جهانگيري خواستار جلوگيري از آسيب رسيدن به زندگي مردم شد؛
معاون اول رييسجمهور اداره مطلوب کشور و جلوگيري از آسيب رسيدن به زندگي مردم در شرايط تحريم را مهمترين اولويت دولت دانست.به گزارش ايسنا، اسحاق جهانگيري در جلسه ديدار جمعي از کارشناسان جوان اقتصادي افزود: بايد با ايجاد ساز و کارهاي کارآمد براي اداره کشور به نحوي عمل کنيم که زندگي مردم و فعاليت بنگاههاي اقتصادي دچار آسيب نشود.
معاون اول رييس جمهور با اشاره به اينکه آمريکاييها با ايجاد اتاق فکر و گروه اقدام براي اعمال تحريم عليه ايران، بر لزوم برنامه ريزي دقيق و واکنش به موقع براي مهار تحريمها تاکيد کرد و افزود: بايد در مقابل اقدامات آمريکا برنامههايي را به اجرا بگذاريم که کمترين فشار و آسيب بر اقشار مختلف جامعه به ويژه طبقات ضعيف وارد شود. جهانگيري با اشاره به اينکه دولت از نقد عالمانه و کارشناسي سياستهاي اقتصادي خود استقبال ميکند، تاکيد کرد: من بعنوان معاون اول رييس جمهور بايد از سياستهاي دولت حمايت کنم در عين حال آمادگي لازم براي اصلاح مستمر سياستهاي اقتصادي دولت وجود دارد تا با تقويت نقاط قوت سياستها و برطرف کردن نقاط ضعف بر کارآمدي سياستهاي اقتصادي دولت بيافزائيم. رييس ستاد فرماندهي اقتصاد مقاومتي از کارشناسان اقتصادي حاضر در جلسه خواست با بکارگيري همه توان و ظرفيت علميخود راهکارهاي عملي و قابل اجرا و عملياتي در جهت مهار تحريمها و اداره هر چه بهتر کشور تدوين کنند و راهکارهاي پيشنهادي براي مديريت کشور در شرايط تحريم را به دولت ارائه دهند. از سوي ديگر معاون اول رئيس جمهوري در بازديد از خبرگزاري ايرنا گفت: اروپاييها متعهد شده و اطمينان دادهاند خروج برخي شرکتهاي خصوصي خود را از ايران با شرکتهاي کوچک و متوسط و راهکارهاي پيشبيني شده، جبران ميکنند. اسحاق جهانگيري درباره آخرين وضعيت بسته پيشنهادي اروپا براي حفظ برجام و تحقق خواستههاي ايران تصريح کرد: برجام فرصت خوبي ايجاد کرده بود که هم کشور بتواند مسائلش را از نظر توسعه پيش ببرد و هم جايگاه بين المللي خوبي پيدا کند که آمريکاييها، ضربهاي را با خروج خود به برجام زدند.
معاون اول رئيس جمهوري با بيان اينکه « تلاش ما اين است که از منافع برجام همچنان استفاده کنيم» ، خاطرنشان کرد: از جهت سياسي اتفاق خوبي افتاده و آمريکاييها تنها شدهاند و جمهوري اسلاميايران در موقعيتي قرار گرفته که جز دو سه کشور، همه کشورها از مواضع ايران حمايت کرده اند.وي با تاکيد به اينکه« تلاش ما بر اين است که اقتصاد کشور و مسائل مردم را با تکيه بر ظرفيتهاي داخلي حل کنيم»، گفت: کشور ظرفيتهاي زيادي دارد. هم ظرفيتهاي منابع طبيعي و هم ظرفيتهاي نيروي انساني زياد است و موقعيت جغرافيايي کشور نيز فرصتهاي بسياري را به وجود آورده است اما مهم اين است که بتوانيم همه اين ظرفيتها را بکار بگيريم.
جهانگيري افزود: تلاش بر اين است که با کشورهاي باقيمانده در برجام که 5 کشور اصلي هستند، مذاکرات را ادامه دهيم.معاون اول رئيس جمهوري اظهارداشت: از نظر سياسي تاکنون، کشورهاي باقيمانده در برجام در اين فضا خوب عمل کردهاند و دوستان ما در وزارت امور خارجه و دستگاههاي مختلف، از عملکرد سياسي اروپا، چين و روسيه رضايت دارند، در زمينه مسايل اقتصادي نيز به آنچه تاکنون عمل ميشد، عمل کرده اند.وي تصريح کرد: در بخش اقتصادي فعلا در اروپا، هم در زمينه خريد نفت و هم در زمينه برخي مبادلات تجاري، محدوديتي به وجود نيامده است. البته برخي از شرکتهاي خصوصي مخصوصا اروپاييها از ايران رفتهاند که اثرشان تا اين لحظه خيلي تعيين کننده نبوده به جز برخي پروژهها و طرحهايي که قرارداد داشتيم و محدود شده است.
جهانگيري خاطرنشان کرد: اروپاييها در جلسات به وزارت امور خارجه گفته و اطمينان داده اند، همه اينها را با شرکتهاي کوچک و متوسط و راهکارهايي که پيشبيني شده است، سعي ميکنند در مقطعي زماني قبل از اينکه آمريکا بخواهد تحريمهاي اصلي خودش را عملياتي کند که در آبان ماه، نفت و نظام بانکي ما با تحريم از سوي آمريکاييها مواجه ميشود، جبران کنند و وزارت امور خارجه در حال پيگيري است .معاون اول رئيس جمهوري با بيان اينکه اميدوارم اروپاييها بتوانند به تعهدي که داده اند، عمل کنند، تاکيد کرد که ما براي هر دو حال، چه اروپاييها و بقيه کشورها در صحنه باقي بمانند و چه اروپاييها نتوانند مشکل را حل کنند، در پي راهکارهايي هستيم که هم بتوانيم نفت خود را بفروشيم و هم منابع ناشي از آن را جابجا کنيم.
