اصغر نعمتي
مدیر مسئول
گريزي ازجهاني شدن نيست. بي ترديد هرکشوري که ميخواهد سهمي پايدار در تجارت جهاني باشد بايد وارد شبکههاي درهم تنيده شود که حرکت سرمايه، کالا ومهارت را توزيع و کنترل ميکند.ايران هم در مسير بهبود اقتصاد خود نميتواند خود را ازفرايند جهاني شدن کنار بکشد و در درون حصارزندگي کند. ورود به سازمان تجارت جهاني بخشي ازاين فرايند ناگزيرجهان امروز است. بيش از160 کشوردراين سازمان اند که بسياري ازقوانين و حجم زيادي ازمبادلات تجاري بين المللي را درکنترل خود دارد فضاي پسابرجام اين پروژه متوقف شده را احيا کرد و دولت يازدهم با تمام توان ميکوشد اين الحاق انجام شود.سازمان تجارت جهاني با حضورمقتدرخود بسياري از اختلافات کشورهاي عضو را حل وفصل ميکند . ورود به اين سازمان آسان نيست و کشورهاي داوطلب به آن بايد معاهدهها و توافقنامههاي زيادي را امضا کنند و پيشاپيش اجماع و توافق ديگر کشورها را همراه خود داشته باشند . ايران با درک ضرورت و اهميت اين عضويت سال1375 تقاضاي عضويت خود را ارائه داد و بعد از سالها بعنوان ناظر دراين سازمان پذيرفته شد. اما ماجراي چالشهاي هسته اي اين روند را متوقف کرد.روزگذشته رئيس جمهوري فنلاند نيزدر ديدار با همتاي ايراني اش اعلام کرد حتما ازعضويت کامل ايران دراين سازمان دفاع ميکند و راي مثبت بي سابقه و مثبت اتحاديه اروپا براي همکاري اقتصادي با ايران اين مسير را هموارميکند ولي مشکل اصلي درپيوستن به اين سازمان را بايد در ساختار اقتصادي خود کشورجستجو کرد و ازهم اکنون براي پيامدهاي منفي اين الحاق چاره اي انديشيد.جدا ازاهداف کلي سازمان که ارتقاي سطح زندگي مردم و توسعه پايداررا نشانه گرفته است؛اين سازمان پنج محورمهم دارد. اصل عدم تبعيض که شامل رفتار برابر با يکديگرميشود،اصل آزادي تجارت، اصل کاهش تعارفهها، اصل شفاف سازي تجاري واصل تجارت منصفانه. اين اصول درنفس خود امکان ورود توليدات و خدمات ايراني را درجهان ميسرميکند ، ولي مسئله اصلي آنست که ما هم در قدم اول مزيتهاي نسبي خود را بشناسيم، توليد نامولد را به توليد مولد تغييردهيم .با تزريق منابع افزايش مهارت نيروي انساني را تضمين کنيم و درقدم بعدي قيمت نهايي وکيفيت را مساعد و قابل رقابت درسطح جهاني کنيم. بدون اين اقدام اساسي بازار ايراني توسط کالاها و خدمات ديگران تسخير ميشود و ما تنها خرج ميکنيم بدون آنکه ازکشورهاي ديگردرآمدي کسب کنيم. اين عضويت بايد انگيزه بهبود شرايط کسب وکالا را افزايش دهد. زمينه توسعه تحقيقات و بازاريابي را فراهم سازد وسازمانهاي ما از رخوت و سستي بيرون بجهند و با بهره وري نيروي انساني استفاده بهينه از منابع را بياموزند.ترديدي نيست ما درجهانگردي، توليد درعرصه نرم افزاري،قعطه سازي، صنايع جانبي نفت و در بخشهايي از کالاها و محصولات باغي وکشاورزي مزيتهاي خوبي داريم که بايد بالقوه شود. حتي درتوليد انرژي پاک ازخورشيد ميتوانيم به استاندارهاي جهاني برسيم. ايران ميتواند پايگاه جابجايي مسافران ازغرب به شرق و برعکس باشد و درآمدهاي خوبي هم بدست آورد.همچنين در صادرات مجدد دست برتري داشته باشد. اما همه مزيتها زماني عيني ميشوند که فساد ساختاري را رام وسرکوب کنيم وشفافيت کافي دراقتصاد ملي بوجود بياوريم. اگرخود همت کنيم عضويت دراين سازمان فرصتي است که آينده ايران را تضمين ميکند.