کد خبر: ۹۰
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۳۹۳ - ۲۰:۳۶
گفت و گوی "تجارت آنلاین" با کارآفرین برگزیده کشور
فرهاد جهانگيري مدير عامل شركت چيترا مبتکر طرح امانی کتاب است که در قالب این طرح توانسته بیش از 2 هزار شغل پایدار به وجود بیاورد. جهانگیری کارآفرین برگزیده سالهای 90 و 91 بوده که از سوی وزیر کار وقت لوح تقدیر دریافت کرده است.

یکی از مشکلات و معضلات کشور ایران و دیگر کشورهای جهان، معضل بیکاری است، اما فراموش نکنیم که این معضل به همکاری بخش خصوصی و دولتی به صورت همزمان نیاز دارد. با نگاهی به میزان بیکاران کشور و فرصتهای شغلی دولتی، متوجه می شویم که امکان ایجاد اشتغال گسترده در همه دستگاهها وجود ندارد. از سوی دیگر بخش خصوصی نیز ظرفیت مشخصی دارد و البته این بخش دایم به دنبال کاهش هزینه های خود گام بر می دارد. یکی از این راهکارها، کم کردن تعداد کارکنان و سپردن کار چند نفر به یک نفر بوده که با اعتراضهای بسیاری رو به رو بوده و شکایت این کارکنان از کارفرمایان در ادارات کار به طور دایم مطرح می شود. اما ظرفیت دیگری نیز وجود دارد که در قالب کارآفرینی تعریف می شود. کارآفرین به شخصی می گویند که خلاقیت لحظه ای داشته و می تواند بازار کار جدیدی تعریف کند. برخی از این کارآفرینان با یک خلاقیت به کار خود پایان می دهند و برخی دیگر دایم خلاقیت های جدید ایجاد می کنند.

در این رابطه با فرهاد جهانگيري مدير عامل شركت چيترا گفت وگو کردیم. وی مبتکر طرح امانی کتاب است که در قالب این طرح توانسته بیش از 2 هزار شغل پایدار به وجود بیاورد. جهانگیری کارآفرین برگزیده سالهای 90  و 91 بوده که از سوی وزیر کار وقت لوح تقدیر دریافت کرده است. این کارآفرین برگزیده تاکید می کند که اگر  دولت با وی همکاری کند، تضمین می کند بیش از 15 هزار شغل پایدار ایجاد کند. جهانگیری با اعلام اینکه طرح امانی کتاب هیچ هزینه ای برای ادارات ندارد تاکید دارد تنها به همکاری ادارات نیاز داریم. آنچه در ادامه می خوانید مشروح گفت  و گوی "تجارت آنلاین" با جهانگیری است.

= طرح امانی کتاب از کجا به ذهن شما رسید؟

در حدود سالهای 80 که دانشجوی رشته حسابداری بودم، مشاهده می کردم که تحصیل به عنوان یک ابزار برای پیدا کردن شغل مطرح است و کمتر دانشجویی را سراغ داشتیم که به مطالعه در بخشهای دیگر بپردازد. به عنوان مثال کسی که دانشجوی رشته حسابداری بود، توجهی به کتابهای رمان، شعر، تاریخی، علمی و موارد دیگر نشان نمی داد و بیشتر، کتابهایی را تهیه می کردند که مرتبط با رشته تحصیلی شان باشد. دلیل دانشجویان نیز این بود که هزینه خرید کتاب بالاست و از آنجا که دانشجویان درآمدی نداشتند، ناچار بودند کتابهایی را بخرند که در اولویت تحصیلشان باشد. این دلایل باعث شد تا به تحقیق در کلان جامعه بپردازم و متوجه شدم که در بین اقشار دیگر جامعه معضل بسیار بیشتر از اینهاست. برای بیش از 90 درصد مردم کتاب جایگاه خاصی ندارد و حدود 50 درصد مردم معنا و مفهومی از کتاب در ذهنشان نیست. بسیاری از اقشار جامعه در پاسخ به اینکه کتاب و کتابخوانی برای شما چه مفهومی دارد، پاسخ می دادند که برای تهیه نان شب مشکل داریم، کتاب را می خواهیم چه کار کنیم!؟ نکته دیگر این بود که بسیاری از مردم در مسیر زندگی روزمره هرگز به کتاب برخورد نمی کردند. بسیاری از کارگران و کارکنان ادارات در مسیر رفتن به سرکار و برگشتن، هرگز با کتابفروشی رو به رو نمی شدند. به ویژه آنکه بسیاری از این افراد صبح زود از خانه خارج می شدند و شب هنگام به خانه باز می گشتند. بنا بر این متوجه شدم اشکال عمده در این است که بسیاری از مردم به کتاب دسترسی ندارند. تصور کنید که در طول یک خیابان مغازه های بسیاری در قالب میوه فروشی، خواربارفروشی، لوازم ساختمانی، نانوایی، بوتیک و... فعالیت می کنند، اما به راستی در همان خیابان چند کتاب فروشی وجود دارد؟ خیابانهای بسیاری را بررسی کردیم که در آن و حتی به شعاع گسترده ای از آن حتی یک کتاب فروشی وجود نداشت. همین مساله باعث شد تا طرح امانی کتاب را پی ریزی کنم.