معاون اول رييس جمهوري گفت: شرايط کشور، شرايطي نيست که دولت تضعيف شود، تضعيف دولت، تضعيف ايران و نظام را به دنبال دارد و هر کس که دلسوز ايران و اسلام است براي بهتر اداره شدن کشور کمک کند. جهانگيري درمورد تجمع قم که شعارهايي در راستاي تخريب دولت داده شد گفت: براساس خبرهايي که داريم اين تجمعات را کساني راه مياندازند که بعدا دود اين اتفاقات به چشم خودشان ميرود.و زمان زيادي نگذشت که همه فهميدند اين تظاهرات چه اشتباهي بوده است.وي گفت: فرصت براي نقد دولت و شعار دادن عليه آن زياد است، ولي نبايد در اين شرايط که آمريکا جنگ اقتصادي عليه ايران به راه انداخته است دولت را تضعيف کرد.جهانگيري تاکيد کرد: حتي اگر اين شعارها و جلسات از سر دلسوزي باشد قطعا به ضرر مردم خواهد بود. وي درباره برخي افراد که مسئوليت دولت قبل از تدبير و اميد را داشتند و امروز مدعي هستند که دولت دوازدهم بايد استعفا کند، گفت: اين حرفها را بيشتر شوخي ميبينم، زماني در گذشته مسير اشتباه طي شده و به جاي اين که آن زمان از مسير اشتباه حمايت ميشد بايد با آن اشتباهات برخورد ميشد.معاون اول رييس جمهوري خاطرنشان کرد: آنان در گذشته باني فسادهاي بدي در کشور شدند، فسادهاي تلخ و بزرگي در کشور رخ داد مسئولان عالي رتبه کشور در آن زمان به نوعي درگير اين موضوع بودند، در گذشته برخي مقامات دستگير شدند، اگر به آن پروندهها رسيدگي ميشد امروز چنين حرفهايي را به دنبال نداشت.جهانگيري افزود: زماني که تعلل و کوتاهي در انجام وظايف دستگاههايي که بايد اقداماتي را انجام دهند، ميشود، طرف اين حرفها را ميزند، اين حرفها نتيجه ندارد و ما بايد همان مسير صحيح را برويم.
لاريجاني دلايل تحريمهاي آمريکاييها را تشريح کرد؛
رييس مجلس شوراي اسلاميهدف آمريکا از اعمال تحريم را تسلط اقتصادي دانست و يادآور شد: تحريمها اين هدف آمريکاييها را نشان ميدهد که تلاش آنها براي ايران هراسي و توليد نگراني در ساير کشورها براي چپاول اقتصادي آنان است که متاسفانه به دليل ضعف فکري و وابستگي آنان تا حد زيادي زمينه توفيق اين چپاول را فراهم کردند و ديديد چگونه آمريکا از کشورهاي منطقه اخاذي کرد. به گزارش ايرنا، علي لاريجاني در نطق پيش از دستور کودتاي 28 مرداد را از مظاهر مکر زمانه دانست و گفت: آمريکا و انگليس اين کودتا را تدارک ديدند و با طراحي دقيق دولت ملي مصدق را سرنگون و ايران را چند دهه در سلطه ديکتاتوري خود قرار دادند. وي افزود: نکته عجيب اين است که وقتي اين اقدام غير انساني و تبهکارانه را انجام دادند با سر و صداي زياد موضوع مبارزه با مارکسيم را اعلام کردند، با اين ادعا که مصدق با توده ايها قصد وابستگي ايران به شوروي را داشته است. رييس مجلس تصريح کرد: اين ماجراي تلخ که هزينه زيادي از نظر اقتصادي، سياسي و امنيتي بر ملت ايران تحميل کرد به دليل زمينهسازي اختلافات دروني و اشتباهات حکومت در اين زمينه بود که فرصت را براي چپاول چند دهه نفت ايران و سلطه ديکتاتوري وابسته فراهم کرد. لاريجاني ادامه داد: اما ظاهر آن را به عنوان جلوگيري از وابستگي ايران به شوروي بزک کردند، اين مکر و فسون امپرياليستي امروز هم به شکل ديگري در مسئله هستهاي و قدرت دفاعي و تاثير گذاري منطقهاي ايران ديده ميشود. وي به تحريمهاي آمريکا عليه ملت ايران اشاره کرد و اظهار داشت: آمريکاييها در طراحي تحريمهاي اقتصادي با وقاحت حمايت از آزاديها، حقوق بشر، امنيت جهاني و امنيت منطقهاي ميسرايند.
