بعد با تیمش دست به کار شد و جراحی را آغاز کرد و به مردم قول دهد دوران نقاهت که بگذرد بیماریهای اقتصادی ایران خوب میشود.
قول داد دیگر ثروتمندها فقط از یارانه آب و برق و سوخت بهرهمند نباشند و یارانه سوخت فردی که ماشین ندارد به جیبش برود.
از فردای آن روز آدمها محتاط رفتار کردند، سوار تاکسی که میشدی راننده جرات نمیکرد زیاد گاز بدهد و بنزین بخورد و تو میترسیدی دو برابر کرایه بگیرد.
لامپ اضافی خاموش بعد از چند سال شعار واقعا محقق شد، کسی موقع مسواک شیر آب را باز نمیگذاشت، کسی با پنجره باز بخاری را تا آخر نمیزد و خلاصه شاید از 75 میلیون جمعیت ایران 70 میلیون نفری حسابی صرفهجو شدند.
منتظر قبضهای برق و آب و گاز سرسامآور بودیم، گفته بودند یارانه حاملهای انرژی کم میشود، منتظربودیم همه چیز یکمرتبه چند برابر شود، هیچکدام خیلی تغییر محسوسی نکرد و همه چیز مثل یک آرامش قبل از طوفان آرام بود.
نقطه خوشگذرندهاش این بود که سر هر ماه میرفتی به تعداد اعضای خانوادهات یارانه نقدی میگرفتی که سر جمع عدد خوبی میشد، میزدی به زخم زندگی، میرفتی بازار به خرید کردن، پول زیادی توی دست و بال مردم آمد و هی خرید کردن و برای تنها چیزی که نگذاشتند قبض آب، برق و گاز بود!
همه راضی بودند، اما زیر پوست اقتصاد داشت عفونت میکرد و کسی نمیدید، کم کم تورم دو رقمی شد و رقم دهگانش به چهار رسید، تورمی بیش از 40 درصدی.
حاصل این همه پول نقدی که در دست مردم بود، همه چیز کم کم گران شد و یارانه نقدی فقط مابهالتفاوت قیمتهای قبلی و جدید را هم کفاف نمیداد.
مردم در مصرف حاملهای انرژِی کم صرفهجویی کردند و پولی که دولت گذاشته بود، از این محل به دست بیاورد و بعد یارانه نقدیاش کند وصول نشد.
دولت از بودجههای کشور یارانه نقدی میداد و این عفونت گسترش پیدا کرد.
وقتی این طرح را نوشتند قرار گذاشتند تولید صدمه نبیند، قرار گذاشتند از درآمد هدفمندی 25 درصد به تولید برسد که از پس افزایش هزینهها برآید.
دولت که پول کم آورد و زورش به 75 میلیون نفر جمعیت نمیرسید، سهم بخش تولید را حذف کرد، واحدهای تولیدی که هزار برابر یک خانه مصرف سوخت و آب و برق داشتند، قبضهاشان گران شد.
از طرف دیگر تورم ارزش ریال را کم کرد و دلار گران شد، هر ماه یارانه نقدی به حساب مردم میرفت و یک واحد ورشکسته میشد، یک واحد تعدیل نیرو میکرد، یک واحد دیگر سرمایه در گردش نداشت.
سرمایهگذاران و صنعتگران داد زدند و کسی گوش نداد و خم شدند زیر این فشار و درصد واحدهای صنعتی و تولیدی فعال کشور کم شد و کارگرها اخراج شدند.
دولت اینها را گذاشت و رفت و دولت بعدی، کشوری با یک اقتصاد عفونی تبدار را تحویل گرفت، منطقیترین کار حذف یارانه نقدی بود.
اما حذف یارانه همه ممکن نبود، اصلا مغایر هدف بود، دولت تصمیم گرفت یارانه پولدارها را قطع کند.
فراخوان داد که پولدارها خودجوش انصارف دهند، موجی در کشور راه افتاد و آخر بیشتر یارانه بگیرها از حق مسلم! خود نگذشتند.
مرحله دوم اجرا شد، حالا همه باز هم یارانه نقدی میگیرند و عددش هم کمی بیشتر شده است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه کرمانشاه، اکنون چهار سال از این جراحی میگذرد و نقاهتش خوب نشده، نه مردم راضیاند نه دولت و نه صنعت. نه مردم از پس گرانی بر میآیند، نه صنعت سرپا است و نه دولت از پس اینهمه پرداخت بر میآید.
