گروه اقتصاد کلان - بنیامین نجفی: در شرایطی که دادههای جدید مرکز آمار ایران حاکی از افزایش تورم ماهانه دارد، دولت چه سیاستی را در بازار ارز به کار گرفته است؟ آیا سیاست سرکوب و میخکوب نرخ ارز در دستور کار سیاستگذار پولی قرار گرفته است؟ از یک منظر کلان، نوسانات شدید نرخ ارز، مخل تولید و تجارت خارجی است. گرچه صادرکنندگان از افزایش نرخ ارز منتفع میشوند، اما حتی آنها نیز ثبات نرخ ارز را بر نرخهای پرنوسان و پیشبینیناپذیر ترجیح میدهند.
بررسیها در هفتههای اخیر نشان میدهد که بازار ارز با نوسانات نسبتا زیادی همراه بوده است. بیشتر این نوسانات تحت تاثیر مذاکرات وین بوده و یک روز با رسیدن اخبار مثبت به سمت کاهش نرخ میل کرده و روز دیگر با رسیدن خبرهایی نه چندان مثبت از فضای مذاکرات روند افزایشی را پی گرفته است. به طوری که حتی در هفته گذشته طی 24 ساعت نرخ ارز به یکباره 700 تومان افزایش قیمت پیدا کرد.
در حال حاضر برخی کارشناسان معتقدند با توجه به روند تورم و واقعیتهای اقتصاد ایران که ناشی از عوامل بیرونی و درونی شکل گرفته است سیاستگذار مانند سالهای قبل درصدد سرکوب نرخ ارز برآمده است که میتواند در بلند مدت منجر به یک شوک ارز دیگر شود. با توجه به تورمی که در کشور وجود دارد و ارز هم به مانند سایر کالاها، متأثر از تورم خواهد بود، می توان چشم انداز صعودی نرخ ارز را پیش بینی کرد. اما با این وجود هنر دولت در اینجا باید اینگونه باشد که بهرغم روند صعودی، مانع از جهشهای ناگهانی نرخ ارز شود.
در حد فاصل سالهای 92 تا 96 دولت با لنگر کردن نرخ ارز تا حدی توانست از سرعت شتابان تورم بکاهد و حتی به تورم تک رقمی هم دست پیدا کند، اما این روند دیری نپاید و با خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحریمهای نفتی و بانکی تورم و نرخ ارز همزمان با جهش مواجه شد.روند سرکوب نرخ ارز تا جایی پیش رفت که تولید داخل و ملی هم به شدت آسیب دید. به اعتقاد کارشناسان اگر سرکوب نرخ ارز طی سالهای ۹۲ تا ۹۶ رخ نمیداد، جهش بعدی نرخ ارز در سالهای اخیر اتفاق نمیافتاد. امروز با توجه به تجربه گذشته پیشنهادات مهمی برای حمایت از کالای ایرانی برای دولت وجود دارد که یکی از آنها جلوگیری از سرکوب نرخ ارز است. چرا که هرگونه سرکوب نرخ ارز مسلما باعث خروج سرمایه از کشور میشود که این روند باعث کاهش رونق صادرات و عاملی برای توجیه بیشتر واردات به کشور میشود، به عبارت دیگر یارانهای برای تولیدکننده خارجی خواهد بود. مهم این است که نرخ ارز با واقعیتهای اقتصادی کشور همخوان باشد. اگر ارزانتر باشد قطعا باعث خروج سرمایهها از کشور میشود و یک یارانه و سوبسید به کشورهای خارجی داده میشود و عملا تولید و صادرات متوقف خواهد شد؛ زیرا بهای تمام شده کالای تولید داخل مطابق با تورم موجود، نرخ مواد اولیه و دستمزد خواهد بود که اگر در این شرایط نرخ ارز مطابق با تورم افزایش پیدا نکند رقابت تولیدکننده داخلی در بازارهای جهانی از بین میرود و حاشیه سود در سالهای اول کاهش پیدا میکند و به مرور به نقطه زیان میرسد و در نهایت بازار خارجی را از دست میدهد و عملا صادرات از بین میرود. نرخ ارز مطلوب در حقیقت همان نرخ ارز در بازار است. چون اگر دولت دخالت بکند و نرخ ارز را پایین تر از نرخ واقعی آن بیاورد، در نتیجه این روند به صنعت لطمه وارد میکند؛ چون کالای وارداتی با قیمت تری وارد کشور میشود و نتیجه آن صنعتزدایی است. تجربه سال های قبل نشان داده است که دخالت دولت در بازار ارز، هیچ وقت مؤثر و موفق نبوده است. این در حالی است باید سیاست دولت در این خصوص، مدیریت شناور باشد. اگر دولت این روند را آگاهانه انجام دهد، نشان داده است که با حداقل تنظیم در بازار می تواند کنترل مناسبی بر نوسانات ارزی داشته باشد.
به اعتقاد کارشناسان، راه کنترل نوسانات ارزی سرکوب بازارها نیست، بلکه باید دلار ۴۲۰۰ تومانی حذف شود و در کنار این باید جلوی خلق بیضابطه نقدینگی نیز گرفته و برای تحقق این هدف راهی جز پیشگیری از کسری بودجه افسارگسیخته وجود ندارد. نرخ ارز در بستر سازوکار عرضه و تقاضا باید تعیین شود و در این میان دولت هم باید در چارچوبی مشخص، مدیریت و نظارت کند تا از اخلال عده ای فرصت طلب و سودجو، جلوگیری کند.
دولت نرخ ارز را میخکوب نکرده است
اما برخی کارشناسان در گفتوگو با «تجارت» دیدگاه دیگری را بیان میکنند. فرشاد پرویزیان، اقتصاددان در گفت و گو با «تجارت» درباره رویکرد فعلی دولت در بازار ارز گفت: در حال حاضر نشانه چندانی از میخکوب و سرکوب نرخ ارز در بازار مشاهده نمیشود. نرخ ارز 30 هزار تومان را هم رد کرد و بعد با نشانههای مثبتی که از مذاکرات رسید تا حدی انتظارات تعدیل شد و نرخ پایین آمد. چنین چیزی میخکوب نرخ ارز نیست.
او افزود: اگر دولت میخواست نرخ ارز را سرکوب کند ارز میتوانست به کانال پایینتر از 25 هزار تومان هم برسد. من در حال حاضر نشانهای از میخکوب شدن ارز نمیبینم. اگر دولت نرخ ارز را میخکوب میکرد تا حدی فشار تورمی کاهش پیدا میکرد.
پرویزیان گفت: به طور کلی دو مقوله بر نرخ ارز اثر میگذارد، یکی نرخ تعادلی است که با توجه به واقعیتهای اقتصاد ایران و برابری قدرت خرید و نرخ تورم تاثیرگذار است. همین طور عامل دیگر بر اساس میزان نقدینگی منتشر شده و میانگین بلند مدت نرخ ارز که حدود 25 هزار تومان است، تعیین میشود. هراتفاق دیگری بیفتد، ناشی فشارهای فصلی و انتظارات تورمی یا انتظارات ضد تورمی است.
این اقتصاددان درباره روند افزایشی تورم اضافه کرد: اما تورم که بالا رفته، مقوله دیگری است. تورم یک پدیده پولی است. وقتی که تورم مجددا روند افزایشی نشان میدهد، یعنی دولت در یک جایی به پایه پولی مراجعه کرده است. یا مستقیم یا از طریق شبکه بانکی این مراجعه را انجام داده است. بنابراین جز این نمیتوان دنبال دلیل دیگری برای افزایش تورم بود.