رييس مجلس شوراي اسلاميسران کشور آمريکا را خطاب قرار داد و گفت: شما با آن کارنامه سياه کودتادي 28 مرداد و ايجاد ديکتاتوري وابسته با چه رويي از آزادي ملت ايران سخن ميگويد. وقتي شما با سلاحهاي خود تروريستها را به جان منطقه انداخته ايد، چگونه از امنيت منطقه و جهان حرف ميزنيد. وي افزود: آمريکاييها تصور ميکنند دنياي امروز شبيه به صحنه بي خبري گذشته است؛ امروز رسانهها نوعي توسعه فرهنگي و اطلاعرساني را ايجاد کردند که با چند مانور احمقانه و مکارانه تفکر جامعه قابل تغيير نيست اما بايد هوشيار بود و دچار نسيان تاريخي نشويم و در لابه لاي در و پنجرههاي زيباي سخن پراکني پشت صحنههاي موزيانه آنها را رصد کرد.
ظريف: هنوز قاره سبز آماده هزينه کردن براي برجام نيست
وزير امورخارجه ايران گفت: اراده سياسي اروپا زماني قابليت پاسخگويي از جانب ايران را پيدا ميکند که با اقدامات اجرايي همراه شود. محمد جواد ظريف با اشاره به آخرين وضعيت اقدامات اروپا به منظور حفظ برجام و مقابله با تحريمهاي آمريکا به باشگاه خبرنگاران گفت: از زمان اظهارات رئيسجمهور درباره بسته اوليهاي که اروپاييها به ايران ارائه دادند و پس از آن صحبتهايي که من در وين و در جلسه کميسيون مشترک وزرا داشتم، تاکنون اروپاييها نکات جديدي را مطرح و اقداماتي را که در دو حوزه مهم نفتي و بانکي انجام دادند، بيان کردهاند.
وي افزود: اروپاييها برخي اقدامات عملي از جمله اجرايي کردن مقررات مسدود کننده و مجوز بانک سرمايه گذاري اروپا را انجام داده اند. رئيس دستگاه ديپلماسي تصريح کرد: از نگاه ما اين اقدامات بيش از آنکه اقدام عملياتي باشد اعلام موضع است، هر چند آنها حرکت رو به جلو داشتهاند اما اعتقاد ما اين است که اروپا هنوز براي هزينه کردن آماده نشده است.
ظريف با بيان اينکه اروپاييها تاکنون در ظاهر و در گفتار اراده سياسي خود را نشان دادهاند، تاکيد کرد: اراده سياسي اروپا زماني قابليت پاسخگويي از جانب ايران را پيدا ميکند که با اقدامات اجرايي همراه شود؛ اروپاييها ميگويند برجام براي آنها دستاوردي امنيتي است، طبيعي است که هر کشوري بايد براي امنيت خودش سرمايهگذاري و هزينه کند و اين هزينه کردن را ما بايد در همين ماههاي آينده ببينيم.
وزير امور خارجه با اشاره به ضربالاجل تعيين شده ايران در تاريخ 15 مرداد براي دريافت مکانيزمهاي عملياتي از اروپا تصريح کرد: اينگونه نبوده که ما 15 مرداد را به عنوان يک ضربالاجل تعيين کرده و الان يک ضرب الاجل ديگر به آنها داده باشيم، آنها کارها را تا حدي جلو بردهاند اما آن اندازه کافي نبوده و از اين رو ما اروپاييها را از اقداماتي که مورد انتظارمان است مطلع کردهايم.
تجارت سیاستهای پولی دولت را بررسی کرد؛
گروه اقتصاد کلان- ايليا پيرولي: اگر تيم اقتصادي دولت دوازدهم پارسال در همين زمان، هنگام گرفتن رأي اعتماد از مجلس ميدانستند که در کمتر از يک سال همه برنامههاي اقتصادياشان يکبهک رنگ ميبازند و به آرشيو تاريخ ميپيوندند، هرگز رداي وزارت را نميپوشيدند. تنها يک بحران آنهم در بازار ارز کشور کافي بود تا نشان داده شود تيم اقتصادي دولت نهتنها تئوري مشخصي ندارد، بلکه آنچنان در روزمرگي تصميمات سرگردان هستند که برچسب بيتدبيري نيز به پيشاني آنها نيز خورده شد. آشفتگي دروني تيم اقتصادي دولت در نبود استراتژي اقتصادي باعث شده نهتنها دستاوردي براي اقتصاد کشور حاصل نشود، بلکه منافع گروههاي اقتصادي انحصارگرا که در رأس آنها خصولتيها هستند، بيشازپيش تقويت شوند. به گفته علي پاکزاد، تحليلگر اقتصادي؛ اين گسستگي دروني و فاقد تئوري اقتصادي بودن دولت، ضمن آنکه بهترين بهانه را در اختيار منتقدينش قرار ميدهد زمينبازي همواري براي سوداگران ميسازد که با کوچکترين فرصت، {به دنبال مطامع خود باشند} مانند آنچه در مورد تخصيص ارز دولتي شاهدش بوديم. تيم اقتصادي دولت آنچنان گرفتار مبارزه با گروههاي رانتي شده که حتي قدرت تدبير و پيشبيني را آنها عامدانه يا سهوي سلب کرده بهطوريکه در همه بخشهاي مختلف اقتصادي کمبود کالا و نقدينگي مشهود هست. آنچنانکه رهبر انقلاب اسلاميدر سخنان اخير خود در حضور اقشار مختلف مردم با اشاره به مشکلات اقتصادي و معيشتي کشور و گرانيهاي فراوان اخير که به بخشهايي از مردم بهشدت فشار وارد کرده است، گفتند: اکثر کارشناسان اقتصادي و بسياري از مسئولان متفق هستند که عامل همه اين مشکلات تحريمها نيست بلکه ناشي از مسائل دروني و نحوه مديريت و سياستگذاري اجرايي است. حضرت آيتا... خامنهاي تأکيد کردند: من نميگويم تحريمها اثر ندارد، اما عمده مشکلات اقتصادي اخير مربوط به عملکردها است و اگر عملکردها بهتر و با تدبيرتر و به هنگامتر و قويتر باشد، تحريمها تأثير زيادي نخواهد داشت و ميتوان مقابل آن ايستاد. ايشان به نوسانات اخير بازار ارز و سکه و کاهش ارزش پول ملي اشاره کردند و افزودند: در همين قضاياي ارز و سکه گفته شد مبلغ ۱۸ ميليارد دلار از ارز موجود کشور آنهم درحاليکه براي تهيه ارز مشکلداريم، براثر بيتدبيري، به افرادي واگذار شد و برخي از آن سوءاستفاده کردند. اين موارد مشکلات مديريتي است و ارتباطي با تحريمها ندارد.
نشانههاي تسلط اقتصاد رفاقتي در سايه برنامههاي ناکارآمد دولت
آنطور که کارشناسان اقتصادي گفتهاند؛ بستههاي ارزي ارائهشده از سوي دولت دوازدهم، نهتنها بازار ارز را نتوانست ساماندهي کند، بلکه همچنان که گفته شد، موجب تشديد اقتصاد رفاقتي بر اقتصاد، حذف اقتصاد نامولد شده است.
پرداختن به مؤلفههاي اين موضوع ميتواند بهخوبي ابعاد اقتصاد رفاقتي و حذف اقتصاد مولد را از اين نوع بستهها در کنار بيتدبيري دولت به اثبات رساند.
شکست در تأمين نيازهاي حداقلي مردم
بر پايه بستههاي ارزي، نيازهاي مردم با ارز دولتي تأمين ميشود، اين در حالي است که بهاي برنج وارداتي 46 درصد، کره پاستوريزه 55 درصد و تخممرغ 37 درصد نسبت به پارسال با افزايش قيمت روبرو بودهاند. طي اجراي بستههاي ارزي، حدود 800 ميليون دلار دارو و تجهيزات پزشکي وارد کشور شده، اما کمبود دارو به يک بحران تبديلشده است. همه اين موارد بيانگر شکست تيم اقتصادي دولت در برنامههاي تأمين معيشت مردم است. مسئلهاي که حالا توان قدرت خريد مردم بهشدت کاهشيافته است. آنطور که حسين راغفر، استاد اقتصاد دانشگاه الزهراء به خبرگزاري ايسنا گفته است: طبقات متوسط نميتوانند قدرت خريدشان را متناسب با شتابهاي بزرگ تورميافزايش دهند، چراکه معمولاً دستمزد ثابتي دارند. از سوي ديگر تعديل دستمزدها هم با نرخهاي تورم موجود متناسب نيست، بنابراين قدرت خريد اين طبقات پايين ميآيد و حتي پساندازهايشان را از دست ميدهند. بر پايه دادههاي غيررسميکه از مراکز پژوهشي بهدستآمده، پيشبيني ميشود به ميزان 40 درصد سطح معيشت مردم سقوط کند.
طلاييترين دوران فعاليت سوداگران
نفوذ بيشازپيش سوداگران يا به عبارتي گروههاي انحصارگراي رانتي در اثر نداشتن تئوري اقتصادي و هماهنگ نبودن تيم اقتصادي دولت موجب سقوط شاخصهاي اقتصادي شده است،اما درعينحال، بنگاههاي بزرگ شبهدولتي مانند پتروشيمي، فولاد و معدني طلاييترين دوران فعاليت خود را تجربه ميکنند.
احسان سلطاني، کارشناس اقتصادي، گفته است: در شرايطي که بخش خصوصي و مردم در حال پسرفت شديد اقتصادي هستند، گروههاي رانتي نفوذشان را بيشتر کرده و شکوفاترين دوران را سپري ميکنند.
به گفته سلطاني، اين گروهها بهواسطه رانت نرخ ارز، يعني هزينه به ريال با رشد ملايم و فروش به دلار با رشد بيش از دو برابر به سودهاي نجوميدست پيداکردهاند. کارشناسان اقتصادي بارها اين موضوع را به دولت اعلام کردهاند، نامه 38 کارشناس اقتصادي به رئيسجمهور دراينباره بود. نامهاي که در آن به موارد بيتدبيري مسئولان دولتي، عدم نظارت دولت، توزيع رانت، رشد تسلط خصولتيها بر اقتصاد، افزايش اقتصاد رفاقتي اشارهکرده بودند و بستههاي ارزي را بهعنوان بستههاي رانتي توصيف کرده بودند.
گسترش نابرابري و رشد فقر
مؤلفههاي گفتهشده، همگي حکايت از گسترش نابرابري، رشد فقر و کاهش توليد در اقتصاد کشور دارد. يکي از فعالان اقتصادي دراينباره با اذعان به وجود رانت در اقتصاد گفته است: اين نوع رانت حاصل بيتدبيري دولت است بهطوريکه حالا در همه بخشهاي اقتصادي ردپاي آنها بهوضوح مشاهده ميشود، نمونه بارز اين مسئله در ماجراي کاغذ مطبوعات بوده، بهطوريکه حتي نشريات دولتي نيز با کمبود کاغذ براي انتشار مواجه شدهاند.
به گفته اين فعال و کارشناس رسانهاي، اين موضوع در سايه بيتدبيري و عدم قدرت پيشبيني دولتيها حاصلشده است.
ايجاد پديده چرخان اقتصادي
کارشناسان اقتصادي، اينهمه آشفتگي در درون دولت و نابساماني اقتصادي و جزيرهاي بودن تصميمات دولت را دستاورد شوم پديده چرخان ميدانند. اين پديده که در اثر لابيهاي سياسي- اقتصادي ايجاد ميشود، اکنون سيطره خود بر اقتصاد کشور گسترانيدهاند.
به گفته سلطاني، استفاده از قدرت سياسي در ايجاد و اداره واحدهاي شبهدولتي در جهت تأمين منافع شخصي و گروهي باعث حضور آنها در همه بخشهاي اقتصادي شده است.اين گروهها با توجه به آزادي عمل به واسطه فعاليت رانتياشان به راحتي در ارکان اقتصادي نفوذ کرده و همين امر ميزان فسادپذيري را افزايش ميدهند.
اقتصاد؛حياط خلوت اقتصاد رانتي شده است
به هر حال، اقتصاد اکنون در سايه اقتصادرانتي قرار گرفته و حلقه گمشده در اين راستا اقتصاد مولد است؛ اقتصادي که به دليل برخورداري کامل بنگاههاي شبه دولتي و در همين حال آزادي عمل کامل آنها در محاق کامل قرار گرفته است.طوري که حالا دور از اقتصاد مولد، اقتصاد حياط خلوت اقتصاد رانتي شده است.
بي تدبيري و نداشتن تئوري عامل اصلي دور شدن اقتصاد ازاقتصاد مولد است. به گفته حسين راغفر، اتفاقي که افتاده اين است که يک سلطه اقتصاد رانت محور بر فعاليتهاي اقتصادي کشور حاکم است و ماداميکه اين فرآيند ادامه دارد هيچ راه نجات و فلاحي براي اين مملکت نيست.
تاثیر مخرب تبلیغات ماهواره ای بر خروج سرمایه از کشور؛
گروه راه و مسکن: چندين سال است با تبليغات ماهوارهاي براي خريد ملک در خارج کشور با هدف سرمايهگذاري يا مهاجرت آشناييم. بسياري از مرکزهاي مشاوره با همين هدف راهاندازي شده و شايد شما نيز در اطرافيان خود فردي را سراغ داشته باشيد که با وجود قرار گرفتن در سطوح متوسط اجتماعي، خانهاي در خارج از کشور خريده باشد. از منظر حقوقي، بخشي از موضوع به حق مالکيت شخصي و اختيار افراد براي هزينه کرد درآمدهاي خود برميگردد اما ماجرا هنگاميمورد توجه قرار ميگيرد که جنبههاي اين فعاليتها به اقتصاد کلان کشور آسيب بزند و گسترش روزافزون دامنه آن را رصد کنيم؛ امري که حساسيت مسوولان کشور را نيز با توجه به نوسانهاي ارزي برانگيخت.
بررسي بازار مسکن نشان ميدهد تبليغات براي خريد ملک در خارج از کشور گرچه تا پيش از اين در برنامه شبکههاي ماهوارهاي به وفور ديده ميشد اما اين روزها شکل رسميتري به خود گرفته است. ميتوان چنين تبليغاتي را حتي در بيلبوردهاي کنار جادههاي منتهي به شمال تا صفحههاي آگهي روزنامهها نيز مشاهده کرد. رد پاي اين فعاليت اقتصادي مدتهاست به سايتهاي مربوط به شرکتهاي مشاورهاي و حتي نرم افزارهاي ارايه شده در زمينه معامله املاک رسيده که افزون بر فضاي اينترنت، قابل بارگذاري روي تلفن همراه است. انتشار برخي خبرها درباره ورود بنگاههاي املاک به موضوع سبب شد رييس صنف مشاوران املاک تهران تاکيد کند که خريد و فروش ملک در کشورهاي خارجي در مشاوران املاک غيرقانوني است و هيچ مشاوره املاکي حق تبليغ و خريد و فروش ملک خارجي را ندارد. مصطفي قلي خسروي بيستم مردادماه در يک گفت و گوي رسانه اي، ادامه داد: اگر مشاوره املاکي در اين حوزه فعال است، چراغ خاموش فعاليت ميکند و در صورت اطلاع اتحاديه، با اين مشاوران املاک طبق قانون برخورد ميشود. وي گفت: درباره سايتهايي که در اين حوزه فعاليت دارند، مراجع مرتبط بايد رسيدگيهاي لازم را انجام دهند. يک روز پس از سخنان قلي خسروي، يک عضو کميسيون عمران مجلس در گفتگو با خانه ملت، از اتحاديه مشاوران املاک، وزارت راه و شهرسازي و وزارت اطلاعات خواست با ورود برخي بنگاههاي معاملاتي به حوزه خريد و فروش ملک در خارج از کشور برخورد کنند. به دليل نبود سازوکارهاي اداري و ثبتي، درباره معامله املاک خارجي آمار چندان دقيقي وجود ندارد؛ با اين همه، سوم مردادماه امسال مديرعامل سازمان منطقه آزاد تجاري- صنعتي انزلي اعلام کرد که شمار املاک خريداري شده در کشورهاي همسايه از سوي برخي هموطنان در سال 1396 نسبت به سال 1395 دو برابر شده است. رضا مسرور ادامه داد: قيمت املاک در اين کشورها حباب دارد که در چند سال آينده شکسته ميشود و ارزش سرمايه افراد 30 تا 40 درصد کاهش مييابد. به گفته وي، بسياري از سرمايهگذاران فريب تبليغات مختلف از جمله شبکههاي ماهوارهاي را ميخورند و به طور حتم در سالهاي آتي دچار خسارت و ضرر و زيان ميشوند.
