اگر به خبرهاي سايتها و خبرگزاريها و روزنامه ها مراجعه كنيد، قطعا هر روز چند خبر را خواهيد ديد كه مضمون آن وعده اي از سوي يكي از مسوولان است. اين وعدهها مي تواند در مورد زمان افتتاح پروژه اي مهم باشد يا وعده اجراي يك پروژه ماندگار يا مواردي از اين دست. هيچ فرقي هم ندارد كه مسوول مربوطه در كدام حوزه مشغول فعاليت باشد. البته طبيعتا اين وعده ها در حوزه اقتصاد بيشتر است كه شامل وعده راه اندازي پروژه هايي در حوزه هاي راه و شهرسازي، نفت و نيرو، صنعت و معدن، و حتي اجراي عملياتهاي اقتصادي در حوزه هاي تحت پوشش وزارتخانه هاي اقتصادي مي شود. اما در حوزههاي ديگري هم همواره اين وعده ها را شنيده و خوانده ايم. وعده جمع آوري متكديان، وعده بهبود ترافيك، وعده توسعه ناوگان حمل ونقل عمومي، وعده توسعه فضاي سبز و وعده هاي بيشمار ديگري كه همواره آنها را مي بينيم و از فرط تكرار و عملي نشدن، از كنار آنها عبور مي كنيم. اين وعده ها در زمان فعاليت دولت قبل به اوج خود رسيد و حتي تا روزهاي آخر حيات آن دولت هم سردادن شعارها و وعده ها ادامه داشت. از وعده ايجاد دو و نيم ميليون شغل گرفته تا رفع بيكاري و تورم و بهبود رقم رشد اقتصادي كه همگي شعارهايي بزرگ بودند كه عملياتي شدن آنها مي توانست تحول عظيمي در اقتصاد كشور و زندگي عموم مردم ايجاد كند اما هيچ يك عملي نشد. حتي در آخرين هفته هاي حيات دولت قبلي، شعار پنج برابر كردن يارانه هاي نقدي مطرح شد كه ديگر كسي آن را باور نكرد. گويي مردم از شنيدن اين همه وعده و عملي نشدن آنها سير شده بودند. حاصل اين وعده ها، باقي ماندن صدها پروژه بزرگ نيمه كاره روي دست دولت فعلي است كه دولت قبلي تنها كلنگ آنها را بر زمين زد بدون آنكه قدم بزرگي براي اجرايي شدن آنها بردارد. فقط در حوزه پتروشيمي، بيش از 60 پروژه نيمه كاره باقي مانده كه 90 درصد آنها پيشرفتي كمتر از 10 درصد داشته اند. در حوزه هاي ديگر هم وضعيت بهتر از اين نيست. اما نكته مهم اين است كه اي كاش مسوولاني كه در ان دوران وعده هاي بزرگ سر مي دادند، حال كه نتوانسته اند وعدههاي خود را عملي كنند، حداقل بابت خلف وعده، از مردم عذرخواهي مي كردند تا اعتماد عمومي به مسوولان بيش از اين خدشه دار نشود. ضمن اينكه مسوولان كنوني نيز مراقب وعده هاي خود باشند تا حسابشان از حساب وعده هاي دولتمردان قبلي جدا شود.