حوزه کاری خود را توسعه دهید: هرکسی (یعنی تقریبا هر کسی) میتواند آنچه که از او خواسته شده را انجام دهد. برای آن که ارتقا پیدا کنید شما باید فراتر از وظایفتان عمل کنید. بهعهده گرفتن مسوولیتهای اضافه بدون اینکه از شما خواسته شده باشد نهتنها یک راه عالی برای نشان دادن تعهد کاری، انرژی و تواناییهای شماست، بلکه به مدیرتان نشان میدهد که شما مایل و قادر به توسعه فعالیتهای خود هستید. وقتی مسوولیتهایی را فراتر از عرف میپذیرید، رئیس شما نمیتواند به این فکر نکند که شما آماده پذیرفتن نقش بزرگتری هستید. این مساله شامل نشان دادن آمادگی و خطر پذیری شما با دادن پیشنهادهای خلاقانه نیز میشود.
بیش از حد غیر قابل جایگزین نباشید: بسیاری از افراد در این مورد مشکل دارند. البته که عملکرد در بالاترین سطح که شما در آن مشغول به کار هستید، بهترین ایده است؛ اما نکته کلیدی آن است که بهعنوان تنها فردی که بتواند یک کار خاص بسیار مهم را انجام دهد شناخته نشوید که در نتیجه غیرقابل جایگزین تلقی می شوید. اگر این طور باشد، مدیر شما به این نتیجه میرسد که ارتقا شما به دردسر و خطرش نمیارزد که شخص دیگری را جایگزین شما کند. بهترین راه برای اینکه تعادلی بین تلاش خستگیناپذیر و نشان دادن اینکه شما برای بیشتر از اینها آماده اید، آن است که اطرافیانتان را توانمند کنید تا این که بخواهید دانش را در اختیار خود به انحصار حفظ کنید که مبادا کسی در کار به رقیبی برای شما تبدیل شود. به جای آن، مطمئن شوید افرادی هستند که بدانند چگونه بخشهای مهم کار شما را انجام دهند. به علاوه، آموزش، یک مهارت اساسی در رهبری سازمانی است بنابراین علاوه بر کاهش نگرانی در رابطه با پیدا کردن جایگزین برای شما، نشان میدهید که میتوانید از پس مسوولیتی که یک پست مهم تر برای شما ایجاد میکند به خوبی برآیید.
هوش هیجانی خود را بروز دهید: ممکن است که در ردههای پایین شغلی با منش و رفتار نهچندان حرفهای در هر صورت بتوانید گلیم خود را از آب بیرون بکشید اما شما هیچ وقت با داشتن هوش هیجانی به عقب بر نمیگردید. اگر از آن دسته افرادی هستید که وقتی کارها آنطور که باید پیش نمیرود؛ کنترل رفتارتان را از دست میدهید یا وقتی افراد با شما خوب رفتار نمیکنند بهشدت واکنش نشان میدهید. از اتاق با پرخاش بیرون میآیید و فریاد میزنید یا در جریان یک دعوای مهم، ساکت میمانید به رئیس خود این علامت را میدهید که شما میلی به ارتقا ندارید. هیچ رئیسی نمیخواهد بهعنوان شخصی شناخته شود که فردی با ضعف اعصاب را ارتقا داده است. هنگامیکه ارتقا مییابید رفتار شما انعکاس قضاوت راجع به کسی است که شما را ارتقا داده. بنا براین به مدیرتان نشان دهید که کنترل و آگاهی کافی راجع به نقاط ضعف خود دارید و در تلاش برای رفع آن هستید. این کار، توانایی شما را اثبات میکند. بنابراین هوش عاطفی، نتیجه سختکوشی است نه یک مهارت ارثی.
مطمئن شوید که به زبان شرکت سخن میگویید: مدیران شرکت چشمانداز را بیش از همه چیز مد نظر قرار میدهند. آنها علاقهمندند که موارد مفیدی راکه در طولانی مدت برای شرکت مفید خواهد بود به زبانی که قابل فهم آنها است ارائه کنید. همینطور که در شرکت بالاتر میروید انتخاب زبان برای شما مهم تر میشود. دیگر کافی نیست که در کاری که انجام میدهید چه اندازه تخصص دارید. شما باید نشان دهید کاری که انجام میدهید چگونه به شرکت کمک میکند. این به آن معنی است که زبان مدیران اجرایی را بیاموزید حال میخواهد این زبان حاشیه سود باشد یا سهم بازار یا سود قبل از بهره و مالیات یا هر مفهوم دیگری. معنای اصطلاحات را بفهمید و اینکه چرا مهم هستند؛ آنچنان که بدانید در صحبت با مدیران خود آنها را به درستی استفاده میکنید. کاربرد زبان صحیح، نهتنها گویای آن است که به دنبال نقش آفرینی بیشتر هستید، بلکه هوشمندی و تطبیق شما را با شرکت نشان میدهد.
نترسید که از مدیر خود درخواست ترفیع کنید: تقریبا همه به دنبال ارتقا هستند. البته برخی افراد هم از اینکه یک کار را سالهای سال انجام دهند خرسندند. اگر به رئیس خود نگویید که علاقهمند به ارتقا هستید ممکن است فکر کند که شما یکی از آن افراد هستید. وقتی شرایطی پیش میآید که به رئیس خود بگویید من علاقهمند به ارتقا هستم، مهم آن است که یک مورد خاص در ذهن داشته باشید. اگر هم سمت مشخصی نباشد حداقل اشاره کنید که جایگاه مورد نظر شما شامل چه مسوولیتهایی میشود و چگونه به هدفهای کاری شما پیوند خورده است. همچنین اگر این عنوان شغلی یا جایگاه مهارتهایی میخواهد که شما فاقد آن هستید؛ برنامه خود را برای رسیدن به آن اعلام کنید.
جمعبندی: ممکن است به آن جایگاهی که هدفش را دارید نرسید اما اگر چنین اتفاقی افتاد، درخواست بازخورد کنید. توجه داشته باشید از به کار بردن اینگونه جملهها خودداری کنید که «چرا فلانی را ارتقا دادید و من را نه» در واقع به هیچ عنوان در رابطه با کسی که ارتقا یافته صحبت نکنید. به جای آن بپرسید چه مهارتهای اساسی را ندارید و اینکه به چه نیاز دارید تا برای فرصت بعدی آماده شوید. بحث نکنید، فقط گوش کنید وسوالاتی خردمندانه و رو به جلو بپرسید. مطمئن شوید به توصیههایی که به شما شده به درستی عمل میکنید. اگر رئیس شما مواردی را پیشنهاد کرد که با انجام دادن آن احتمال ارتقای خود را بالا ببرید و انجام ندادید انتظار نداشته باشید که دفعه بعدی، شما برای ارتقای رتبه انتخاب شوید. ارتقای رتبه بهصورت دفعی نیست و عملکرد خوب هم تضمینکننده یا شرط کافی نیست. حقیقت این است که شما صرفا به خاطر عملکردتان ارتقا نمییابید، بلکه به این خاطر است که رئیس شما فکر میکند این توانایی را دارید که در نقش بالاتری برای شرکت ایجاد ارزش کنید.