خبرورزشی/ جهانگیر کوثری؛ برای مربیانی که صداقت بیشتری دارند و راه صاف قانون را دنبال میکنند، خیلی سخت است که رفتارهای مدیران فوتبال ما را درک کنند. مدیریت در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس دارای پیچیدگیهای عجیب و غریبی است که اتفاقاً ماندگاری در آن به چشم نمیخورد. برگردیم مدیریتهای این دو تیم را مروری کنیم تا بیشتر به این تئوری و فرضیه نزدیک شویم. عباس وکیل در سال ۵۸، عباس گلیجانی سال ۱۳۶۰، عباس انصاریفرد سال ۷۰، امیر عابدینی از ۷۳ تا ۸۰، دوباره عباس انصاریفرد سال ۸۰، علی میرزایی سال ۸۱، علی پروین سال ۸۲، اکبر غمخوار سال ۸۳، حجت خطیب سال ۸۴، سهباره عباس انصاریفرد سال ۸۴ تا ۸۶، حبیب کاشانی سال ۸۷، داریوش مصطفوی سال ۸۸، چهارباره عباس انصاریفرد سال ۸۸، محمد رویانیان از سال ۹۰ تا ۹۲، علیرضا رحیمی سال ۹۳، حمیدرضا سیاسی سال ۹۴، علیاکبر طاهری سال ۹۶، حمیدرضا گرشاسبی سال ۹۷ و ایرج عرب از سال ۹۷. یعنی طی ۴۰ سال ۲۳ مدیر بر مسند ریاست باشگاه پرسپولیس نشستهاند. در حالی که طی ۱۵ سال از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ دو مدیر بر پرسپولیس مدیریت کردند.
در استقلال طی ۳۳ سال یک مدیر و پس از خسروانی یعنی از ۵۷ تا به امروز که نزدیک به ۴۰ سال میشود، ۱۶ مدیر در استقلال مدیریت کردهاند. از عباس کردنوری از سال ۱۳۵۸ تا امیرحسین فتحی در سال ۱۳۹۸. با تغییرات زودگذر هیچ مدیری قادر نیست برنامه درازمدتی برای باشگاه پیریزی کند. ضمن اینکه این مدیران ناچارند تابع برنامههای دولتی رؤسای بالاتر خود باشند و استقلال مالی و فکری هم نخواهند داشت و انتهای قصه تمام این مدیران به یک درام تلخ و گاه به یک تراژدی ختم میشود.
استراماچونی با باشگاهی که بودجه اساسی، مدیر ثابت دائمی و انتخابی ندارد و تمام عواملش از دیگر ارگانها سفارش میشوند، چگونه به تفاهم و تعامل و موفقیت برسد؟! شاید کالدرون مرد باتجربهای باشد و مماشات هم بکند، اما استراماچونی سادهتر و صافتر از رقیب آرژانتینی خود است و بعضی از رفتارها را درک نمیکند و به اصطلاح میبُرد و جوش میآورد. او تابع نظم یک لیگ حرفهای بوده است و انتظار دارد هرکس اندازههای شغل خود را در باشگاه بشناسد و تمام ردیفهای مدیریتی در باشگاه کار خود را انجام دهند. آن نظم کجاست و چه کسی مسئولیت نبودن مترجم و کمبودها را به عهده میگیرد؟ برویم یک لیوان آب خنک دست استراماچونی بدهیم و تحمل او را بالا ببریم که راه دراز است و باید با ما تا ته خط لیگ بیاید.