اصغر نعمتي
مدير مسئول
روز گذشته هم معاون رئيس جمهوري و رئيس سازمان فرهنگي در ملاقات با يکي از سرمايه گذاران خارجي اعلام کرد که نرخ گذاري هتل‌ها جهت تشويق سرمايه گذاري آزاد خواهد شد.
به نظر اراده دولت در جذب گردشگران جديست و دادن ويزا به اتباع ديگر کشورها نشان دهنده همين جديت است . اما مقررات زدايي هر چند گام ضروري در اين مسير است ولي پيش شرط‌هاي در اين مورد وجود دارد که بدون تحقق آنها نه تنها به اهداف طراحي شده نخواهيم رسيد بلکه دچار مشکلات جدي خواهيم شد. با توجه به موانع فرهنگي که در کشور وجود دارد بايد جامعه هدف جذب جهانگرد را مشخص کنيم . کدام افراد حاضرند با توجه به تفاوت سبک زندگي در ايران اين کشور را براي سفر انتخاب کنند . در ضمن آنها که به ايران مي‌آيند داراي چه بينه مالي اند و يا حضورشان اقتصاد را رونق مي‌دهد و يا خود سربار همين اقتصاد مي‌شوند . "هيچ‌هايکينگ " يا سوار بدون هزينه در دو و سه دهه اخير در دنيا باب شده است . اين گروه ايران را بتدريج هدف قرار مي‌دهند و حضورشان را در تهران، اصفهان و ديگر شهرهاي توريستي مي‌شود رصد کرد. اگر همه توريست‌ها اين گونه به ايران سفر کنند نه تنها اقتصاد رونق نمي‌گيرد بلکه مشکلات ديگري را هم ايجاد مي‌کند . در برخي از نقاط جهان از توريست‌ها در فرودگاهها مبلغي مي‌گيرند تا لااقل دولت سهمي‌از آنها ببرد.بايد کارشناسي کرد ديد براي رقمي‌که رئيس کل بانک مرکزي اعلام کرده است چه تعداد هتل و اقامتگاه ، امکانات فرودگاهي و ديگر بسترهاي لازم در شهرها و امکان ديدني نياز است . براي تاسيس هتل يک بازده زماني چند ساله را بعد از جابجايي و عقد قرار داد نياز داريم و اگر تنها مشکلات سياسي پسابرجام به طور کامل حل شود بازده زماني ده سال براي جذب اين تعداد توريست دور از ذهن است . در فرودگاهها ، هتل‌ها ، موزه‌ها و بناهاي طبيعي و تاريخي بايد زير ساخت مناسب ايجاد شود . بايد نيروهاي ورزيده و ماهر از هم اکنون تربيت شود . رانندگان تاکسي و حتي فروشنده‌ها هم بايد آداب برخورد با مسافران را بدانند و آنقدر زبان انگليسي بدانند که بتوانند حداقل ارتباط را برقرار کنند. حتي مراکز پليس و ديگر نهادها توان پاسخگويي به نيازهاي ملتهاي ديگر را داشته باشند . اين کار در زبان آسان است ولي در عمل اجماع همه نهادها و ملت را مي‌طلبد . اين اجماع در عمل محقق شود زمان بر است و از هم اکنون بايد برنامه ريزي و سرمايه گذاري کرد.همين امروز اهواز و ديگر کشورهاي جنوب زير شبيخون ريز گردها تبديل به شهر ارواح شده‌اند و با يک وارونگي هوا تهران ، اصفهان و... ديگر امکان زندگي را براي شهروندان از دست مي‌دهد . تا اين مشکل حل نشود چطور مي‌توان از جذب توريست‌ها حرف زد .
تا زماني که اقامتگاهها و هتل‌هاي بيشتري ساخته نشود براي اينکه ارزش ارزهاي ديگر نسبت به ريال گران است مسافران خارجي هتل‌ها را پر مي‌کنند و مردم ايران چون از رقابت باز مي‌مانند عادت به ايرانگردي را از دست مي‌دهد و اين جفا را نبايد در حق ملت خود بکنيم . بهتر است با بردباري و حوصله در اندازه‌هاي کوچک برنامه‌ها را تعريف و جلو ببريم.
