روزنامه تجارت- اشكان خسروپور؛ صنفشان زماني پررونق بود. حتي برايشان شعر هم ميگفتند، «يه حموميمن بسازم؛ چل ستون،چل پنجره» اما وقتي گاز لولهكشي شد و صنف نفتيها بسته شدند، حماميها هم آرام كنار كشيدند. حالا البته، بعضيهايشان هستند اما خستهاند. روزگاري كه آرزوي واقفها، وقف كردن حمام بود و قوروق كردن حمامهاي عموميبراي عروسي يا خوشگذراني شاهزادگان قاجاري معمول بود، ديگر به تاريخ پيوسته است.اين روزها، از آن همه كبكبه، فقط حدود 120 واحد صنفي فعال ماندهاند كه آنها هم وضعشان اصلا روبهراه نيست.اين آمارها را مهدي سجادي ميدهد، رييس فعلي صنف «گرمابهداران، سونا و ماساژ»، كسي كه وقتي حرف مشكلات وسط ميآيد، از احمدينژاد هم خاطره براي گفتن دارد و البته، از شهرداري و سازمان تربيتبدني هم دلخوش نيست.
در حال حاضر چه واحدهايي عضو صنف شما هستند؟اسم كامل صنف ما، «گرمابهداران، سونا و ماساژ» است. البته ماساژ چند وقتي است به ما اضافه شده است. جكوزي هم كه به هر حال در كنار سونا هست و زير نظر ماست. به غير از آنها گرمابهدارها هم زير نظر ما هستند كه تا الان حدود 121 واحد فعال در تهران داريم كه در بخشهاي جنوبي شهر فعال هستند.
منظورتاناين است كه، مجموعههايي كه استخر، سونا و جكوزي دارند، عضو شما هستند؟نه. آنها عضو ما نيستند. منظورم فقط واحدهايي است كه سوناي خالي دارند كه البته ديگر چنين واحدي را هم نداريم چون يكي دو تايي بودند و بعد از هدفمندي يارانهها كه هزينهشان جور نميشد، تعطيل كردند. البته ما دنبالش هستيم كه استخرها را جزو خودمان بكنيم. يعني حرفماناين است كه ميگوييم، آن واحد سونايي كه كنار استخر ساخته ميشود، بايد زير نظر باشد اما فعلا كه وضعمان همينجوري است.اينكه ميگويم فعلا، دليل دارد. چون مشغول جنگي هستيم بين تربيتبدني. ما ميگوييم استخرها هم بايد زير نظر ما باشند و آنها مخالف هستند. حرف امروز و ديروز هم نيست.اين موضوع، از شش سال پيش كه من رييس شدهام در جريان بوده است. دفعه اول كه به ضرر ما مغلوبه شد. حالا دوباره اقدام كردهايم تا ببينيماينبار چه ميشود.
فكر ميكنيداينبار نتيجه به نفع صنف شما تمام شود؟ميدانيد مشكل كجاست؟ الان به كل آن سيستم، ورزشي ميگويند در صورتي كه در قانون ماده 91 قانون نظام صنفي مصوب مجلس، به روشني اشاره شده كه هرجايي كه كسب درآمد ميكند از سازمان، نهاد و ارگان دولتي بايد از اتحاديه مربوطه جواز بگيرد.اين متن صريح قانون است كه تربيت بدني اجرايش نميكند. مثلا سونا و ماساژ را بايد از ما جواز بگيرد يا حداقل كارشان با هماهنگي ما باشد.
اينطور كه از نامتان برميآيد، واحدهاي ارايه خدمات ماساژ هم جزو شما هستند.اين عضويت شامل واحدهاي ماساژ كه در استخرها فعال هستند، ميشود يا منظور واحدهاي ماساژ مستقل است؟ماساژ ميتواند كنار استخر باشد يااينكه شما خودتان يك واحد جداگانه براياينكار داشته باشيد. چون تاسيسات خاصي نميخواهد و هنر دست هم هست. يك علم است. اول ما اقدام كرديم براي جواز سه چهار واحد كسبي كه شرايط قانوني را براياينكار داشتند اما بعد مشكلي پيدا شد. حالا ما و چند سازمان ديگر، هركدام مدعي هستيم كه ماساژ براي ماست. چون كار جديد و سودمندي است، تربيت بدني و سازمان فني حرفهاي هم مدعي شدهاند. ما حرفماناين است كه ميگوييم، اول ما پياينكار را گرفتيم. ما براي قانوني شدن و قرار گرفتن ماساژ در يك رسته مشخص اقدام كرديم. به گمانم در سال 1389 بود كهاين تقاضا از طرف ما مطرح شد.
در حال حاضر چند واحد ماساژ عضوتان هستند؟الان چهار واحد ماساژ با مجوز زيرنظر ما فعاليت ميكنند. راستش خيلي بيشتر ميتوانستيم مجوز صادر كنيم اما فعلا جلوي صدور مجوز جديد سالن ماساژ را گرفتهايم تا تكليف قانونيبودنش روشن شود.
از درآمد مناسب سالنهاي ماساژ گفتيد. نرخ آنها چطور تعيين ميشود و چقدر است؟نرخي ندارد چون وضعش سازماندهي نشده و سامان پيدا نكرده است. براي همين، هركس هرچقدر بخواهد ميگيرد ولي همانطور كه همين چند وقت پيش به يك خبرنگار ديگر هم گفتم، بين 50 تا 100 هزار تومان ميگيرند.
مشكل اصلي صنف شما در حال حاضر چيست؟مشكل هزينههاي سرسام آور آب و برق و گاز است كه هر روز بالا رفت و هيچكس به فكر ما نبود. يادم هست يك سونا بود در حوالي ميدان فردوسي كه بعد از سال 1389، درست بعد از هدفمندي يارانهها بسته شد. ميدانيد چرا؟ چون هر مترمكعب آب از 25 تومان، شد 600 تومان. گاز هر مترمكعبش از 7 تومان رسيد به 70 تومان. اسماين البته مشكل نيست، بلاي آسماني است.
تسهيلات خاصي براي شما وجود نداشت؟نه. چه تسهيلاتي مثلا؟ البته بگويم، آن اوايل، نرخ آب حدود 900 تومان شد. بعد از چند ماه دوندگي و نامهنگاري، شد 600 تومان. يعني براي ما با نرخ خدماتي حساب كردند. بعد درخواست كرديم كه مثل اماكن مذهبي، آب ما را 200 يا 400 تومان حساب كنند كه قبول نكردند.
پس مشكل اصلي شما، مسايل اقتصادي است.بله. مشكل اصلي ما دخل و خرج است كه با هم جور در نميآيد. بهداشتمان شايدايدهآل نباشد اما تلاشمان را داريم ميكنيم. البته وضعيت بهداشتيمان خوب است. خوشبختانه هيچ مورد بيماري نبوده كه بگويند از داخل حمام پخش شده است. ميدانيمايدهال نيست و خيليها شايد دوست نداشته باشند، بيرون حمام كنند. چه كنيم؟ ما هم دوست نداريماينطور باشد. دوست داريم بهداشتيتر باشد. اما كار راحتي نيست.
براي حل مشكلات اقتصادي صنفتان تا به حال چه كردهايد؟آن موقع كه زمان احمدينژاد بود، پيغام داديم ما توي كل تهران، روي هم رفته 120 تا حمام هستيم و در كلايران شايد به 400 تا هم نرسيم. از طرفي داريم به پايينترين آدمهاي جامعه سرويس ميدهيم. آب و گازاينها را گران نكنيد. بگذاريد ما و مشتريهايمان راضي باشيم. ولي خبري نشد.
دولت بعد چطور؟بعد هم چيزي نشد. چون اصلا فكر كنم ستاد هدفمندي يارانهها را جمع كردند و ديگر كسي نبود به ما گوش كند. زمزمه اجراي طرح دوم هدفمندي هم كه آمد، دستمان بستهتر شد.
گفتيد حماميها به قشرهاي ضعيف جامعه سرويس ميدهند. وضع درآمدي خودشان چطور است؟ كارشان توجيه اقتصادي ندارد ولياينكه چرا عوض نميكنند، علتش بسته بودن دست صاحبان سرقفلي است چون تغييرشغل مجوز صاحب ملك را ميخواهد و صاحب ملك هم مجوز صادر نميكند.
در نتيجه صاحب سرقفلي نشسته، منتظر است كه با معجزهاي، سرقفلياش گران شود و بتواند دكان را بفروشد. چون الان سرقفلي گرمابه خيلي ارزش مادي ندارد؛ برخلاف بيست سال پيش كه سرقفلي گرمابه شايد دو سه برابر ملك بود. قديمترها كه ارزشش ازاينهم خيلي بيشتر بود. هرچقدر جلوتر آمديم. ملك در تهران ارزشمند شد و ارزش سرقفلي گرمابه آمد پايين.
مشكل سرقفلي را با شهرداري هم در ميان گذاشتهايد؟بزرگترين مشكل ما و شهردارياين است كه ما ادعا كردهايم، تمام حمامهاي تجاري است و درتماماين مدت هم عوارض مشاغل، ماليات تجاري و ماليات بر مشاغل ميداديم. حالا هيات عموميديوان يكباره حكميداده كه حمامها خدماتي است. در واقع، حرفش به نفع شهرداري تمام شد ولي حق گرمابهدارها ناديده گرفته شد.اين حرفشان يعني، انگار سرقفلي حمام وجود ندارد. طرف بايد بنشيند كه كسي يك روز ملك حمام را بخرد. و دو زار بيندازند جلوي صاحب سرقفلي در صورتي كه اگر تجاري بود، حمام براي كارهاي ديگر خيلي پتانسيل داشت.
فصل كار صنف شما چه زماني است؟خيليها فكر ميكنند، زمستان كه هوا گرمتر است، كار ما هم رونق بيشتري دارد ولي اشتباه ميكنند. چون مشتريهاي ما بيشتر از قشر كارگر هستند.
توي آن گرماي تابستان، آب خنك بيشتر ميطلبند. اگر به آب گرم هم نياز باشد، ميشود روي اجاق گاز گرمش كرد و يك جوري كار را راهانداخت ولي زمستان كه ميشود، هوا سرد است و فقط حمام عموميكار آدم را راه مياندازد. هرچقدر به سمت زمستان ميرويم، وضعمان بهتر ميشود.
قيمت استفاده از خدمات گرمابه چقدر است؟الان كه ديگر بخش عموميدر حمامها نداريم و همه نمره هستند كه ساعتي 8 هزار تومان ميگيرند. البتهاين پولي است كه بايد بگيرند ولي واقعيتاين است كه خيليها د ازاين هم كمتر ميدهند. مشتريها پول ندارند، گرمابهدار هم دلش نرم ميشود. راضي نميشود كه مشتري سختي بكشد، كمتر ميگيرد.
نرخ حمام عموميبايد چقدر باشد تا هر دو طرف راضي باشند، كار گرمابهدار هم نخوابد؟بگذار هزينهها را برايتان بگويم،خودتان حساب كنيد. هر ماه حدود 700 تا 800 هزار تومان پول آب است. پول گاز 300 تا 600 هزار تومان. يعني روي هم ماهي يك ميليون و خردهاي فقط پول آب و گاز يك حماميميايد. مگر گرمابه روزي چقدر مشتري دارد؟ خيلي دست بالا بگيري روزي ده بيست نفر.
آماري از ميزان درآمد گرمابهها يا تعداد مشتريانشان هست؟حمامها با هم فرق دارند ولي بيشتر از 90 درصدشان، 10 يا 20 تا مشتري دارند. صبح تا ظهر را كه قسم ميخورم هيچ مشتري ندارند. بعدازظهر ساعت 4 و 5 كه كار كارگري تمام ميشود، يواش يواش چند نفري ميآيند و حمام ميكنند. قشر زحمتكش همين است ديگر، همينطوري حمام ميكند.