با توجه به پيامدها و تجربههاي گذشته خريد املاک، کارشناسان بازار مسکن به خريداران هشدار ميدهند پيش از هر اقدامي، پروندههايي را ببينند که در سيستم قضايي ايران درباره معامله املاک خريداري شده در خارج تشکيل شده و در حال پيمودن روند طولاني دادرسي است. مشاوره با وکيل، ثبت معامله در مراکز داراي مجوز، اخذ رسيد در قبال پرداخت پول و غيره راههاي ممکن براي کاهش ريسک اقتصادي خريد ملک در کشور خارجي است اما بايد همواره اين احتمال را داد که امکان هرگونه کلاهبرداري از سوي شرکتهاي واسطه يا تغيير قوانين در کشور مقصد وجود دارد که به يقين نفع آن دولت و سود شهروندان اصلي آن سرزمين را تامين ميکند. به گفته کارشناسان، کشور ما به توليد ساليانه يک ميليون واحد مسکوني نياز دارد و با فعال کردن اين بخش بسياري از صنايع و بخشهاي مرتبط با آن به حرکت و اشتغال آفريني ميرسند اما فقط يک سوم از اين ميزان در کشور توليد ميشود. در چنين شرايطي، تدبير راههايي براي جلب توجه سرمايهگذاران خصوصي و فراهمسازي امکان مشارکت همه شهروندان ميتواند نخستين گام براي کشاندن مردم به اين بخش باشد.
فاطمه راکعي در گفتگوي اختصاصي با «تجارت»:
مهناز خدادوست: نگاه مهربانانهاي به سياست دارد؛ شايد لطافت شاعرانه احساسش بر زمين زمخت سياست باريده است. گويا اين همان پارادوکس «آواز گلسنگ» اوست. گرچه در سياسيترين و پرتنشترين مجلس بعد از انقلاب، يعني ششمين دوره، نماينده مجلس شوراي اسلاميبوده اما در عالم شعر و ادب نيز حرفي براي گفتن دارد. فاطمه راکعي که دکتراي زبانشناسي و چندين اثر ادبي دارد، در سياست هم بهصورت خستگيناپذير کارکرده است. در گفتوگوي پيش رو باخانم راکعي، درباره چرايي عدم بهرهمندي از ظرفيت بانوان در امر توسعه متوازن، خصوصاً توسعه اجتماعي صحبت کرديم که متن اين گفتوگو ازنظرتان ميگذرد.
براي ورود به بحث ابتدا بفرماييد چرا بهرغم اينکه زنان ايراني عموماً تحصيلات آکادميک و شايستگيها و استعدادهاي مطلوبي دارند و طبق برآوردها و آمارهاي منتشرشده کميبيش از 50 درصد جامعه دانشگاهي کشور را بانوان تشکيل ميدهند، در جامعه ايراني، اين قشر نقش کمرنگي در امور مختلف، خصوصاً در امر توسعه اجتماعي دارند؟
در شرايط فعلي پيش از اينکه من بگويم خودزنان مقصر هستند که در عرصههاي گوناگون سياسي و اجتماعي حضور پيدا نميکنند يا خانوادهها از اين حضور همهجانبه زنان در جامعه ممانعت به عمل ميآورند. ميخواهم تأکيد کنم که جامعه فعلي ما از اين فازها و مراحل گذر کرده است. در حال حاضر جامعه ما در اثر زدوخوردهاي مختلف و عبور از گذرگاههاي مختلف به تجربهاي رسيده که عموم مردم ميدانند اگر زنان وارد حوزه سياست و اجتماع و فرهنگ شوند؛ مخصوصاً اگر در مديريتهاي کلان وارد عمل شوند و برنامهريزي، تصميمگيري و تصميمسازي کنند و بتوانند در توسعه سياسي و اجتماعي کشور دخيل باشند، وضعيت بسيار مطلوبتر خواهد بود. دليل اين گفته من همآرايي بود که مردم در انتخابات گذشته شوراهاي شهر و روستا به زنان دادند. نکته جالبتوجه دردوره انتخابات شوراي شهر و روستاي گذشته اين است که خصوصاً در برخي از مناطق و استانهاي محروم، زنان آراي قابلتوجهي کسب کردند؛ اين استانها، مناطقي هستند که در نگاه ابتدايي شايد برخيها تصور ميکردند که در چنين شهرهايي به توانايي و جايگاه زنان باورمندي و اعتقادي وجود ندارد. درحاليکه در همين استانها، زنان پيشتاز و پيشرو بودند و متعاقب آن در خيلي از مناطق رياست شوراها را به زنان واگذار کردند که اين هم نکته قابلبحث و تأمل است. به نظر من همه اينها يک حرکت مردميجدي است.
