کد خبر: ۳۱۸۲۲
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۷

همواره انتخابات حاشیه های خاص خودش را داشته و این حاشیه ها مختص کشور ما نیست. اما این حاشیه ها قبل از انتخابات، هنگام برگزاری انتخابات، پس از پایان انتخابات و هنگام تصدی مقام ناشی از انتخابات ویژگی های خاص خودش را داشته و دارد. قبل از انتخابات بازار تهمت و افترا داغ می شود، هنگام انتخابات شایعه دخالت دستگاههای دولتی و پولهای کثیف را مطرح میکنند، پس از پایان انتخابات آرای مینو خالقی را باطل میکنند یا آرای یک حوزه انتخابیه باطل می شود و کار به دور دوم کشیده می شود. اما تصدی مقام ناشی از انتخابات هم ویژگی های خاص خودش را دارد که در مورد انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخاب رییس و نواب رییس مجلس، روسای کمیسیونها و تشکیل فراکسیونها جنجال سازی هایی می شود که اهمیت آن را بیشتر از بیش نمایان می کند. دوره دهم مجلس شورای اسلامی تحولات عجیبی رقم خورد. تنها علی لاریجانی باقی ماند و نواب رییس به علاوه برخی اعضای هیات رییسه از حضور در مجلس باز ماندند. همین امر باعث شد تا خیز نمایندگان برای کسب این صندلی های خالی جدی تر شود. اما آنچه بیش از همه بحث روز شده است، کسب کرسی ریاست قوه مقننه است. تاکنون دوگزینه علی لاریجانی و محمدرضا عارف برای تکیه زدن بر این صندلی مطرح هستند، اما جالب اینجاست که هنوز این دو نفر واکنش جدی نشان نداده اند و فعالان سیاسی و نمایندگان راه یافته به مجلس دهم در زمینی بازی می کنند که رسانه ها طول و عرض آن را تعیین کرده اند. اما بیش از همه لاریجانی و عارف باید بر سر این ماجرا به توافق برسند. هر یک از این دو شخصیت، جایگاه ویژه ای داشته اند. وزیر، دبیر شورای عالی امنیت ملی، معاون اول رییس جمهور، رییس صدا و سیما و بسیاری سمت های دیگر که باعث می شود جایگاه هر کدام از این دو نفر ویژه باشد. بنابر این رقابت برای نشستن بر کرسی ریاست مجلس، باید با درایت خاصی صورت بگیرد. هر دو این شخصیتها باید تبعات شکست و پیروزی را در نظر بگیرند و البته باید قبل از حضور در عرصه رقابت، روی کسانی که رای می دهند به اندازه کافی مطالعه داشته باشند. آقای لاریجانی و عارف باید انتخابات ریاست مجلس هشتم را به یاد داشته باشند که غلامعلی حداد عادل چگونه شکست خورد، به نوعی که ریاست کمیسیون فرهنگی را نیز رها کرد و به عنوان یک نماینده عادی بر یکی از کرسی های سبز تکیه کرد. از سوی دیگر شکست یکی از این دو باعث می شود تا چالش بین اصولگرا واصلاح طلب شدت بگیرد و عملکرد مجلس را به حاشیه ببرد. شکست هر یک از این دو در انتخابات هیات رییسه باعث میشود که کفه مجلس دهم به سوی آن طیف بچرخد و طرف دیگر علیه آن موضع بگیرد. نکته دیگر این است که بسیاری از نمایندگان هنوز تکلیف خود را با انتخاب رییس و نواب آن نمی دانند و همین امر باعث شد تا چندی قبل یکی از نمایندگان منتخب اعلام کند که یکی از نامزدهای ریاست مجلس سعی داشته با دادن وعده های رنگین از جمله وام کلان،  آرای نمایندگان را به نفع خود تغییر دهد. اگر این ادعا درست باشد، آیا نباید دستگاه قضا در این مورد وارد شود و مشخص کند که چگونه یک نفر می تواند از صندوق قوه مقننه به نفع منافع شخصی اش سوءاستفاده کند. اما از همه مهمتر این است که نامزدی ریاست مجلس و حتی نواب آن، مانند دادن رای اعتماد وزرای دولت باشد. بدین معنا که هر کس نامزد ریاست شد، برنامه ارایه دهد و به نمایندگان بگوید که در دوره یک ساله ریاستش بر کرسی قوه مقننه، چه کار خواهد کرد و آیا اصولا توان اداره مجلس را دارد. کسی که نامزد ریاست می شود، باید بداند که 289 نماینده از شهرها و قومیتهای گوناگون با تفکرات متفاوت وخواسته های گوناگون در صحن علنی حضور دارند. آقای رییس باید آنقدر صبور باشد که در برابر ادبیاتهای گوناگون، خواسته های منطقی و غیر منطقی، دسته بندی های سیاسی، غرض ورزی ها و بسیاری موارد دیگر رفتار درستی داشته و از کلمات مناسبی استفاده کند. آقای رییس باید بداند که نمایندگان مجلس در صحن علنی درگیری فیزیکی هم داشته اند و حتی کار به فحاشی هم کشیده است و در این هنگام چه کار باید کرد. خلاصه آنکه نامزد ریاست مجلس شورای اسلامی نباید بی گدار به آب بزند        

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار