کد خبر: ۱۲۱۸۱
تاریخ انتشار: ۰۷ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۸
چالش‌هاي پيش روي اتحاديه اروپا
با پيروزي حزب چپ تندروي سيريزا به رهبري الكسيس سيپراس، دولت جديد يونان خواهان رهايي از پرداخت بدهي‌هاي بالا به اتحاديه اروپا و ديگر نهادهاي مالي است.
به گزارش تجارت آنلاين، آتن بايد بدهي 6/1 ميليارد يورويي خود به صندوق بين‌المللي پول را تا ماه مارس بپردازد. همچنين 800 ميليون يورو پرداخت سودهاي بانكي تا ماه آوريل و سپس حدود 5/7ميليون دلار را بابت اوراق قرضه خود به بانك مركزي اروپا پرداخت كند. در اين بين، مخالفت آلمان در جايگزيني رويكردي ديگر براي پرداخت بدهي‌ها‌پيش از توافق نهايي براي مهلت چهارماهه به تنش سياسي تبديل شد و حتي گمانه زني درباره خروج يونان از اتحاديه اروپا مطرح شد كه ركود بازارهاي بورس را همراه داشت.  يونان، تنها‌يك عضو از منطقه پولي يورو نيست، اين كشور به عنوان عضوي در سازمان پيمان آتلانتيك شمالي ناتو نقش مهمي دارد و هرگونه فشار متحدان اروپايي مي‌تواند منجر به خروج آتن از اين پيمان و بي ثباتي در منطقه شود. دولت آتن با مذاكرات پي درپي با وزراي دارايي اروپا توانست براين تنش‌ها‌خاتمه دهد و با موافقت كشورهاي منطقه پولي يورو مهلت بدهي‌هاي خود را تمديد كند. در گفت‌و‌گوي زير با دكتر اميد گلزاري، مديربخش آسيا و اقيانوسيه مجمع تشخيص مصلحت نظام، درباره رويدادهاي يونان و تاثير آن بر منطقه يورو صحبت مي كنيم. در گفت‌و‌گو با اميد گلزاري، مديربخش آسيا و اقيانوسيه مجمع تشخيص مصلحت نظام، رويدادهاي يونان و تاثير آن بر منطقه يورو را مورد بحث و بررسي قرار داده‌ايم.


 با نگاه اجمالی به اتحادیه اروپا و تمدید چهارماهه مهلت بازپرداخت بدهی‌های یونان، ‌ایا شاهد یک تغییر رویکرد در نگاه  آلمان هستیم؟ و‌این‌ایده که یونان عاملی برای از هم گسیختگی اروپاي متحد شده است تا چه‌اندازه می‌تواند درست باشد؟
در وهله  اول می‌بایست به‌این مهم اشاره كرد که توافق یا سازش صورت پذیرفته در بروکسل که به تبع آن مهلت بازپرداخت بدهی‌های یونان به مدت چهار ماهه دیگر تمدید شد به شرطی ماندگار خواهد بود که دولت یونان برنامه‌های اصلاحات اقتصادی خود را به شرکای خود در حوزه یورو تحویل دهد و اين اصلاحات اجرا شود كه اگر چنین نشود، ممکن است توافق حاصله ملغی شود. آلمان به‌عنوان منتقد اصلی دولت فعلی یونان، برنامه‌ها‌و سیاست‌های حزب حاکم سیریزا را رویا پردازانه دانسته و باور ندارد که دولت جدید یونان بتواند اقدام عملیاتی خاصی در تحقق شعارهای انتخاباتی خود در حوزه اقتصادی داشته باشد. بدین سبب با دادن امتیاز اضافی و ویژه مخالفت کرده ولی مصالح و منافع اتحادیه اروپا را در تصمیمات و آرای خود، علیه یونان در نظر می‌گیرد. در پاسخ به بخش انتهایی سوال، نمی‌شود به‌این زودی متصور شد که یونان اسباب از هم گسیختگی اتحادیه اروپا را فراهم خواهد ساخت اما یقیناً پیروزی حزب چپ‌گرای سیریزا که مخالف سیاست‌های ریاضت اقتصادی اتحادیه است، می‌تواند در صورت کسب موفقیت در برنامه‌های خود در حوزه اقتصادی، نوید پیروزی سایر احزاب چپ‌گرا در برخی از دولت‌های عضو اتحادیه اروپایی که با یک سری بی ثباتی‌هایی در اهداف و بنیان خود مواجه است را بدهد.

