید تا چه حد حضور‌این افراد می‌تواند در مذاکرات تاثیر گذار باشد؟
این موضوع، یک پارادوکس تحلیلی درون خود دارد، برخی افراد در داخل می‌گویند عربستان یک کشور وابسته به آمریکاست و به نوعی هیچ کاره است اما در وین 8 دیدیم، همین افراد تاکید کردند، ‌این عربستان بود که در مذاکرات تاثیر منفی برجایي گذاشت. اگر عربستان یک متغییر وابسته است بنابراین نمی‌تواند در‌این موضوع نقش متغیرمستقل  تاثیرگذار را‌ایفا کند و با یک زد و بند با آمریکا بتواند کل نتایج  وین 8 را به هوا بفرستد! بنابراین‌این کار تنها‌بزرگ کردن عربستان است و ما نباید‌این کشور را نه بزرگ کنیم و نه کوچک، اما البته نمی‌شود منکر‌این هم شد که عربستان نگران قدرت گرفتن‌ایران در منطقه است.  بنابراین‌این‌گونه نیست كه در حالی که شش وزیر خارجه مطرح دنیا با‌ایران در حال مذاکره هستند، عربستان بیاید و مذاکرات را برهم زند و رفتن سعود‌الفیصل به وین برای اطلاع از نقطه نظرات جان‌کری بود. زیرا آن‌ها‌همیشه گله داشتند شما با‌ایران که رقیب عرستان در منطقه است توافق می‌کنید و ما را درجریان قرار نمی‌دهید. کری در واقع‌این اقدام را هماهنگ کرد همچنان‌که با تعدادی از کشورها‌از جمله ترکیه تلفنی صحبت کرد.

مذاکرات هسته‌ای با 1+5 در موازات با مذاکرات با آژانس انرژی اتمی‌دنبال می‌شود تاثیر‌این دو مهم را بر یکدیگر چگونه ارزیابی می‌کنید؟
آمانو، اخیرا موضع‌گیری ناشیانه‌ای را علیه‌ایران کرد که نشان می‌داد برای موضع گیری منفی علیه‌ایران تحت فشار است. باید گفت مذاکرات‌ایران و آژانس در چارچوب توافقاتی طی می‌شود که به آن قراردادها‌مدالیته می‌گویند. ‌ایران هرگونه همکاری را با آژانس به عمل آورده است که می‌توان به اجرای توافق‌های7 و 6، 5 بندی اشاره کرد که در گزارش‌های آمانو مهر تایید آن را می‌بینیم. آخرین توافق هم  یک توافق شش بندی بود که به امضا رسیده است. طي اين توافق، ‌ایران به شش سوال پاسخ داده كه آژانس چهار پاسخ را کافی دانسته و در باره پاسخ به دو سوال باقی مانده، توضیحات بیشتری خواسته است. البته پاسخ بعدی‌ایران هم در دست تهیه است.

آمانو دقيقا چه انتظاري از ايران دارد؟
 آمانو از‌ایران انتظار دارد تا جزییات بیشتری را در اختیار آن‌ها‌قرار دهد كه اتفاقا مذاکرات با آژانس هم در‌این محدوده است و به لحاظ محتوایی هیچ ربطی به 1+5 ندارد، اما‌این دو  مذاکرات قطعا بر یکدیگر تاثیرگذار خواهند بود. زیرا اگر مسائل ما با آژانس بطور کامل حل شود حرف‌ایران در مذاکرات با کشورهای 1+5 بیشتر پیش می‌رود چون آن‌ها‌بهانه کمتری خواهند داشت. هم‌چنان‌که اگر با گروه1 +5 به توافق نهایی برسیم، فشار سیاسی روی آژانس احتمالا کمتر خواهد شد و‌ایران صرفا در چارچوب حقوقی و فنی، کار خود را با آژانس در شرایط عادی و نه مثل الان ویژه، دنبال خواهد کرد.

خبرنگار: امیر دیانی

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار