کد خبر: ۸۵۶۵۳
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۹
مدیرمسئول انتشارات روزگاردر گفتگو با تجارت آنلاین تشریح کرد؛
بسیاری از آنهایی که دایم گرانی کتاب و روزنامه را بهانه می کنند، هیچ مشکلی برای خرید ندارند. بسیاری از افراد که به بهانه گرانی، با روزنامه و کتاب قهر کرده اند، از کتاب برای ویترین خانه هایشان استفاده می کنند. این بی توجهی باعث شده تا رتبه مطالعه ایران در بین کشورهای جهان، رتبه شرمندگی باشد. در این رابطه محمد عزیزی مدیرمسوول انتشارات روزگار، سردبیر مجله رودکی و نویسنده، منتقد و شاعر گفت و گو کردیم.

حال ناخوش صنعت نشر

کورش شرفشاهی: مدتهاست زندگی شهری باعث شده تا از رویکردهای بسیاری فاصله بگیریم و گمان کنیم باید گذشته ها را به فراموشی بسپاریم. بدتر اینکه هرچقدر از فناوری روز بهره بیشتری می گیریم، از زیبایی های زندگی فاصله می گیریم. خواندن نیز یکی از این موارد است. حاضر هستیم برای همه چیز زندگی مان پول خرج کنیم، اما وقتی صحبت از خرید کتاب، روزنامه، مجله و... می شود، صدها دلیل می آوریم تا ثابت کنیم جرم دوری از مطالعه و بی توجهی به خواندن بر گردن ما نیست. براستی خرید یک روزنامه چقدر برای زندگی ما هزینه دارد؟ اگر در ماه یک کتاب بخریم، چه بلایی به روزگارمان می آورد؟ بسیاری از آنهایی که دایم گرانی کتاب و روزنامه را بهانه می کنند، هیچ مشکلی برای خرید ندارند. بسیاری از افراد که به بهانه گرانی، با روزنامه و کتاب قهر کرده اند، از کتاب برای ویترین خانه هایشان استفاده می کنند. این بی توجهی باعث شده تا رتبه مطالعه ایران در بین کشورهای جهان، رتبه شرمندگی باشد. در این رابطه محمد عزیزی مدیرمسوول انتشارات روزگار، سردبیر مجله رودکی و نویسنده، منتقد و شاعر گفت و گو کردیم.

مدیرمسوول انتشارات روزگار با ابراز تاسف از اینکه میانگین مطالعه سرانه برای هر ایرانی حدود 3 دقیقه در روز است گفت: البته اگر فضای مجازی را به عنوان مطالعه حساب کنیم، هر ایرانی چندین ساعت در فضای مجازی حضور دارد. البته این حضور به معنای مطالعه هدفمند نیست، بلکه سرک کشیدن است که در قالب گروههای دوستانه و خانوادگی یا صنفی است که مطالعه محسوب نمی شود. مطالعه یعنی اینکه فرد بر اساس نیاز روحی خودش کتابی را می خواند. با این وصف فضای مجازی به مطالعه مردم افزوده است.

وی با یادآوری اینکه ایران نویسندگان و شاعران بزرگی همچون رودکی، فردوسی، حافظ، سعدی دارد و با داشتن این بزرگان مطالعه روزی سه دقیقه در شان مردم ایران نیست گفت: امروزه تفکر غلطی در بین مردم شکل گرفته که نیاز به مطالعه نداریم که ناشی از نا آگاهی است. انسان زمانی علاقمند به موردی می شود که شناخت مختصری از آن پیدا کند. در مورد کتاب هم این طور است. باید کتاب در دسترس ما باشد و بخوبی معرفی شود تا علاقمند به خرید کتاب و مطالعه آن بشویم. باید مطالعه کنیم تا لذت آن را درک کنیم و برای درک لذت مطالعه، قبل از هر چیز باید بخوانیم.

عزیزی با ابراز تاسف از کاهش مطالعه در بین جوانان گفت: امروزه جوانان بسیاری می دانند که فلان تیم فوتبال چه وضعیتی دارد و زندگی نامه بازیکنانش را هم می داند، اما همین جوانان نویسندگان بزرگی مانند جلال آل احمد یا سعدی که خیابان پر رفت و آمدی در تهران به نام آنهاست را نمی شناسند و نمی دانند چه کتابهایی نوشته اند.

وی دلیل بی توجهی به نویسندگان کشورمان و ضعف مطالعه در ایران را کم کاری رسانه ها به ویژه صداو سیما دانست و گفت: شبکه های پر مخاطب تلویزیون مسابقات فوتبال را پخش می کند در حالی که مطبوعات و صداوسیما باید برای مطالعه فرهنگ سازی کنند که متاسفانه نمی کنند. رسانه ها باید دانشگاه باشند که نیستند.

مدیرمسوول انتشارات روزگار در پاسخ به اینکه گرانی کاغذ و چاپ تا چه اندازه در کاهش فرهنگ مطالعه نقش داشته است؟ گفت: وقتی در گذشته یک کتاب با 500 صفحه 10 هزار تومان قیمت داشت، مردم می توانستند آن را خریداری کنند اما وقتی کاغذ از بندی 50 هزار تومان به 500 هزار تومان می رسد، یعنی قیمت کتاب هم باید 10 برابر بشود. این در حالی است که هزینه های چاپ نیز چندین برابر شده و همه این موارد دست به دست هم می دهد تا مردم برای خرید کتاب بهانه داشته باشند.

وی با اعلام اینکه امروزه ناشران کمترین سود را می برند گفت: در بسیاری از موارد سود انتشارات کتاب به اندازه ای ناچیز می شود که صرفه اقتصادی ندارد. با این وصف می بینیم که خرید کتاب همچنان مورد استقبال قرار نمی گیرد.

عزیزی با یادآوری اینکه درگذشته قرار بود به کتاب یارانه تعلق بگیرد تا کالای فرهنگی از سبد زندگی مردم حذف نشود گفت: وقتی در دوره احمدی نژاد یارانه کتاب را قطع کردند و بن کتاب را به دانشجویان و حوزوی ها دادند، دیدیم که مقدار ناچیزی از این بن ها برای خرید کتاب هزینه شد و بخش عمده ای از آن در بازار آزاد به پول نقد تبدیل شد تا مردم پول را به کتاب ترجیح بدهند و از همانجا سرنوشت کتاب منحرف شد.

وی از نبود حمایت های واقعی انتقاد کرد و گفت: به تازگی وزارت ارشاد اعلام کرده که کاغذ و زینک را با قیمت مناسب به انتشارات و روزنامه ها می دهد اما هنوز به من ناشر زینک نداده اند و مقدار کاغذی هم که به ما می دهند، بسیار ناچیز است. بنابر این می بینیم بستر حمایت از کتاب و کتابخوانی و مطالعه در حد شعار است و حمایت واقعی وجود ندارد.

امروزه حدود سه هزار کتابخوانه عمومی در کشور وجود دارد که اگر از هر ناشر سه هزار کتاب خریداری کنند، آن ناشر می تواند سرپا بماند.

این نویسنده کشورمان از رانت در عرصه کتاب خبرداد و گفت: اگر نهادها و مراکز فرهنگی کتابهایشان را از همه ناشران بخرند، وضعیت نشر در ایران بهبود خواهد یافت، اما این گونه نیست و گزینشی کتاب می خرند. قرار نیست کتاب را به نانشران بخصوصی سفارش بدهند و شاهد بحران در بقیه انتشارات باشیم.

وی ممیزی کتاب را یکی از جدی ترین مشکلات دانست و گفت: تمامی ناشران بحث ممیزی را در نظر می گیرند. ما نمی خواهیم کتابی تولید کنیم که فرزندانمان نتوانند آن کتاب را بخواهند. دلمان نمی خواهد در کتابی که چاپ می کنیم به باورهایمان توهین شود یا نظام زیر سوال برود. عزیزی افزود: ممیزی کلی قابل قبول است و هر حکومتی چنین ممیزی هایی دارد. در روزنامه ها و مجلات مگر ممیزی نداریم. اما در وزارت ارشاد به نام ممیزی اعمال سلیقه می شود و چون سلیقه شان نمی پسندد، بخشی از کتاب را حذف می کنند. وی با تاکید بر اینکه یک رمان در کلیت معنا می یابد و می تواند مفاهیم را به خواننده منتقل کند گفت: وقتی بخشی از کتاب به بهانه های غیر منطقی حذف می شود، لنگ می زند و معلوم نمی شود که جهت داستان به کدام سو رفته است. نویسنده می خواهد یک شخصیت داستان را توصیف کند و در جایی کار به دعوا و فحاشی می کشد تا ماهیت شخصیت داستان روشن شود، نمی توان در داستان بدان سو رفت که این شخصیت در جایی که باید عصبانیت یا منفوربودن را به خواننده منتقل کند، مودبانه رفتار کند و به جای دعوا یا کتک کاری، با طرف مقابل دست بدهد و روبوسی کند

