تجارت -فرزين باقرزاده : اشتغال در همه نقاط جهان با مشاغل گوناگون تعريف ميشود که يکي از اين موارد صنف طلا و جواهر است. امروزه به هر گوشه از کشور که سر بزنيم و حتي در دورترين نقاط کشور با طلا رو به رو ميشويم. اينکه تمام زنان و مردان از تزيينات طلا و جواهر استفاده ميکنند، شکي نيست اما دليلي بر اين استفاده وجود ندارد.
نتيجه آن ميشود که خانوادهها با مشکلات بسياري از قبيل فقر تغذيه رو به رو هستند اما حاضر نيستند النگو، دستبند، انگشتر، سينه ريز و ديگر زيور آلات طلايشان را بفروشند تا آنکه عمرشان به سر بيايد و به فرزندانشان به ارث برسد.
اما همين بازار طلا که ميتواند زمينه ساز اشتغال باشد و رونق اقتصادي ايجاد کند، به فرصتي براي سواستفاده مافيا تبديل شده است. در اين رابطه با محمد اسدي جوزاني، رييس انجمن پخش کنندگان طلا، جواهر و نقره گفتگو کرديم.
وي معتقد است که مافياي طلا، توليد کننده را زمين گير کرده و اشتغال در اين بخش مولد را از بين برده و بازار کشورمان در اختيار عده اي فرصت طلب قرار گرفته است. آنچه در ادامهامده، گفتگوي تجارت با نماينده پخش کنندگان طلا و جواهر و نقره است.
جايگاه طلا و جواهر در اقتصاد کشور چگونه است؟
اگر بخواهيم ظرفيتهاي اشتغال، گردش مالي و هرآنچه مربوط به صنعت طلا وجواهر مربوط ميشود را بررسي کنيم، ابتدا بايد بداانيم اين صنعت چه جايگاهي در جهان دارد. در دنيا پس از نفت، اسلحه و مواد مخدر، بالاترين گردش مالي مربوط به صنعت طلا و جواهر است، در حالي که صنايع ديگري داريم که توجه زيادي به آنها نشده است.
البته صنعت طلا وجواهر که در جايگاه چهارم جهان قرار دارد، مزيتهايي هم دارد. اگر بخواهيم فضايي که براي صنايع نياز است را بررسي کنيم، ميبينيم که صنايع اسلحه سازي و نفت به فضاي زيادي براي کار نياز دارند که تعداد زيادي هم اشتغال ايجاد کرده است. از سوي ديگر صنعت طلا و جواهر با توجه اينکه رتبه چهارم جهان را دارد، انتظار ميرود که اشتغالزايي زيادي هم داشته باشند، در حالي که به نظر ميرسد اشتغالزايي زيادي ندارد زيرا فضاي زيادي اشغال نکرده است. اما اين طور نيست و صنعت طلا و جواهر به ميزان زيادي اشتغال ايجاد کرده است. صنعت طلا و جواهر اشتغال بالايي دارد که پنهان است.
امروزه طلا و جواهر همه جا گسترده است. چرا اشتغال در آن پنهان است؟
اگر صنعت طلا و جواهر کشورهاي بزرگ را بررسي کنيم، ميبينيم اشتغالزايي بالايي دارد که پنهان است و دليل آن محدوديتهاي امنيتي در صنعت طلا و جواهر است. طلا در معرض آسيب سرقت قرار دارد و از همه مهمتر در بخش آمار طلاوجواهر جهاني ميبينيم که بسياري از کشورها ميزان داشتههايشان را مخفي ميکنند و آمار دقيقي ارايه نميدهند.
به عنوان مثال اندوخته طلاي هر کشوري يک عدد مخفي است که هرگز افشا نميشود و اين به دلايل مسايل امنيتي است زيرا هيچ سياستمداري دست خودش را رو نميکند. يکي از چالشهاي عمده در بحث ماليات که مشکلات بسياري را به وجود آورده، اين است که مسوولان مالياتي ميگويند طلاسازان داشتههايشان را اعلام نميکنند.
بنابر اين ميبينيم که طلا مسايل خاص خودش را دارد.
اين موارد چه ربطي به اشتغال دارد که طلا مخفي مانده است؟
ميزان اشتغال و اشتغالزايي و توليد ثروت در طلا وجواهر بسيار بالاست، اما متاسفانه در کشور ما تنگ نظريها و نگاه بدبينانه برخي اشخاص، باعث شده که صنعت طلا و جواهر در ايران به قهقرا برود. زماني کشور ما جزو معدود کشورهاي توليد کننده و صادرکننده طلا وجواهر بود و جايگاه خوبي در جهان داشتيم که براي اثبات اين ادعا کافي است به موزهها نگاهي بيندازيم و ببينيم چه مقدار از طلا و جواهر موزهها ساخته دست ايرانيان بوده است. يعني از گذشتههاي دور محصولات ما به کشورهاي ديگر صادر ميشد اما امروزه به يک مصرف کننده تبديل شدهايم. که به دليل همان نگاه نامناسب بوده است.
آيا توان توليد مدلهاي جديد را نداريم و در بحث طراحي ناتوان هستيم که دست به کپي کاري مدلهاي ترکيه وايتاليايي ميزنيم و بازار را از دست دادهايم؟
اين طور نيست. ما هم قدرت طراحي و هم قدرت کپي کردن طلا وجواهر را داريم اما ريشه در جاي ديگري است. نگاه بدبينانه، صنعت طلا و جواهر را بيچاره کرده است. امروزه به يک طلاساز يا طلافروش آنچان نگاه ميکنيم که اين شخص بسيار پولدار است و بايد همه جور مانع و سختي براي او ايجاد کنيم. اين نگاه باعث مخفي شدن طلا ميشود و هرچيزي که مخفي شد، ديگر رشد نميکند. در بسياري از مواقع همکاران ما شغلشان را پنهان ميکنند.
به محض اينکه خودشان را طلاساز يا طلا فروش معرفي ميکنند، نگاه مردم عوض ميشود. در حالي که بسياري از آنها حتي خانه يا اتومبيل ندارند و بهاندازه ادارهامور زندگي، درآمد کسب ميکنند.
فرق ما با مشاغل ديگر اين است که تمام سرمايه مان را در يک اتاق شيشه اي ميگذاريم و چند لامپ پرنور روي آنها روشن ميکنيم و در معرض ديد مردم قرار ميدهيم. آدم کم درآمد از کنار مغازه رد ميشود، نگاه ميکند.
دزد رد ميشود، او هم نگاه ميکند، مامور فلان ارگان هم به طلاهاي پشت ويترين نگاه ميکند و همه ميگويند چقدر وضع مالي اش خوب است.
يک ويترين طلافروشي صدها ميليون تومان ارزش دارد. با اين شرايط چطور ميگوييد وضع تان خوب نيست؟
اشکال در همين نوع سوال کردنهاست. فلان تاجر در فلان رشته در دفتر کارش نشسته و منشي، آبدارچي، دفتر لوکس و همه جور امکانات دارد، اما چيزي جوي رويش قرار ندارد.
بلکه تمام داريي اش در يک انبار دورافتاده است و آنها را با تلفن به صورت تريلي جابه جا ميکند. اما طلا فروش تمام داريي اش را در يک اتاق شيشه اي گذاشته و مورد انواع تهديد واقع ميشود و حتي به قتل ميرسد. اين تفاوت باعث شده که در اين صنعت پيشرفت نکنيم. بنابراين بايد نگاه عوض شود. همين نگاهها باعث ميشود که ماليات بر ارزش افزوده به صنف طلا وضع شود که ما را بيچاره کرده است. در حالي که اگر قانون ماليات بر ارزش افزوده اصلاح شود، بي شک بزرگترين خدمت به اين صنعت شده است. امروزه يکي از اصليترين دلايل به قهقهرا رفتن صنعت طلا و جواهر که تعداد زيادي از واحدهاي تجاري و توليدي تعطيل شده است، همين ماليات بر ارزش افزوده است. آقايان در قالب همين امر از اصل طلا ماليات ميگيرند. گرفتن ماليات باعث شده که مصرف طلا کاهش يافته و در مقابل مصرف بدليجات افزايش پيدا کند. معناي خريد گسترده بدليجات ساخت کشورهاي ديگر اين است که پول ايران به صورت آهن وشيشه وارد خانوادهها ميشود و کارگران ما بيکار ميشوند. درصورتي که طلا ميماند و اگر فرد خريدار بخواهد، ميتواند به آساني طلا را به پول تبديل کند.
