بدون شک توافق هستهاي وين فصل تازهاي درمناسبات جهاني و
منطقهاي را رقم زده است.این توافق دارای اثرات کوتاه،میان ودراز مدت
بسیاری است.دست کم برای اثرگذاري کوتاه مدت توافق ميتوان دو لايه را
بررسی وتحليل كرد.نخست آنكه اغلب كشورهاي درحال توسعه يا عقب نگه داشته
شده با اراده ازپيش طراحي وتعيين شده يا به ناگزيرتحت هژمونی وبرتري طلبي
كشورهاي معروف به 1+5 هستند.
اگرنگاهي به تحريمهاي ثانويه كنگره و
اتحادیه اروپا داشته باشيم متوجه ميشويم كه بخش زيادي ازكشورهاي
همسايهايران ويا حتي آسياييها به دليل ترس و واهمه ازتحت تنبيه قرارگرفتن
توسط كنگره آمريكا و اتحادیه اروپا درسالهاي 1390 و 1391 و پيش ازافزايش
سطح و نوع تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل نسبت به كاهش مبادلات تجاري و
صنعتي باايران اقدامات مهميرا انجام دادند.البته ابتدا با واسطه پيدا
كردن براي مبادلات تجاري وصنعتي سپس با مبادلات تهاتري ودرپايان با
عقبنشيني ازقراردادهاي تجاري و صنعتي باايران باب مراودات اقتصادي را
بستند. بنابراين تاثيركشورهاي 1+5 را برشركاي تجاريايران كه اغلب
كشورهاي آسيايي وآفريقايي بودند بسياربيش ازآنچيزي بود كه
انتظارداشتيم.حالا كه مذاكرات به نتيجه رسيده و "برجام" درحال اجرايي شدن
است ؛جايگاه ونفوذايران درسطح بينالمللي دوچندان شده است.اين كسب
اعتباربينالمللي وجهاني اثرات خود را دراشتياق كشورهاي اروپايي براي
جبران دوران خلاء وعدم حضوردرايران درحال نشان دادن است.درچنين حالتي
آبرويي كه به ناحق ازايران رفته بود بازيابي وبازشناسي ميشود. بنابراين
جهان وبه خصوص كشورهاي متخاصم با حمايت ازعقد قراردادهاي اقتصادي
باايران سهم شايان توجهي دراعتبارافزايي به موقعيتايران درسطح بينالمللي
دارند.اما لايه دوم تحليل توافق هستهاي درسطح بينالمللي افزايش
اقتدارمنطقهايايران است.كشورهاي منطقه وبه خصوص كشورهاي حاشيه خليج
فارس كه تا 3 سال پيش خود را براي يك جنگ تمام عياردرداخل مرزهايايران
آماده ميكردند اكنون نهتنها شاهد افزايش عمق استراتژيكايران در منطقه
هستند بلكه نظارهگرآنند كه قدرتهاي بزرگ جهاني با ولع واشتياق تمام 2 سال
پياپي سعي كردند مذاكرات با دولت يازدهم را به نتيجه برسانند وآتش افروخته
شده تحريمها را با آب سرد توافق خاموش كنند.اين آب سرد نه تنها به اروپا
وآمريكا شوك وارد كرد بلكه كشورهاي نادان ونااهل منطقه را هم ازخواب خوش!
بيداركرد.اعراب خليج فارس كه تلاش وسيعي را به خرج دادند تا ثابت
كنندايران هم براي جهان وهم براي منطقه خطرناك است؛ اكنون شاهد ورود يكي
ازوزراي خارجه اروپا كه خود سهم زيادي درپيچيده كردن مذاكرات داشت به تهران
هستند. فابيوس كه روزگاري نهچندان دوريار غار اعراب خليج فارس بود
امروزبراي عقب نيفتادن از قطاراقتصاد نوظهورايران سراسيمه راهي تهران شده
است. درچنين وضعيتي موقعيت به ظاهر تضعيف شده تهران درمنطقه ضريب نفوذ
دوچنداني يافته است.استقبال گرم مقامات قطروكويت ازظريف نیزحكايت ازآن دارد
كه دوستانايران كه كميگمراه شده بودند در حال بازشناسی هويت وموقعيت
دوباره تهران هستند. اگر وزير خارجه توانمندايراني نوك پيكان ديپلماسي
اروپا ـآمريكايي خود را با همان شدت واقتداربه سوي خاورميانه منعطف كند؛
بدون شك تعداد رويشهاي نظاميديپلماسيايران برتعداد ريزشهاي پس
ازتحريمها خواهد چربيد.درحال حاضرايران بدون ذرهاي عقبنشيني ازمواضع خود
دربحرين، يمن،عراق،سوريه،لبنان وفلسطين به اقتدارمنطقهاي بزرگي دست يافته
است.اكنون موقعيت وبرتريايران درمنطقه بايد به گونهاي پيش رونده نقش خود
راايفا نمايد كه رأفت ومحبتايراني به جذب،اطمينان بخشي و دوستيايران
براي كشورهاي منطقه تبديل شود. برخي ازحاكمان عرب دراين انديشه هستند كه
همچجنان بر طبل تخاصم بكوبند اگرهمانگونه که دكترظريف اشاره كرد بتوان با
يك همرأيي وهمراهي ديپلماتيك پرونده تروريستها را درمنطقه بستايران بدون
شك رسالت بزرگ تاريخي خود را دراين برهه اززمان به سرانجام رسانده است.
بهرهبردن ازكشورهاي دوست در منطقه ازجمله قطر،كويت،عمان،تاجيكستان،
افغانستان،عراق،پاكستان وحتي تركيه ميتواند جنگ افروزان و تروريست پروران
را در موقعيت ضعيف ومتزلزل نگهدارد. خوب ميدانيم كه برخي حاكمان عرب
درتغييرآني نقش خود درمنطقه دست بالايي دارند. در صورتيكه بتوان آنها را
دريك حلقه محاصره شده ازعقايد صلح و روابط حسنه قرارداد استراتژيهاي خيال
پردازانه آنها هم به راحتي دستخوش تغييرميشود.