 می‌خواهم کمی‌در مورد مفهوم ریاضت بدانم، طرح ریاضت اقتصادی در یونان دقیقا به چه معنی بود و سریزا با چه چیز مخالفت می‌کند؟
ریاضت اقتصادی در حقیقت به طرحی گفته می‌شود که دولت‌ها‌در راستاي کاهش هزینه‌ها‌و برای رفع کسری بودجه و یا ترسیم و نشان دادن نظم  مالی دولت به طلبکاران از آن استفاده می‌کنند. در‌این طرح، بعضاً به کاهش یا حذف ارائه برخی خدمات و مزایای عمومی‌دست می‌زنند و گاهی اوقات نیز به افزایش میزان مالیات، افزایش دریافت وام‌ها‌و دریافت کمک‌های مالی خارج متوسل می‌شوند. پیاده سازی ریاضت اقتصادی در یونان از سال 2008 میلادی، نسخه‌ای بود که از سوی آلمان برای‌این کشور به منظور رشد اقتصادی پیچیده شد. اما متأسفانه اعمال اقتصاد انقباضی در کشوری همچون یونان، با شدت و سرعت بالایی صورت پذیرفت که‌این بسیار شکننده بود. ‌این سیاست که به دنبال رفع کسری بودجه ترسیم شد برای مردم یونان غیر قابل تحمل بود و در کنار آن سیاست‌های پولی و مالی انعطاف پذیری نیز در نظر گرفته نشده بود که نهایتاً منجر به بیکاری عمومی، خطرناک شدن وضعیت فقر مردم، کاهش میزان امید به زندگی، اعمال مالیات‌های سنگین، افزایش تورم، تعدیل نیروی کار   شد. البته حزب حاکم سیریزا، مخالف ادامه یافتن‌این روند است و آن را نابسامانی قلمداد می‌کند. اما در عمل باید دید که برای برون رفت از‌این مشکل، آن‌هم با منابع مالی محدود اقتصادی و با در نظر گرفتن‌این مهم که واردات آن سه برابر صادرات و 70 درصد مبادلات تجاریش با کشورهای عضو اتحادیه بوده و همچنين دارای استقلال اقتصادی و اقتصاد مولد هم نيست، چه تدابیری خواهد‌اندیشید.

 به نظر می‌رسد اسپانیا و پرتقال هم با چالش‌های مشابه‌ای رو به‌رو باشند‌، جنبش «ایگنیگتادوس» در اسپانیا امیدوار است بتواند در انتخابات‌اینده‌این کشور پیروز شود به نظر شما تا چه‌اندازه‌این جریان قادر خواهد بود تا سیاست‌های پولی و مالی اتحادیه اروپا را تغییر یا با چالش مواجهه کند؟
پیروزی احزاب چپ گرا در اتحادیه می‌تواند موجبات شکننده شدن وضعیت یورو را فراهم سازد و کشورهای حوزه یورو را ترغیب به خروج از پول واحد اروپایی كند که‌این امر می‌تواند بابی در بحران یورو باز کند که از بعد سیاسی ( تضعیف روند همگرایی در اتحادیه و تقویت نگرش‌های واگرایانه) به مراتب پیش از بعد اقتصادی برای اتحادیه اروپا تهدید پذیر خواهد بود. دراین راستا تصمیم اخیر بانک مرکزی اروپا برای خرید بیش از یک تریلیون یورو اوراق قرضه از دولت‌های عضو حوزه پولی یورو و همچنین پشت کردن بانک ملی سوئیس به واحد پولی یورو می‌تواند در تحقق مسائل فوق‌الذکر نقش آفرینی کرده و علاوه بر کاهش ارزش یورو، اعتماد کشور‌های عضو به‌این واحد پولی را خدشه دار کند. همچنين باید عرض کنم که تحقق موضوعات ياد شده زمانی است که اقبال مردم به احزاب چپ گرا تقویت شود، از اين‌رو، نمي‌توان تصور کرد که پیروزی چپ‌ها‌در یونان می‌تواند سرآغاز حرکت دومینویی و پیروزی چپ‌ها‌در اتحادیه اروپا شود چرا که اتحادیه اروپا دارای 28 عضو با شرایط و پیچیدگی‌های خاص خود است اما عملکرد حزب سیریزا و دولت حاکم در یونان و موفقیت احتمالی آن، می‌تواند تأثیر گذار باشد.