همه معتقدند اصل طرح خوب بود، اما شیوه اجرا کار را خراب کرد.
یک تحلیلگر مسائل اقتصادی پرداخت یارانه نقدی به همه مردم را مشکل اصلی هدفمندی یارانهها خواند و گفت: هنوز گروههای ثروتمندی هستند که یارانه نقدی دریافت میکنند.
سهراب دلانگیزان در گفت و گو با ایسنا، منطقه کرمانشاه، معتقد است: پرداخت یارانه نقدی به مردم بار سنگینی بر دوش دولت گذاشت و دولت را از هداف اصلی اجرای این طرح دور کرد.
وی بر اینکه دهکهای بالا باید از دریافت یارانه نقدی حذف شوند، تاکید کرد و ادامه داد: دولت در این خصوص دچار محدودیت است و تنها کاری که میتواند بکند این است که شجاعانه وارد عمل شود.
نمایندگان مجلس هم اگرچه با اصل طرح موافقند، اما شیوه اجرای آن را نادرست میدانند.
عبدالرضا مصری میگوید: میشد با پول یارانه نقدی 25 پالایشگاه 150 هزار بشکهای در کشور ساخت و بخشی از 4.5میلیون تحصیل کرده بیکار کشور را سر کار برد.
وی یادآوری میکند: آنچه در مورد یارانههاصورت گرفت، فقط نقدی شدن بود و نه هدفمندی.
این نماینده مجلس افزایش نقدینگی و تورم ناشی از آن را نیز از دیگر پیامدهای هدفمندی یارانهها و پرداخت یارانه نقدی دانست.
سهم 25 درصدی تولید و صنعت گم شد، صنایع کوچک و نیمه کوچک تعطیل شدند و آنهایی که سرپا ماندهاند، چارهای جز تعدیل نیرو نداشتند، اینها حرفهای یک صنعتگر است.
این تولیدکننده از اینکه در اجرای هدفمندی یارانهها هیچ کمکی به صنعت نشد، انتقاد میکند.
شهریار گرواندی معتقد است: هدفمندی یارانهها با هدف اصلیاش فاصله گرفت و کمر بسیاری از واحدهای تولیدی کشور را خم کرد.
او هم تنها راه را ورود شجاعانه دولت میداند.
اینکه هدف اصلی طرح محقق نشد را عده دیگری هم گوشزد میکنند، اینکه در مصرف حاملهای انرژی صرفهجویی نشد.
علی مرادی مدیر روابط عمومی شرکت آب و فاضلاب شهری کرمانشاه میگوید: هدفمندی یارانهها مصرف آب را کم نکرده است.
وی معتقد است: اگرچه در ماههای اول کمی شاهد کاهش مصرف بودیم، اما دوباره همه چیز به روال قبل برگشت.
شاید اگر از شرکت برق و گاز هم بپرسیم، نظرشان همین باشد.
رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت کرمانشاه اما هنوز به این طرح امید دارد.
رضا رحیمی از بودجه 1200 میلیار تومانی که برای سال جاری در نظر گرفته شده بود که به شیوههای مختلف یه تولید تزریق شود، یاد میکند و ادامه میدهد: اگرچه تا کنون این اعتبار به تولید تزرق نشده، اما امیدواریم تا پایان سال بخشی از این کار صورت بگیرد.
از پیامدهای شیوه نادرست اجرای هدفمندی هم میگوید، از اینکه صنایع راکد شدند و اعتقاد دارد آنهایی که ماندهاند خیلی ایستادگی کردهاند.
همه یک نظر مشترک داشتند، دولت شجاعانه عمل کند، احتمالا باید شجاعانه عمل کند و یارانه ثروتمندها را بگیرد و به تولید کشور بدهد، به اشتغال.
دولت جان! تو هم تدبیر داری و هم امید، شجاع باش، تلاش کن این نقاهت چهار ساله تمام شود، تلاش کن این عفونت از اقتصاد ایران دور شود، مسکن تجویز نکن، شجاع باش.
شجاع باش و کمی از این بار چند میلیاردی هر ماهه را از دوشت بردار، شجاع باش و دست صنایع را بگیر.