ماليات بر ارزش افزوده را از مصرف کننده ميگيرند. چرا اصرار داريد که اين ماليات از طلا فروش گرفته ميشود و نسبت به آن انتقاد داريد؟
اين هزينه اي است که بايد مصرف کننده بدهد و مانيز آن را قبول داريم. اما مساله اين است که وقتي مصرف کننده چندين نوبت ماليات بر ارزش افزوده ميدهد، انگيزه اي براي خريد ندارد. ما حرفي نداريم که اين ماليات را دريافت کنيم، اما مصرف کننده نميخواهد آنرا بدهد، زيرا به مرور زمان دارايي اش از بين ميرود و اگر ما بخواهيم اين ماليات را بگيريم، انگيزه را از خريدار طلا ميگيريم.
بدين معنا که اگر فردي 10 نوبت اقدام به معاوضه طلا کند و پولي به آن اضافه نکند و هر بار هم 9 درصد ماليات بر ارزش افزوده بدهد، 100 درصد طلايش را از دست داده و بنابر اين انگيزه اي براي معاوضه طلا ندارد. هنگاميکه مردم از اين شرايط آگاه ميشوند ديگر کسي انگيزه براي خريد طلا ندارد و هنگاميکه خريدار نباشد، مصرف پايين ميآيد و با پايين آمدن مصرف، توليد طلا و جواهر پايين ميآيد. اگر اين اصل را بپذيريم که مصرف، توليد را بالا ميبرد، بايد به مصرف کننده انگيزه و بها بدهيم. امروزه بزرگترين مصرف کننده کالاهاي ژااپني، خود ژاپنيها هستند و با اين کار باعث رونق اقتصادي کشورشان ميشوند. ژاپنيها دايم مصرف ميکنند که توليدشان بالا برود و با افزايش توليد، اشتغالزايي و درآمدزايي براي کل جامعه بالا برود. اما در کشور ما به نوعي رفتار ميشود که جلوي توليد را ميگيريم. امروزه با گرفتن ماليات از اصل طلا، جلوي مصرف را گرفتهايم و کمر توليد کننده را شکستهايم. مصرف که نشود، توليد هم نميشود و کارگران شاغل هم بيکار ميشوند.
طلا تا چهاندازه در اشتغالزايي اثر دارد؟
طلا، از هنگام استخراج از معدن تا تبديل به تزيينات و فروش به عنوان طلاي کارکرده و بازگشت دوباره آن اشتغالزايي دارد. طلا هرگز به ضايعات تبديل نميشود. اما وقتي به توليد طلا کم لطفي ميشود، نه تنها شاغلان بيکار ميشوند، بلکه بيکاران نيز نميتوانند کار پيدا کنند و فرصت شغلي طلاسازي از بين ميرود. ما هيچ ضعفي در طراحي نداريم. به نوعي کهامروزه بسياري از جوانان دختر و پسر، رشته طراحي طلا را در دانشگاهها گذرانده و بسياري ديگر نيز در آموزشگاههاي فني و حرفه اي يا خصوصي طراحي را فراگرفتهاند، اما همه اينها بيکار هستند. در حالي که ميتوانند با طلاسازان همکاري داشته باشند و طلا وجواهرهاي جديدي را طراحي کنند که مورد اقبال جامعه قرار گيرد. امروزه طلا و جواهر يک کالاي تزييني است و بسياري از افراد به دنبال تنوع هستند و در اصل تنوع طلبي يکي از بزرگترين عوامل رونق صنعت طلا وجواهر است.
شما گفتيد که ايران سابقه ديرينه در ساخت طلا و جواهر داشته است. آيا امروزه طلا وجواهر ايراني در جهان جايگاهي دارد؟
حتما طلا و جواهر ايراني را در جهان ميشناسند. طلا و جواهر ايران، برند جهاني دارد. همان النگوها و مدلهاي قديميطلا وجواهر ايران، همچنان خواهان بسياري در جهان دارد. اما واحدهاي توليدي ما تعطيل شده و جوانان ما بيکار هستند.بزرگترين مشکل ما اين است که مسوولان ما ريشه توليد را ميزنند و فروشندگان نيز انصاف ندارند زيرا ميخواهند ارزان بخرند و گران بفروشند. از سوي ديگر يک عده سرمايه دار که قدرت تاثيرگذاري در بازار دارند، بهاندازه اي بي انصاف هستند که به توليدکنندگان خرده پا اجازه نميدهند پا بگيرند و توليدکنندگان ضعيف را زير پا له ميکنند.