راهبرد اتحادیه اروپا در مواجهه با جریآن‌های چپی که خواهان تغییرات در اروپا هستند چیست؟
زمانی‌که از راهبرد صحبت مي‌كنيم، می‌بایست به دنبال مشکلی باشیم. در‌این باره باید گفت، نگاه به جریآن‌های چپ می‌بایست از پارادایم حزبی باشد چون اين نگاه، نگاه به بیرون نیست بلكه نگاه به درون است. جریآن‌های چپ در یک فرایند دموکراتیک برای تصاحب قدرت وارد عرصه می‌شوند و با تاکید بر نقاط ضعف سیاست‌ها‌و برنامه‌های اتحادیه اروپا حرکت می‌کنند و بالطبع سیستم فعلی یا احزاب فعلی حاکم بر اتحادیه، می‌بایست اهتمام مضاعفی برای پر کردن خلاء‌های موجود در موضوع اقتصاد، انرژی و امنیت اتحادیه اروپا داشته باشند.

به نظر شما از بين کمبود نقدنیگی یا مشکل بیکاری، کدام یک اتحادیه اروپا را به چالش می‌کشد؟
 من تصور می‌کنم که مشکل اصلی اتحادیه اروپا کمبود نقدینگی نیست چرا که‌این، رشد بالای بیکاری و کندی رشد اقتصادی در میان کشورهای عضو اتحادیه است كه كمبود نقدينگي را سبب شده است. در واقع برای فراهم کردن اقتصادی پویا،  لزوم حمایت از بنگاه‌های اقتصادی و‌ایجاد اشتغال لازم بوده و به تبع آن با رشد اقتصادی، نقدینگی نیز افزایش خواهد یافت.

  جمع بندی شما از تحولات پیش  رو در سال 1394 در اتحادیه اروپا چیست؟
به زعم بنده از اتفاقات مهم سال 1394  در اروپا  می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
تشدید بحران روسیه و اوکراین، تحت تأثیر قرار گرفتن اقتصاد اروپا به سبب روي کار آمدن حزب سیریزا در یونان، احتمالاً ادامه پیروزی جنبش‌ها‌و احزاب چپ‌گرای مخالف سیاست ریاضت اقتصادی در اتحادیه اروپا و تلاش برای جایگزینی شریک استراتژیک سیاسی و اقتصادی که ممکن است گرایش آن‌ها‌به سمت روسیه باشد، باقی ماندن یا نماندن انگلیسی‌ها‌در اتحادیه اروپا، سردرگمی‌بانک مرکزی اروپا در اتخاذ سیاست تضمین نرخ سود و روی آوردن به خرید اوراق قرضه، انعقاد قرارداد و توافق تجاری فرا آتلانتیکی آمریکا و اروپا، تشدید حملات تروریستی و تأثیر آن بر فضای اقتصادی و سیاسی اروپا، ظهور و بروز جنبش‌های استقلال طلب و مهم‌تر از آن ملی گرایی افراطی در اروپا و مسئله توافق هسته‌ای‌ایران با 1+5 اشاره كرد.

خبرنگار: سيد بهزاد اخلاقي

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار