محمد اسدي جوزاني
رييس انجمن پخش کنندگان طلا و جواهر
همانطور که گراني در اين مملکت حساب و کتاب ندارد، ارزاني هم هيچ حساب و کتابي ندارد. به راستي چه اتفاقي افتاد که در مدت کمتر از شش ماه، قيمت سکه از يک ميليون تومان به بيش از 5 ميليون تومان رسيد. اما سوال اينجاست که آيا قيمت سکه همين اندازه است. حباب، يکي از عناويني است که در مورد سکه به کار ميرود و البته بي ربط هم نيست. در همان موقع که قيمت سکه از مرز 5 ميليون تومان عبور کرد قيمت هر گرم طلا اندکي بيش از 400 هزار تومان بود، با توجه به اينکه وزن هر سکه بهار آزادي ۸.۱۳۳ گرم است، قيمت طلاي سکه بهار آزادي حدود سه ميليون و 500 هزار تومان ميشود اکنون بايد پاسخ داده شود اين يک ميليون و 500 هزار تومان کجا بوده و مردم سکهاي را ميخرند که بابت طلا پول نميدهند بلکه هوا ميخرند. به عبارت بهتر اگر مردم بخواهند اين سکه بهار آزادي را به صورت طلاي آب شده بفروش برسانند، درجا يک ميليون و 500 هزار تومان زيان کردهاند واين مفهوم حباب در سکه است. با اين شرايط هر چقدر قيمت سکه بالاتر برود، ميزان حباب آن هم بيشتر خواهد شد. اما نکته مهم اين است که قيمت طلا با دلار گره خورده به نوعي که هرچقدر قيمت دلار بالا برود، قيمت طلا نيز افزايش مييابد. قميت طلا را با اونس به ازاي دلار تعيين ميکنند و اگر به اعلام قيمتها توجه کنيم، ميبينيم که قيمت هر اونس طلا را برابر با دلار اعلام ميکنند. اما باز هم اشکال بزرگ ديگري وجود دارد. هنگاميکه قيمت سکه از مرز 5 ميليون تومان عبور کرد، قميت دلار نيز از مرز 19 هزار تومان عبور کرده بود اما امروز که قيمت دلار به کمتر از 11 هزار تومان رسيده ميبايست قيمت سکه نيز به همين تناسب کاهش داشته باشد که متاسفانه در اين مقطع طلا از دلار تبعيت نکرده است. اما پيشبيني ميشود که تناسب دلار با طلا صورت بگيرد و در روزهاي آينده قيمت سکه بيش از اينها کاهش يابد تا متناسب با دلار پايين آمده باشد. نکته مهمتر اينکه بايد روزي حباب سکه بترکد و مردم وقتي سکه ميخرند، به ميزان طلا و عيار آن پول بدهند نه آنکه عنوان سکه را بخرند بدتر اينکه سکههاي وکيوم شده را ميخرند که آنها نيز داستان خودش را دارد.