خانم دکتر راکعي يعني شما معتقد هستيد که خودزنان چندان با جديت وارد عرصههاي عموميو اجتماعي نميشوند؟ يعني هر جا زنان با جديت واردشدهاند، مردم به آنها باور پيداکردهاند و همراهشان بودهاند؟
نه. در حال حاضر خودزنان هم در جامعه ايراني بسيار باانگيزه و علاقهمند هستند و به همين دليل هم بسيار پويا وارد عرصههاي مختلف سياسي، اجتماعي، فرهنگي و علميشدهاند و ميشوند و بسيار هم علاقهمند هستند که براي بهبود اوضاع کشور و مردم کاري کنند. خانوادهها و عموم مردم هم به اين تمايل و انگيزهمندي احترام ميگذارند و هم اينکه با تواناييهاي ذاتي و اکتسابي بانوان باور دارند و هر جا لازم بوده به اين قشر اعتماد کردند و رأي خود را به زنان دادهاند. به نظر من تنها مسئلهاي که در حال حاضر بسيار اهميت دارد و خيلي هم بازدارنده است، حوزه اجرايي کشور است که زنان از ابتدا در سطوح بالاي دولت و متأسفانه حتي در کابينه دولت هم قرار نگرفتند البته دولت بهنوعي تلاش کرد موضوع عدم حضور بانوان در عرصه مديريت کلان و کابينه را حل کند و بخشي از مديريتهاي ارشد و مياني را به زنان واگذار کند تا بهنوعي عدم حضور در کابينه جبران شود، تا حدودي هم در اين زمينه موفق بوده است. اما چيزي که وجود دارد در مديريتهاي مياني و پايينتر از آن است. در اين طيف احساس ميشود که برخي از آقايان درک درستي از حضور و مديريت زنان ندارند. علت مسئله ذکرشده هم اين است که در بدنه برخي از سازمانها و نهادهاي دولتي بخشي از آقايان اشتياقي به رشد جايگاه مديريتي بانوان ندارند و به نظر ميرسد که اينها نوعي احساس رقابت دارند و اين واهمه وجود دارد که زنان جايگاه اين آقايان را بگيرند! البته اين عدم حضور جدي زنان در عرصههاي مديريت مياني و پايينتر دو وجه مجزا دارد. نه برخي از مديران ارشد به مديريت بانوان اعتقاددارند و نه زيردستان، مديريت زنان را قبول ميکنند. در بسياري از موارد مشاهده ميشود که تصميمات زنان مدير با مقاومت جدي پرسنل در امور سازماني مواجه ميشود زيردستان درواقع چندان به دستورات يک مدير زن تمکين نميکنند. در حالت کلي ميتوان گفت که ما در دو سطح مشکلات اساسي داريم؛ اول اينکه در سطح کلان، يعني در داخل کابينه دولت، زنان حضور کمرنگي دارند که بهنوعي ميتوان گفت اساساً خلأ بزرگي در کابينه هست و دوم اينکه در سطوح نسبتاً پايين، زنان عليرغم همه توانمنديها، اجازه حضور در سمتهاي مديريتي را بهطور وسيع و برابر ندارند. درواقع اگر در همين سطوح پايينتر مديريت، به زنان ميدان داده ميشد، رفتهرفته زنان توانمندتر در لايههاي مختلف سازمانها رشد ميکردند و شايد الان شاهد حضور زنان مجرب و قوي در سطوح کلان بوديم چراکه زنان شايسته بسياري در سازمانها و نهادهاي مختلف وجود دارند. به نظر ميرسد ممانعت جدي در زمينه حضور زنان در عرصههاي مديريتي در دو نگاه عمده خلاصه ميشود که يکي از آنها عدم باورمندي به تواناييهاي زنان و ديگري نيز حس رقابت گونه با زنان است. البته تلاشهاي بسياري صورت ميگيرد که اين نگرشهاي ناروا تغيير يابند. فعالان حوزه زنان واقعاً زحمات زيادي ميکشند اما به نظر من هنوز نيازمند تغيير باورها در اين حوزهها هستيم.
به لحاظ تاريخي ورگههاي نهادينهشده فرهنگي، جامعه ايراني تا حدود بسيار زيادي مردسالار است. البته آنچه در جهان سوم رخ مينمايد، مردسالاري برجسته و شديدي است که عملاً توان را از زنان گرفته؛ تا جايي که بخشي از خودزنان نيز تصور ميکنند مردان در برخي از موارد بهتر عمل کنند. اين گزارهها هم تا حدودي در جامعه ما آشکار و بديهي است. آيا شما موافقيد که ريشه اين عدم باورمندي به توانايي زنان ريشه تاريخي و فرهنگي در نگاه مردسالارانه جامعه ايراني دارد؟
درست است که جامعه ايراني رگههاي مردسالاري را بهصورت تاريخي در نهاد خود دارد اما در زمانهايي که زنان وارد عرصه شدهاند، مردم از آنها حمايت کرده و به ايشان ميدان دادهاند. ضمناً در کنار اين مسائل، بخشي از موضوعات در حيطه کنشهاي سياسي قابلرديابي و تحليل است؛ چراکه فضاي سياسي در ايران، بهصورت گسترده روي ساير حوزهها، اعم از اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، روابط و ساختارها اثرگذار است. از اين منظر احزاب سياسي کشور هم ورود چندان مطلوبي به مسائل و مشکلات بانوان نميکنند. نهادينهسازي ورود بانوان به عرصههاي گوناگون محدود به اين نيست که در ايام انتخابات چند خانم، آنهم با لابيهاي سياسي برخي از فعالان زن، در يک ليست قرار بگيرند. نگهداشتن اين جايگاه و حس پويا بودن جامعه بانوان و ميدان دادن به زنان و استفاده از اين ظرفيت براي پيشبرد اهداف توسعه مدار در نهاد احزاب سياسي وجود ندارد و در ارکان احزاب بزرگ کشور هم، جز معدودي از احزاب که به تعداد انگشتان دودست هم نميرسد، اساساً نهادهاي ويژه زنان که زنان را به حضور در عرصههاي گوناگون تشويق کند و به زنان در ارکان احزاب جايگاه بدهند، وجود ندارد. حتي بسياري از احزاب کميته زنان ندارند! بنابراين آنها هم به نظر من درست عمل نميکنند. از سوي ديگر وقتي ميبينيم که نرخ اشتغال زنان در سمتهاي مديريتي بسيار پايين است، براي اينکه احزاب زنان را وارد عرصه سياست و بهتبع آن وارد عرصه مديريت نميکنند. بهنظرم بايد در اين زمينه کار بسيار زيادي صورت بگيرد تا زنان بتوانند توانمنديهاي خود را براي ايجاد وضعيتي بهتر در کشور به کار بگيرند چراکه به هر صورت نميتوان نيمياز جمعيت کشور را در امر توسعه ناديده گرفت و از اين ظرفيت عظيم فکري و فرهنگي بهره نبرد. گرچه اين امر تا حدودي در کشور مغفول مانده و امر توسعه رنگ و بوي مردانهاي دارد اما همواره بايد تأکيد کرد که رفتارهاي اجتماعي بهمرورزمان و درگذر تاريخ اصلاح ميشوند. بنابراين بايد براي ظهور و بروز بهتر زنان در جايگاههاي مديريتي کلان، در کنار نهادينهسازي به اصلاح کنشهاي نادرست نيز پرداخت.