مگر ميشود توليدکنندگان بزرگتر اجازه قدرت گرفتن به توليدکنندگان جديد و نوپا را ندهند و چشم ديدن آنها را نداشته باشند؟
اکنون در بازار سرمايه داراني داريم که روزانه بين 5 تا 50 کيلو طلا توليد ميکنند. اين سرمايه داران به جاي اجرت، درصد ريزش ميگيرند. بدين معنا که بين هفت تا 20 درصد بنابه نوع توليد درصد ريزش ميگيرند. به همين دليل است که اين سرمايه داران روز به روز سرمايه دارتر ميشوند و ميتوانند براي بازار طلا تسميم بگيرند. اين سرمايه داران با توان مالي که دارند، توليدکنندگان خرده پا را وادار به اطاعت ميکنند و به همين دليل است که مدتهاست توليد کننده جديدي پا به عرصه نگذاشته است.
به هر حال اينها نيز توليدکننده هستند و نيروي کار در کارگاههاي آنها مشغول به کار هستند. آيا ميتوان اين سرمايه داران توليدکننده را مخل توليد دانست؟
اگر بحث توليد باشد، اشکالي ندارد. اما معضل اصلي اينجاست که اين سرمايه داران، طلاي قاچاق از خارج وارد ميکنند و تحت عنوان مجوزي که دارند به نام کالاي ايراني ميفروشند. بدتر اينکه طلاي نگين دار وارد ميکنند و خريدار به اسم طلا، پول به نگين ميدهد. در اين خصوص اگر يک کيلو کار نگين دار خارجي را ذوب کنيم، نيم کيلو طلا به دست ميآيد در حالي که هنگام خريد طلا، امکان ندارد بتوان وزن نگين را محاسبه کرده و فروشنده به صورت کلي وزن براي نگين تعيين ميکند که قطعا پايين تر از وزن اصلي نگين است.
چرا با اين افراد برخورد نميشود؟
براي اينکه مافياي طلا همه چيز را تحت کنترل خود دارد و افرادي که اين مافيا را مديريت ميکنند، اجازه نميدهند بازار طلا درست شود. اما اينکه گمان کنيم راهکاري وجود ندارد هم درست نيست. راهکار اين است که چند دستگي در بازار طلا را کنترل کنيم و همه زير يک سقف برويم. امروزه هر کس ساز خودش را ميزند. توليد طلا بايد در يک بسته قانوني تعريف شود و براي توليد وفروش طلا يک قانون درست تدوين کنيم.
مگر توليد يا فروش طلا قانون مشخص ميخواهد؟
البته که ميخواهد. امروزه قوانين وجود دارد اما راهکار دور زدن آن هم وجود دارد. يکي از اين موارد استاندارد طلاست. امروزه به توليدکنندگان طلا کدهاي استاندارد ميدهند اما نظارتي بر آنها وجود ندارد. نتيجه آن ميشود که آقايان طلاي خارجي مساله دار را وارد ميکنند و ارم استاندارد را بر مبناي کدي که در اختيارشان گذاشته شده تا روي کالاي توليد ايران بزنند، روي کالاي خارجي ميزنند و سود کلاني هم ميبرند و چون اين زدوبندها سود کلاني دارد، توليدکنندگان واقعي نابود ميشوند.
تفاوت قيمت طلاي ايراني با خارجي در چيست؟
طلاي ايتاليا يکي از برندهاي طلا در جهان است. اجرت کار طلا در ايتاليا از 2500 تا 15 هزار تومان است که بستگي به کيفيت آن دارد در حالي که اجرت طلا در ايران 30 هزار تومان در هر گرم است. تصور کنيد که فردي طلاي با اجرت 5 هزار تومان خارجي را وارد ميکند و گرمي25 هزار تومان سود ميبرد بدون آنکه هزينه توليد را تجربه کرده باشد.. همين آقايان نيز بيشتر از ديگران بابت ماليات بر ارزش افزوده فرياد ميکشند. اما وقتي به درستي بررسي ميکنيم، ميبينيم که اين آقايان به نوعي دفتر و دستک براي خودشان درست کردهاند که يک ريال هم ماليات نميپردازند و امکان اثبات آن نيز وجود ندارد.