مریم کاظمی
مدیرمسئول ماهنامه دنیای بازنشسته
افزایش سطح عمومی قیمتها در ابتدای هر سال کابوسی برای بازنشستگان محسوب میشود. اقشاری که برخلاف سایر گروههای جامعه، دوران صادقانه کار و تلاش و خدمت را سپری نموده و اینک وارد مرحلهای شدهاند که باید در فضایی آکنده از آرامش، آسایش و رفاه پاداش این تلاشها را دریافت نمایند. اما متأسفانه در کشور ما نظام پرداختها بهگونهای است که نهتنها این دوران به دوران آسایش و آرامش منجر نمیشود بلکه سرآغاز یکرشته اضطرابها، و استرسها و دغدغه معیشتی بازنشستهها میباشد. غالب بازنشستگان از تأمین اجتماعی فراگیر در حوزه درمان برخوردار نیستند ازاینرو خبر افزایش چند برابری قیمت دارو آیندهای مبهم و تاریک را برای آنان ترسیم نموده است چراکه در دوران بازنشستگی شاهد بروز انواع بیماریهای متابولیک نظیر دیابت، بیماریهای قلبی و عروقی، سکتهها، پارکینسون، آلزایمر و غیره میباشیم که روند درمان آنها طولانی، مستمر و بسیار هزینهبر است، کافی است تصور کنید بازنشستهای که پوشش بیمهای وی تأمینکننده هزینههای درمان بیماریهای مرتبط با گرفتگی رگهای قلبیاش نباشد با هزینههای بیمارستانی حال حاضر چگونه میتواند با این نامعادله دریافت، چالش هزینههای درمان را حل نماید؟ اگر از مقوله سلامت عبور کنیم، و نگاهی به هزینههای معیشتی داشته باشیم، باید بپذیریم بازنشستگان در دوران پرهزینه زندگی قرار دارند. امروزه روابط مالی فرزندان با والدین در مقایسه با گذشتههای دورتر معکوس شده است. اگر در گذشته فرزندان باری از دوش والدین برمیداشتند، امروز به دلیل تغییر زیستبوم کسبوکارها، فرهنگ و سبک زندگی، این والدین هستند که تا میانسالی و حتی بیشتر باید فرزندان را حمایت و پشتیبانی نمایند. در این دوران با ازدواج فرزندان، عروسها، دامادها و نوهها نیز به کانون گرم خانواده میپیوندند و هر بازنشستهای علاقهمند است ضمن رونق رفتوآمدهای خانوادگی و دوری از انزوا از زیباییهای این دوران لذت ببرد که این خود در مقایسه با سایر گروههای جامعه مستلزم صرف هزینههای بیشتری است و چنانچه منابع آن تأمین و مهیا نباشد میتواند بستر افسردگی، انزوا، اضطراب و سرخوردگی بازنشستگان شود. این الزامات وقتی با نابرابری حقوق با گرانی سرسامآور اقلام مصرفی توأم میگردد، شرایط روانی ناگواری را برای این قشر محترم و دارای منزلت، رقم میزند.
واقعیت این است شروع سال 1401 با اخبار تلخ گرانیهای بیشتری همراه بود. خبرهای مبنی بر حذف ارز ترجیحی به بهانه از بین بردان رانت و فساد دغدغه بزرگتری را برای بازنشستگان رقم زد. پیشبینی چند برابر شدن قیمت اقلام خوراکی، لبنیات، گوشت، حملونقل و درمان، شیرینی شروع سال 1401 را تلخ نمود. این در حالی است که مسئولین در اظهارات حمایتگرانه معیشتی خود نیز کمتر به این اقشار توجه داشته و در گفتهها و نوشتههای آنان مغفول میمانند. بهراستی بازنشستگان کشور که شکوفایی امروز در بخشهای مختلف اقتصادی حاصل دسترنج و عرق جبین و اندیشه متعالی آنهاست تا کی باید شاهد این برخوردهای غیرمنصفانه باشند؟ اگر ایران اسلامی امروزه در حوزههای مختلف به بالندگی رسیده است، در صنعت و تجارت و تکنولوژیهای نوین در بین کشورهای جهان حرفی برای گفتن دارد، همه و همه حاصل تلاش کارمندان و کارشناسان دیروزی بودند که امروزه در زمره بازنشستگان قرارگرفتهاند. آیا وقت آن نیست که مصداق حدیث شریف: اشکر من انعم علیک«از کسی که به تو نعمت رسانده تشکر کن»، بازنشستگان نیز به عنوان مؤثرترین ذخایر ارزشمند منابع انسانی کشور متناسب با جایگاه و منزلت و اثربخشی که در توسعه و پیشرفت کشور داشتند، موردتوجه قرار گیرند.
باید به این اصل مهم در منابع انسانی توجه داشت که روی دیگر توجه و تکریم بازنشسته، انگیزش و روحیهبخشی به نیروی شاغل است چراکه وضعیت بازنشستگان امروز سیمای شاغلان در فردای مسیر شغلی آنهاست.
الزامات گفتهشده ضرورت توجه به چالشهای معیشتی، روحی و روانی بازنشستگان را دوچندان میکند یکی از مهمترین دغدغههای حال حاضر این قشر خدوم نا ترازی دریافتها و هزینهها است که این شکاف بزرگ با عرق شرمساری بازنشسته در میان اعضای خانواده پر میشود بیاییم با بهبود شرایط پرداختها، همسانسازی واقعی این شرمساری را تبدیل به لبخند رضایت و آرامش در زندگی بازنشستگان کنیم و یکبار برای همیشه دغدغههای معیشتی و گرانیها و ناتوانی در تنظیم دخلوخرج زندگی را از این قشر و جامعه بزرگ که همگان مدیون تلاش آن هستیم بزدایم، بازنشستگان امید دارند در دولت مردمی این رؤیا به واقعیت عینی مبدل گردد.