خانم دکتر راکعي شما خودتان نماينده مجلس بوديد و چندين سال متمادي در عرصه سياسي، کنشگري کردهايد. وارد احزاب سياسي شدهايد و در سياسيترين مجلس دوران پس از انقلاب، يعني در مجلس ششم در مجلس شوراي اسلاميحضور داشتيد و پسازآن هيچگاه عرصه سياسي را ترک نکردهايد و بعدها مشاور شهردار تهران شديد. ميخواستم بپرسم طي اين سالها بهعنوان يک زن چه مسائلي پيش روي شما در خانواده و جامعه قرار گرفت که بهعنوان يک زن براي شما مانع محسوب ميشد؟ چه مقاومتهايي در برابر شما صورت گرفت و شما چگونه بر اين مقاومتها غلبه کرديد؟
خوشبختانه خانواده ما کلاً خانوادهاي سياسي است. اگرچه فرزندان و همسرم گاهي از اينکه خيلي کنارشان نيستم و بيشتر وقتم در خارج از خانه است اعلام ميکنند که ديگر خسته شدهاي و تو ديگر کار خودت را کردهاي. اما هر وقت خانه باشم، در کنار فرزندانم هستم و سعي ميکنم با عشق و دل کنارشان باشم. ولي من حس ميکنم همه ما و همهکساني که دل درگرو آرمانهاي انقلاب، شهدا و امام (ره) دارند بايد همواره حضورداشته باشيم. مخصوصاً در حال حاضر که چنين شرايطي براي کشور پيشآمده است و فشارهاي خارجي بسيار زيادي بهواسطه سياستهاي فردي بهنام دونالد ترامپ روي اوضاع سياسي و اقتصادي کشور وجود دارد و از سوي ديگر سوء مديريتهايي در داخل وجود دارد و دشمنيهايي که در داخل کشور صورت ميگيرد. به نظر من کسي که دل درگرو اين کشور و ارزشهايي که از آنها انقلاب برخاسته، دارد اجازه ندارد در چنين وضعيت دشواري صحنه را ترک کند و در کنج خانه بنشيند تا خودش و احياناً خانوادهاش راحت باشند و هرچه بر سر اين کشور هم بيايد هم برايش مهم نباشد. اينجا کشور ماست و ما بايد تا نهايت توان خويش درراه اين کشور تلاش کنيم. دريکي از اشعار گفتهام:
«در اينجا زادهام/ در اينجا عشق ورزيدهام/ همينجا خواهم مرد». اين مرام من و امثال من است.
ما هميشه کار ميکنيم عليرغم همه کارشکنيهايي که صورت ميپذيرد چه از ناحيه آن دولت هميشه در سايه که خيلي بدعمل ميکند چه از طرف کساني که سرخود عمل ميکنند، ساختارها را ناديده ميگيرند و به همه بياحتراميميکنند و اين مسئله مربوط به جريان سياسي خاص و اصولگرايي و اصلاحطلبي ندارد و برخي هستند که بهراحتي دلسوزيها و تجربيات را ناديده ميگيرند و خودسرانه عمل ميکنند و دست به تهديد ميزنند و همواره درصدد تخريب هستند. همه اين مسائل هست که بسيار هم دلآزار و شکننده است که ميتواند مانع حرکتهاي مخلصانه شود و باعث کنارهگيري و استعفاي افراد مخلص شود. اما بهرغم اين مشکلات، کار بزرگتر اين است که همچنان بيايستيم و خم به ابرو نياوريم. ضمن اينکه در برابر اين زورگوييها مقاومت ميکنيم و اين رفتارها را نميپذيريم و در کنار همه نقدهايي که داريم، بهپيش رويم. همه بايد با اين روحيه کارکنيم و نبايد خسته شويم. خيليها سعي دارند و ميخواهند خسته کنند ولي ما نبايد کوتاه بياييم و خسته شويم.
.