= اولین بار طرح را از کجا شروع کردید؟

از آنجا که از عشایر استان فارس هستم اولین بار طرح را در بیمارستان نمازی شیراز اجرا کردم. بررسی های من نشان می داد که برای ترویج فرهنگ کتاب خوانی باید کار را از جایی شروع کنیم که مردم وقت زیادی برای تلف شدن دارند و بیشترین جایی که وقت مردم تلف می شود، انواع و اقسام صف است. اما بیشترین معضل در بیمارستانهاست. با مراجعه به بیمارستانها متوجه شدم که مردم ناچار هستند تا رسیدن دکتر در انتظار بمانند و پس از آن نیز باید منتظر شوند تا نوبتشان برسد. از سوی دیگر بیمار، حالت روانی خوبی ندارد. از یک سو با بیماری دست و پنجه نرم می کند و از سوی دیگر نگران این است که به سرعت به خانه یا محل کارش بازگردد. بنابر این اگر کتابی در دسترس او باشد، به جای خودخوری که باعث درگیری با پرستار و دیگر کارکنان بیمارستان می شود، به مطالعه کتاب می پردازد. اما مساله اینجاست که کتابفروشی در بیمارستان جواب نمی دهد و بهتر این است که طرح امانی کتاب اجرا شود تا بیمار یا همراه بیمار بتواند کتاب را به امانت بگیرد و پس از آنکه نوبت او رسید، کتاب را پس بدهد.

= این طرح با استقبال هم رو به رو شد؟

وقتی در بیمارستان نمازی شیراز با رییس بیمارستان طرح را در میان گذاشتم، مخالف بود و اعتقاد داشت که این طرح موفقی نخواهد بود، اما خوشبختانه پس از مدت کوتاهی متوجه شد که طرح خوبی است. زیرا کارکنان بیمارستان نیز از این طرح استقبال کردند و آنان نیز به امانت گرفتن کتاب روی آوردند.

= با این شرایط باید طرح شما گسترش یافته و اکنون وضع خوبی داشته باشید؟

البته مدتی خوب بود تا اینکه کافه کتاب را در شیراز راه اندازی کردم و به دلیل کم لطفی هایی که صورت گرفت، در سال 83 بیش از 360 میلیون تومان ضرر کردم و نگران این بودم که کارم به جاهای باریک بکشد. اما طرح امانی کتاب را در استان خراسان و سپس در تهران و دیگر استانهای کشور ادامه دادم تا توانستم پس از مدتی سرپا بایستم و مشکلات گذشته را حل کنم.

= چرا طرح شما با این مشکل رو به رو شد که تا این اندازه زیان کردید؟

مباحث فرهنگی در وهله اول نیاز به درک دارد. فرهنگ مانند میوه نیست که با ترازو آنرا وزن کنیم. یک وعده غذای گرم و خوشمزه نیست که بتوان در رستورانی آنرا سفارش داد و به محض اینکه آنرا در دهان گذاشتید، متوجه مزه آن بشوید و دوباره به آن رستوران مراجعه کنید. فرهنگ باید به مرور زمان به دهان مردم مزه کند که متاسفانه برخی از مسوولان ما هنوز مزه فرهنگ، کتابخوانی و علم را نمی دانند. باور کنید که وقتی به ادارات دولتی مواجعه می کنم و طرح را ارایه می دهم، به حال کشور تاسف می خورم. گاه افرادی در مورد کتاب و کتابخوانی نظر می دهند که معنای آنرا هم نمی فهمند. بسیاری از کسانی که در بخشهای فرهنگی وزارتخانه ها و ادارات مسوولیت دارند، حتی یک کتاب هم نخوانده اند. وقتی به این مسوولان لیست کتاب را ارایه می دهم، باید در مورد هر کتاب توضیح بدهم که در مورد چیست. جای تاسف دارد که بگویم بسیاری از ادارات با دیوان حافظ و سعدی هم مشکل دارند و اجازه نمی دهند این اشعار را ارایه بدهیم. تعجب نکنید اگر به شما خبر بدهم یکی از این آقایان ممیزی کتاب، با ارایه شاهنامه در غرفه کتاب مخالفت کرد.

