محمد خادمی
خبرنگار
رسانهها در کشورمان بدون سوژه نیستند، به طوری که در چندسال اخیر به شکل سریالی سروکله سوژه آلودگی هوا به وجود میآید؛ کلی سر و صدا به پا میکند و نهایتاً با یک وزش باد و بارش باران صورت مسئله پاک میشود؛ حادثهای که در دست انسان رخ میدهد و طبیعت نقشی در آن ندارد.
دلایل گوناگونی برای به وجود آمدن آلودگی هوا در فصل سرما مطرح شده است، به طوری که برخی خوردو سازان را مقصر ساخت خودروهای بدون استانداردهای جهانی میدانند، برخی دیگر وزارت نفت را که متولی ساخت بنزین است را مسئول بنزینهای بی کیفیت معرفی میکنند، اما عدهای دیگر راه اندازی ساختمانهای بلند مرتبه در غرب تهران که درست در مسیر وزش باد تهران قرار دارند را عامل حرکت نکردن هوا و ماندگاری هوا مطرح میکنند، البته هستند کارشناسانی که معتقدند کمبود حمل و نقل عمومی باعث شده است که شهروندان از خودرو شخصی تک سرنشین برای تردد سفرهای درون شهری استفاده کنند به افزایش آلودگی هوا دامن بزنند، از سوی دیگر برخی از صاحب نظران نیز وجود کارخانهها و فرودگاه در محدوده شهری را عامل دیگر این وضعیت آلودگی هوا میدانند، همچنین عدهای دیگر توپ این نابسامانی را به زمین خودروهای فرسوده میاندازند؛ در این میان بی برنامگی بین دولتمردان، شهرداری، شورای شهر و نمایندگان مجلس به عنوان قانون گذاران و مجریان اجرای کشور را مقصر میدانند.
با همه این احتمالات نهادهای گوناگون دست به کار شدند و اقداماتی مانند اجباری کردن معاینه فنی خودروها، ایجاد محدودیت تردد خودروها در مرکز شهر، بالا بردن کیفیت بنزین، راه اندازی خطوط مترو، از رده خارج کردن بخشی از خودروهای فرسوده ناوگان حمل و نقل عمومی و شخصی از جمله راهکارهای کاهش آلودگی هوا را به اجرا در آوردهاند؛ با این وجود پرونده آلودگی هوا متهمان زیادی دارد، اما یکی از متهمان که این روزها نامی از آن برده نمیشود و پشت آلودگی هوا مخفی شده سازمان محیط زیست است؛ سازمانی که نقش کلیدی در این وضعیت دارد.
این سازمان به عنوان یک نهاد نظارتی بر تمامی سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی قدرت بسیاری دارد، سازمان محیط زیست میتواند بر تولیدات کارخانههای خودروسازی نظارت داشته باشد، از وضعیت تولید بنزین از سوی پالایشگاههای بنزین مطلع شود، سرانه فضای سبز را بالا ببرد، اجازه تخریب درختان را ندهد، کمر همت را ببندد تا کارخانهها و فرودگاه را از محدوده شهری بیرون کند و......؛ اما سازمان محیط زیست که همانند یک پلیس زیست محیطی عمل میکند در چندسال گذشته تمایلی به استفاده از اسلحه خود ندارد.
اسلحهای که میتواند کارخانههای عریض و طویل با قدرت زیاد را از پای در آورد تا این کارخانهها با تولیداتشان سلامت مردم را به خطر نیندازند.
سازمان محیط زیست به قدری قدرت دارد که میتواند جلو فعالیت هر گونه اقدامات عمرانی را که باعث از بین رفتن محیط زیست و تغییرات اکوسیستمی میشود رابگیرد، از راه اندازی جادهها در دل جنگلها گرفته تا ساخت سدهای آبی در مسیر عبور رودخانهها که مغایرت با قوانین این سازمان داشته باشد را جلوگیری کند؛ حال اگر این سازمان تنها از اسلحه خود یک بار شلیک کرده بود و جلوی یکی از تولیدکنندگان آلاینده را گرفته بود شاهد این وضعیت آلودگی در کلانشهرها نبودیم.
اسلحه این سازمان یک کاغذ و خودکار است با اعلام جرم به دستگاه قضایی تا به عنوان مدعی العموم وارد کار شود و از سوی دیگر به اطلاع عموم مردم برساند که این کارخانه تولیدات استانداردی ندارد و همچنین به عنوان ایجاد کننده آلاینده از شهر خارج شوند.