چند روزی از رسیدن خبر می گذرد اما دریغ، دریغ که بغضی که گلو را
می فشارد رهایمان نمی کند. عیدمان به عذا تبدیل شده است و اخباری که هر
لحظه تازه می شوند داغ ما را هم تازه تر می کنند. کاممان تلخ شده است و
معجون غریبی از بغض، خشم، نفرت، ترحم، غیرت، سرگیجه و درماندگی مهمان
لحظههای این روزهای ماست. از خودمان می پرسیم چرا این تجربه تلخ هر سال به
نحوی باید تکرار شود. چرا این همه زیبایی، این مراسم بی نظیر، این معنویت
مثال زدنی، این قدرت نمایی جهانی، این جلوه مسلمانی هر سال به بهانه ای
باید مکدر شود؟!
ساده ترین و دم دستی ترین پاسخ این است که دستهایی در
کارند تا بزرگترین مراسم دینی جهان، تا حد امکان کمرنگ و تا سر حد توان زشت
دیده شود. قربانی کردن نفس و ندای توحید بر آوردن حتما در دنیای شرک آلود
بتهای کوچک و بزرگ، دشمنان بی شماری دارد. یکتاپرستی کجا و استکباری که
امروز دست و پای دینهای توحیدی را در روایتهای حکومتی و دنیاپرستانه
گرفته کجا؟ مدار مناسبات دنیای امروز، نفسانیتی طاغوتی است که ادیان بسیاری
را به انحراف کشانده و می کوشد آخرین دین را نیز به همین سرنوشت مبتلا
کند. سرمایههای کلانی که خرج باد کردن گروهکهای ضد دینی می شود تا نمایی
زشت و تحریف شده از اسلام و مسلمانی در منظر مردم دنیا بگذارند حتما می
توانند به کار تخفیف و محقر جلوه دادن قلّه اجتماعی و سیاسی اسلام هم
بیایند.پاسخ دیگر این است که دولت خود فروخته عربستان به ویژه در روایت
جدید، عجول و بی تجربه اش، توان مدیریت این رخداد در ابعاد جهانی را ندارد.
کشوری که سابقه مملکتداری اش هنوز به یک سده نرسیده و همین تاریخ کوتاه
مدیریت و سیاست هم آکنده از اشتباه و استبداد و کجروی است، چگونه می تواند
مراسمی با محوریت خداوند و آزادگی و معنویت را به سرانجام برساند؟ عربستان
سعودی نه توان و نه تمایلی برای برگزاری شکوهمند مراسم حج ندارد و آنچه هر
سال در ابعاد کوچکتر و امسال در این اندازههای عظیم رخ می دهد چیزی جز عدم
کفایت این کشور برای مدیریت حج نیست.هر دو این پاسخها پارههایی از حقیقت
را دارا هستند؛ هم جهان غفلت زده چشم دیدن این تظاهر بی نظیر بندگی و
یکتاپرستی را ندارد و هم دولت عربستان در اندازههای کنگره حج نیست. اما به
فرض محال اگر هر دو این موانع برطرف شوند چه؟ اگر همین فردا دشمنی نظام
استکبار جهانی با اسلام به پایان برسد و برگزاری حج هم به سازمان کنفرانس
اسلامی سپرده شود مشکل حل خواهد شد؟ به نظر می رسد جواب این سوال مثبت
نیست. حج نماد مسلمانی مردم هر دوره از زمان است. اگر این نماد و نشانه
ایرادی دارد بی تردید از آن روست که مسلمانی ما ایراد دارد. مشکل اساسی
اینجاست که زیرساختهای جهان اسلام با عظمت این دین تناسبی ندارد. لذا می
بینیم بین بعضی کشورهای اسلامی با این همه مشترکات دهها نوع درگیری خونین
وجود دارد و هنوز نتوانسته اند به یک زبان مشترک یا دست کم توان تحمل و
مدارا با یکدیگر برسند.حج عالی ترین نماد مسلمانی است و ما هنوز پای
مسلمانی مان می لنگد.حقیقت این است که کشور ما قدر داشتههای خود را
ندانسته است. اکثریت کشورهای اسلامی هنوز درگیر ابتدایی ترین دغدغههای
زیست جمعی بشری هستند. از اسلام و تعالیم رهایی بخش و انسان سازش جدا
افتاده اند و درگیر اختلافات و بازیهای سیاسی شده اند. بر این اساس تجربه
مدیریت بحرانهای منطقه ای و رسیدگی به وضعیت مسلمانان آواره و جنگ زده
نشان می دهد کشورهای اسلامی هنوز تا همکاری و مدیریت جمعی بر سر هر مسأله
ای از جمله مراسم حج فاصله زیادی دارند.
منبع : دیپلماسی ایرانی