مدير مسئول
روز گذشته هم معاون رئيس جمهوري و رئيس سازمان فرهنگي در ملاقات با يکي از سرمايه گذاران خارجي اعلام کرد که نرخ گذاري هتل‌ها جهت تشويق سرمايه گذاري آزاد خواهد شد.
به نظر اراده دولت در جذب گردشگران جديست و دادن ويزا به اتباع ديگر کشورها نشان دهنده همين جديت است . اما مقررات زدايي هر چند گام ضروري در اين مسير است ولي پيش شرط‌هاي در اين مورد وجود دارد که بدون تحقق آنها نه تنها به اهداف طراحي شده نخواهيم رسيد بلکه دچار مشکلات جدي خواهيم شد. با توجه به موانع فرهنگي که در کشور وجود دارد بايد جامعه هدف جذب جهانگرد را مشخص کنيم . کدام افراد حاضرند با توجه به تفاوت سبک زندگي در ايران اين کشور را براي سفر انتخاب کنند . در ضمن آنها که به ايران مي‌آيند داراي چه بينه مالي اند و يا حضورشان اقتصاد را رونق مي‌دهد و يا خود سربار همين اقتصاد مي‌شوند . "هيچ‌هايکينگ " يا سوار بدون هزينه در دو و سه دهه اخير در دنيا باب شده است . اين گروه ايران را بتدريج هدف قرار مي‌دهند و حضورشان را در تهران، اصفهان و ديگر شهرهاي توريستي مي‌شود رصد کرد. اگر همه توريست‌ها اين گونه به ايران سفر کنند نه تنها اقتصاد رونق نمي‌گيرد بلکه مشکلات ديگري را هم ايجاد مي‌کند . در برخي از نقاط جهان از توريست‌ها در فرودگاهها مبلغي مي‌گيرند تا لااقل دولت سهمي‌از آنها ببرد.بايد کارشناسي کرد ديد براي رقمي‌که رئيس کل بانک مرکزي اعلام کرده است چه تعداد هتل و اقامتگاه ، امکانات فرودگاهي و ديگر بسترهاي لازم در شهرها و امکان ديدني نياز است . براي تاسيس هتل يک بازده زماني چند ساله را بعد از جابجايي و عقد قرار داد نياز داريم و اگر تنها مشکلات سياسي پسابرجام به طور کامل حل شود بازده زماني ده سال براي جذب اين تعداد توريست دور از ذهن است . در فرودگاهها ، هتل‌ها ، موزه‌ها و بناهاي طبيعي و تاريخي بايد زير ساخت مناسب ايجاد شود . بايد نيروهاي ورزيده و ماهر از هم اکنون تربيت شود . رانندگان تاکسي و حتي فروشنده‌ها هم بايد آداب برخورد با مسافران را بدانند و آنقدر زبان انگليسي بدانند که بتوانند حداقل ارتباط را برقرار کنند. حتي مراکز پليس و ديگر نهادها توان پاسخگويي به نيازهاي ملتهاي ديگر را داشته باشند . اين کار در زبان آسان است ولي در عمل اجماع همه نهادها و ملت را مي‌طلبد . اين اجماع در عمل محقق شود زمان بر است و از هم اکنون بايد برنامه ريزي و سرمايه گذاري کرد.همين امروز اهواز و ديگر کشورهاي جنوب زير شبيخون ريز گردها تبديل به شهر ارواح شده‌اند و با يک وارونگي هوا تهران ، اصفهان و... ديگر امکان زندگي را براي شهروندان از دست مي‌دهد . تا اين مشکل حل نشود چطور مي‌توان از جذب توريست‌ها حرف زد .
تا زماني که اقامتگاهها و هتل‌هاي بيشتري ساخته نشود براي اينکه ارزش ارزهاي ديگر نسبت به ريال گران است مسافران خارجي هتل‌ها را پر مي‌کنند و مردم ايران چون از رقابت باز مي‌مانند عادت به ايرانگردي را از دست مي‌دهد و اين جفا را نبايد در حق ملت خود بکنيم . بهتر است با بردباري و حوصله در اندازه‌هاي کوچک برنامه‌ها را تعريف و جلو ببريم.
آخرین اخبار