محمد آقازاده
روزنامه نگار
او بي تعارف از مصايب دوران احمدي نژاد ميگويد. دوراني که درآمدهاي افسانه اي نفت را تجربه کرد، اما با اينهمه درآمد، ارز هزار توماني را به سه هزار تومان رساند. فساد ساختاري را به بهانه تحريمها در جامعه جا انداخت و از همه مهمتر بي نظمي، سليقه زدگي و آشفتگي در تصميم گيري جايگزين همه نظمهاي شناخته شده کرد.
اين چهره سياسي هر چند مصايب دوران احمدي نژاد را مهم ميداند ولي آنرا معلول ضعف ساختار حزبي در کشور و عدم اعتماد مردم به قدرت سياسي ميداند . وي معتقد است دهههاست دولتها هزينه اداره کشور را بيش از حد بالا بردند . وي معتقد است با اين وضعيت گريز از بحرانها به سادگي ممکن نيست . در پس استدلالهاي او اين انديشه نهفته است تنها با حضور عقل جمعي نخبگان و مشارکت مردم ميتوان مشکلات را حل کرد.فارغ از ديدگاههاي غرضي بزرگترين مشکل دوران احمدي نژاد آنست که وي تمام ساختار دولت را به نفع اراده و سليقه فردي خود منحل کرد و وزرا و وزارتخانهها در برابر تصميمات غلطش قدرت ايستاد گي نداشتند و درآمدهاي بالاي نفتي مدتي اين فرصت را به او داد که مشکلات ناشي از اراده فردي که خصلت متناقض هم داشت از ديدهها بپوشاند . اما وقتي تحريمها مسير سيل درآمدهاي نفتي را مسدود کرد ناگهان حبابهاي خيالي ترکيدند و به خاطر بيماري هلندي قيمتها نه روز به روز بلکه دقيقه به دقيقه بالا برود. انتظار تورميمردم را ناچار کرد تمام نقدينگي شان را مبدل به کالاي مصرفي و سرمايه اي کنند و تا حدودي از گزند تورم در امان باشند.هر چند با آمدن روحاني خود احمدي نژاد رفت ولي روح حاکم بر آن دوران همچنان باقي ماند . مديران عادت کرده بودند ناگهاني تصميم بگيرند بدون آنکه به پيامدهايش بيانديشند. حقوقهاي نجوميحاصل اين نوع مديريت است . دولت روحاني در سه سال اخير هم با بحران کمبود درآمدهاي نفتي روبرو بود و هم با سخت جاني فرهنگ دوران احمدينژاد . ماجراي برجام باعث شد دولت نتواند براي حذف اين فرهنگ تمرکز لازم را بيابد . دوران باقي مانده از رياست جمهوري فرصت اين چالش را به دولت نميدهد . ولي بايد از هم اکنون اين معضل را برطرف کرد تا در دوره بعدي اين فرهنگ يکبار براي هميشه از ميان ما رخت ببندد.