= آیا تاکنون با وزرا یا معاونان وزارتخانه ها نیز رایزنی کرده اید؟

وقتی مسوول فرهنگی وزارتخانه با کتاب مشکل دارد، چه انتظاری از مدیران رده بالای آن اداره دارید؟ اگر آن آقای وزیر یا معاون درک مناسبی از فرهنگ کتابخوانی داشت، در وهله اول هرگز فردی را به عنوان مسوول فرهنگی به کار نمی گرفت که حتی یک کتاب هم نخوانده باشد. در تمام این مدتی که به ادارات مراجعه کرده ام، برخی مسوولان فرهنگی باعث تعجب من شده اند. در اطراف این آقایان یا خانم ها پر از کتاب است، اما تاکنون حتی یک بار هم ندیده ام که کتابی را مطالعه کنند. جدول حل می کنند، اما کتاب نمی خوانند؛ این افراد چگونه می خواهند معنای کتاب را متوجه بشوند؟

= آیا برای ارایه طرح امانی کتاب مشکلی هم دارید؟

وقتی فرهنگ این کشور مشکل دارد و مقام معظم رهبری نسبت به بحث فرهنگی با آن شدت احساس نگرانی می کنند، انتظار دارید که ادارات ما مبلغ فرهنگ کتاب خوانی باشند؟ وقتی طرح امانی کتاب را به یک اداره ارایه می دهم، می گویند خوب است اما باید بررسی شود و همین جمله بررسی، حداقل یک سال وقت می برد. طرح را به روابط عمومی می دهیم، آنها نیز به سرعت این طرح را به بخش فرهنگی و حراست ارجاع می دهند. در قالب موارد بخش فرهنگی ظرف دو تا 3 ماه اعلام می کند که خوب است! یعنی آقایان فرهنگی که باید کارشان کتاب باشد، بعد از 3 ماه می توانند در مورد این طرح اعلام نظر کنند اما بخش حراست ادارات ماهها وقت ما را می گیرد. باید لیست کتابها را بدهیم و خیلی موارد دیگر که قابل طرح نیست. پس از تمام این موارد، طرح امانی کتاب با نظر مساعد بخش فرهنگی، روابط عمومی و حراست به دست آقای وزیر یا معاون وزیر می رسد که حداقل 5 تا 6 ماه زمان می برد که این آقایان نظرشان را اعلام کنند. خلاصه اینکه وضعیت فرهنگ در کشور ما این گونه است.

= اکنون طرح شما در کدام ادارات مطرح است؟

طرح امانی کتاب در سازمان تامین اجتماعی مطرح است. بعد از اینکه رییس جدید سازمان تامین اجتماعی منصوب شد، طرح را تهیه کردیم و از طریق روابط عمومی پیگیری کردیم که تمام مراحل آن طی شده است. حتی در قالب این طرح به سازمان پیشنهاد کردیم که در قالب هر جایگاهی که در اختیار طرح امانی کتاب بگذارند حاضر هستیم یکی از نیروهای بیمه بیکاری سازمان را جذب کنیم تا هم سازمان ماهیانه 500 هزار تومان حقوق بیکاری به این افراد ندهد و هم اینکه ماهیانه حدود 200 هزار تومان حق بیمه این افراد را به سازمان می پردازیم. اما همین طرح با وجود نظر مساعد روابط عمومی، اکنون حدود 5 ماه است منتظر دستور رییس سازمان تامین اجتماعی است. همین طرح را به وزارت بهداشت ارایه کرده ایم که در آنجا نیز منتظر اعلام نظر حراست و دیگر دستگاههای مرتبط هستیم. طرح را به سازمان اوقاف ارایه کردیم تا در اماکن مذهبی مانند امام زاده ها اجرا کنیم، اما در اوقاف نیز با وجود نظر مساعد معاون فرهنگی، با مخالفت مدیرکل فرهنگی اوقاف رو به رو شده است. برای اجرای طرح در موزه ها و دیگر مراکز گردشگری با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مکاتبه کردیم که آنجا نیز هنوز جوابی نداده اند. با فرهنگسرای مترو شهرداری تهران نیز مکاتبه کردیم تا طرح را در ایستگاههای مترو اجرا کنیم، که رییس فرهنگسرای مترو نیز مانع کار ما شد و حتی به سراغ شخص آقای قالیباف رفتیم و طرح را با وی در میان گذاشتیم و نتیجه ای عایدمان نشد. این طرح در راه آهن اجرا می شد که با تغییر مسئولان، طرح ما را متوقف کردند و بسیاری ادارات دیگر که بیان هرکدام مثنوی 70 من کاغذ می شود.

= با مسوولان دولت یازدهم سخنی دارید؟

از روزی که آقای روحانی نامزد ریاست جمهوری شد، از صحبتهای ایشان خوشم آمد و برای آنکه رییس جمهور شود، تلاش بسیاری کردم. آقای روحانی درک درستی از معضلات کشور دارند و می دانند که بیکاری معضل است و همواره بر آمارهای غیر واقعی انتقاد دارند. من نیز گمان می کردم که ایشان از طرح های اشتغالزا حمایت می کنند اما تاکنون که نتیجه ای نگرفته ایم. زیرا همان سنگهایی که در دولت احمدی نژاد جلوی پای کارآفرین قرار داشت، در این دولت هم وجود دارد که امیدواریم تجدید نظر شود.

 

 

 

 

 

 

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار