محمد نيشابوري
تاريخ امروزبا جلوه ديگري رقم خورد.اندوه بزرگي بود وقتي که پيکرمريدروح الله ،مردي ازتبارمردان خدا را بدرقه کرديم.دلمان خون وچشممان اشکباربود.باورش سخت است که ديگرجلسات مجمع تشخيص وخبرگان رهبري بدون استوانه رفيع انقلاب برگزار شود.امروزديگرگونه روزي بود.بدون شک ازسال 68 تاکنون هيچ کس اندوهي چنين تلخ را تجربه نکرده است.گرچه ايران درطول اين نزديک به سه دهه مردان وزنان بزرگي را ازدست داداما اين شوک عظيم فقط با بدرقه اي با شکوه ميتوانست آرام گيرد .امروزملت ايران با مردي وداع کرد که همواره مصالح جمع وملت ايران را برمنافع خود وخانواده اش ترجيح ميداد تا مبادا گزندي وغباري به ارکان نظام وتودههاي مردم برسد يا بنشيند.امروزملت ايران با بزرگ مردي وداع کردکه با مسايل کلان وخرد نظام عالمانه ومجتهدانه برخوردميکرد.اوازعوامفريبي به شدت پرهيزميکرد.امروزملت ايران با مردي ازتبارنيکان وداع کرد که هيچگاه روي ازمردم برنتافت وهمواره خود را دربرابرراي آنها قرارداد تا ميزان علاقه خود به آنان را وميزان محبت واعتمادآنان به خود را بسنجد وببيند.امروزملت شريف ورشيد وسربلندايران با سردار بزرگي وداع کرد که رشدعلميوپيشرفت فناورانه ايران براي اودغدغه اي تمام ناشدني بود.دستاوردهاي بزرگ هسته اي که اکنون به آن ميباليم با انديشه بلند اوبعدازانقلاب پي گرفته شد وببارنشست.ملت سرزمين کهن ايران،امروزبا روشن انديش وعالميمجاهدي وداع کرد که به حق شهروندي وبيان افکارمردم توسط رسانهها،اساتيددانشگاه،روشن فکران ودلسوزان اعتقادي راسخ داشت.اوهمواره سعي ميکرد تا شنونده خوبي براي نظرات تودههاي مردم باشد.گاه انتقادهاي گزنده را ميشنيد اما با صبري مثال زدني و آرامشي بي بديل به اصلاح امورميپرداخت.معتقد بود تا نظرش را نخواستهاند نبايداعتقادات يا انديشههايش را تحميل کند.اين اوج بزرگي يک انديشمند وارسته است.جان وروح اوآميخته با شوربراي رشد وپيشرفت ايران بود.چه بسيارمديراني که درسايهانديشمندي وهوش وذکاوت اورشد يافتند وامروزسکان دارپيشرفت ايران هستند.حزب اسلاميکارضمن قدرداني وتجليل ازاين همه محبت وقدرشناسي ملت شريف وبزرگ ايران اسلاميايران آزرومند است که راه وانديشه اوهمچنان چراغ فرداها وقرنهاي آينده اين سرزمين باشد.هر چند تقديرچنين رقم خوردکه حيات مادي را ترک کنداما انديشه وافکاربلنداوکاروان بزرگ انقلاب راترک نخواهدکرد.اينک اين ماييم وراه روشن وبي بديل او.اين ماييم وعظمت انديشه وافکاراعتدالي واصلاحي او.اين ماييم واين برگ برگ تاريخ نانوشته انقلاب براي سالها وقرنهاي آينده.
گرمرد رهي ميان خون بايد رفت
وزپاي فتاده،سرنگون بايدرفت
تو پاي به راه درنه وهيچ مپرس
خود راه بگويدت که چون بايد رفت