کد خبر: ۳۰۴۱۴
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۲
اخذ مالیات از خانه‌های خالی یکی از مباحثی است که سالهاست درباره‌ آن گفت‌وگو می‌شود اما درباره‌ اجرایی شدن یا نشدن آن، روند اجرای آن و موارد مشابه هنوز هم اختلاف‌نظرهایی هست. اخذ مالیات و کسب درآمد از حدود یک میلیون و دویست هزار ساختمان آجری خالی که فقط حدود 400 هزار واحد آن در تهران قرار دارند، موضوع قابل بحثی است اما سوال اینجاست که قانون اخذ مالیات از خانه‌های خالی از یک نظر شبیه به قانون مالیات‌های مستقیم است. هردوی این قانون‌ها از سالها پیش، یعنی اوایل انقلاب مورد بحث قرار گرفته بودند اما به نتیجه رسیدن آنها زمان بسیار زیادی از ما گرفته است.
 با این تفاوت که قانون مالیات‌های مستقیم تا اندازه‌ای جلو رفته اما زمزمه‌های اجرای قانون مالیات خانه‌های خالی هنوز هم به گوش می‌رسد.

مشکل اجرایی نشدن این قانون به نبود قانون مناسب برمی‌گردد. برای اجرایی شدن هر پروژه تا تفکری باید قانون وجود داشته باشد.

ضمن این‌که باید نگاه خودمان را نسبت به مالیات تغییر بدهیم. در نگاه مسئولان کشور ما مالیات و درآمدهای مالیاتی تنها راه برون‌رفت از تمام مشکلات اقتصادی دانسته می‌شود در صورتی که مالیات باید به عنوان آخرین راهکار رفع مشکلات مالی در کشور ما باشد. الویتی که در وهله اول باید مدنظر مسئولان باشد، افزایش تولید و متناسب کردن عرضه و تقاضا در بازار است. تنها در آن صورت که بازار به ثبات و وضعیت مطمئنی رسیده باشد، می‌توانیم به گرفتن مالیات به صورت‌های مختلف و در نتیجه رفع دشواری‌های مالی کشور فکر کنیم.

از سوی دیگر، اجرای قانون مالیات گیری از خانه‌های خالی نیازمند اجرای یک سیاست نظارتی کاملا قوی و هدفمند است تا بتوان جلوی سوداگری مسکن را گرفت. رکود بازار مسکن در چند وقت اخیر باعث شده که مالکان صرفا با هدف سوداگرانه اقدام به خرید خانه‌های خالی بکنند. این افراد خانه را به عنوان منبع درآمد نگاه می‌کنند و با خالی نگه داشتن خانه‌ها در انتظار فرصتی هستند که بتوانند کالای آجری‌شان را به قیمت بالایی به مشتری‌های نیازمند بفروشند. دولت باید بتواند ساز و کاری را تدوین کند که با سوداگری‌ها و سواستفاده‌ از این رکود مقابله کند.

وضعیت کنونی بازار مسکن در کشور به شکلی است که تقاضای مسکن بیشتر از عرضه است. بنابراین ما باید برای رفع چنین دشواری‌هایی بتوانیم تولید را افزایش داده و بین دو کفه‌ ترازو تعادل برقرار کنیم. در حال حاضر به نظر می‌رسد، حتی در صورت ورود خانه‌های خالی به بازار مصرف این خانه‌ها کفاف نیاز موجود در بازار را نمی‌دهد و نمی‌تواند مشکلی را از ما رفع کند. به همین دلیل هم هست که معتقدیم، دریافت مالیات باید آخرین راهکار مسئولان کشور باشد.

به طور کلی، اعتقاد من بر این است که هرکدام از این روش‌ها به تنهایی می‌تواند یکی از عوامل رونق مسکن باشد و کاری کند که بازار از چنگ سوداگران بیرون جسته، جهش ناگهانی قیمت در بازار مسکن رخ ندهد. با این وجود اگر باز هم سوداگران مسکن وجود داشتند، اخد درآمد از مالیات همچنان کار دشواری به نظر می‌رسد و به همین جهت است که اعتقاد دارم، باید از روش‌های غیرمالیاتی نیز برای بهبود وضعیت استفاده کرد.

آن‌چه همگان بر آن اذعان دارند، این است که، اگر هدف از اخذ مالیات توسط دولت، صرفا کسب درآمد باشد این کار اشتباه است. چرا که به نظر نمی‌رسد این کار درآمد خاصی برای دولت در برداشته باشد. حتی می‌توان این‌گونه گفت که، هزینه‌ی اجرای اجرای برنامه‌ گرفتن مالیات از خانه‌های خالی، ممکن است از درآمد حاصل از آن بیشتر باشد. با این وجود، اجرای درست این قانون در صورتی که پس از برقراری توازن میان عرضه و تقاضا عملی شود، می‌تواند در تنظیم بازار مسکن نقش تعیین‌کننده و بسزایی داشته باشد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار