اين روزها در رسانه ها بسيار مي شنويم و مي خوانيم كه نرخ تورم كاهش يافته است. وقتي اين موضوع را مي شنويم و مي بينيم، اولين پرسشي كه به ذهن خطور مي كند اين است كه منظور از كاهش نرخ تورم چيست؟ چراكه برخي تصور مي كنند وقتي گفته مي شود نرخ تورم كاهش يافته يعني اينكه اجناس و كالاها و خدمات ارزان شده است. درحاليكه اين نكته درست نيست. به عنوان مثال وقتي تورم 40 درصد باشد – همانگونه كه در آخرين سال دولت گذشته شاهد تورم 40 درصدي بوديم – بدين معناست كه ميانگين افزايش قيمت كالاها و خدمات 40 درصد است. ممكن است كالايي 20 درصد افزايش قيمت داشته باشد و خدمتي 60 درصد؛ اما اين ميزان افزايش كه در گروهي گسترده از كالاها و خدمات مورد توجه مركز آمار قرار مي گيرد، 40 درصد است. حال وقتي گفته مي شود نرخ تورم كاهش يافته و از 40 درصد به 15 درصد رسيده يعني ميزان رشد قيمت كالاها و خدمات به طور ميانگين 15 درصد افزايش مي يابد. به عبارت ديگر، كالاها و خدمات ارزان نشده، بلكه سرعت رشد قيمتها كاهش يافته و به جاي آنكه قيمت كالاها 40 درصد افزايش يابد، 15 درصد افزايش مي يابد. به همين دليل وقتي برخي رسانه ها اين نكته را مطرح مي كنند كه چرا عليرغم كاهش نرخ تورم، قيمت كالاها افزايش مي يابد، اين موضوع يا حاصل عدم درك صحيح و فقدان اطلاعات كامل است، يا حاصل شيطنت رسانه هاي داراي رويكرد سياسي است.
بنابراين سرعت رشد قيمت كالاها كاهش يافته، اما همچنان 15 درصد تورم وجود دارد و اين بدين معناست كه دولت در كنترل رشد قيمتها موفق بوده، اما هنوز شاهد افزايش متوسط 15 درصدي در نرخ كالاها و خدمات هستيم. به همين دليل لازم است بين مسايل اقتصادي، تفكيك مناسبي ايجاد شود و دقيقا تبيين گردد كه رشد نرخ تورم، كاهش نرخ تورم و اصولا ارتباط نرخ تورم با قيمتها چيست. اينكه بگوييم چون قيمت فلان كالا، 50 درصد افزايش يافته پس نتيجه مي گيريم كه آمار تورم 15 درصدي اشتباه است، سخن دقيقي نيست چراكه ممكن است كالايي هم ارزان شده باشد و نرخ تورم 15 درصد باشد زيرا آنچه اهميت دارد ميانگين قيمت كالاها و خدمات يك سبد مشخص و ثابت است كه توسط مركز آمار و بانك مركزي تعيين مي شود. اي كاش در مورد مسايل اقتصادي، بدون توجه به رويكردهاي جناحي و سياسي اطلاع رساني كنيم تا افكار عمومي دچار سردرگمي نشوند.