مدیرمسوول انتشارات روزگار با اعلام اینکه گرانی و تورم باعث بحران در صنعت نشر شده است گفت: ناشران یکی بعد از دیگری تعطیل می شوند یا حرکت آنها شبهه تعطیل است. ناشری که در سال 100 عنوان کتاب منتشر می کرد و امروزه به 20 عنوان رسیده، در عمل تعطیل است، زیرا دخل و خرج انتشارات همخوانی ندارد و ناچار می شود نیروهایش را بیکار کند و این بیکاران به معضلات جامعه افزوده می شوند.

وی افزود: چرخه نشر را اگر به ساختمان سازی تشبیه کنیم، کافی است یک بخش آن مشکل داشته باشد تا کل مجموعه را به چالش بکشد و در صورت رونق نیز صنعت نشر را سرپا نگه دارد. در بحث انتشارات بخشهای گوناگون ویراستاری، صحافی، نوشتن، ترجمه، جلدسازی، کاغذ فروشی، تایپ، چاپ، توزیع، کتابفروشی و بسیاری دیگر وجود دارد که اگر کار فرهنگی رونق نداشته باشد، تمامی این بخشها بیکار و از گردونه خارج می شوند. عزیزی در پاسخ به اینکه آیا در صنعت نشر نیز مافیا وجود دارد گفت: من دوست ندارم تمامی مشکلات را بر گردن مافیا بیندازم اما واقعیت این است که در کارهای فرهنگی و انتشارات نیز مافیا وجود دارد. وقتی یک ناشر تمام تلاش خود را می کند تا کتاب خوبی منتشر شود، چرا وقتی آن را به گردونه توزیع می دهد، لنگ می زند؟ وی با اعلام اینکه امروزه انتشاراتی هستند که با لابی قدرت ارتباط دارند گفت: درنتیجه وقتی یک انتشارات مستقل کتابی را با بهترین کیفیت و ترجمه چاپ می کند، مافیای قدرت مانع توزیع آن می شود، زیرا چاپ همان کتاب را دست دارد اما هنوز چاپ نکرده است. در نتیجه کتاب چاپخانه مستقل را پشت ویترین قرار نمی دهند تا زمانی که کتاب انتشارات مورد حمایت چاپ شود، زیرا نمی خواهند بازار آن کتاب از دست برود. این شاعر و نویسنده کشورمان با تاکید بر اینکه توجیه مافیای قدرت این است که مترجم این کتاب جوان و بی تجربه است گفت: براستی چه زمانی باید به جوانان میدان بدهیم. مگر قرار است یک مترجم کار ترجمه تمام کتابها را انجام بدهد؟ چرا باور نداریم که علم بروز می شود و مترجم های جدید مانند پزشکهای جدید یا مهندسان جدید بسیار مسط تر و آگاه تر هستند؟ نتیجه اینکه در قالب این بازی ها، مافیای کتاب و انتشارات نیز با ابزارهای گوناگون اهداف خودشان را پیش می برند، ولو اینکه با اتهام زدن به خواسته خودشان برسند. اینکه آقایان اعلام می کنند فلان انتشارات با مترجم های بی نام و نشان کار می کند و به همین دلیل سعی در تضعیف آن دارند، چه معنایی دارد؟ وی با طرح این پرسش که مگر قرار نیست به نخبگان جوان میدان بدهیم گفت: بسیاران از بزرگان امروز، در گذشته بی نام و نشان بودند و کسانی باعث شناسایی این بزرگان شدند که برای اولین بار به آنها میدان دادند. عزیزی با تاکید بر اینکه با وجود بازار بد نشر، هنوز هم عده ای دنبال کتاب هستند و مطالعه می کنند گفت: همچنان باید کتاب خوب تولید شود. اگر در همین شرایط هم کتاب خوبی نوشته یا ترجمه و به مردم معرفی شود، می توانیم مردم را با کتاب و کتاب خوانی آشتی بدهیم. هنوز هم مردم از مطالعه کتاب خوب لذت می برند و باید این لذت را برای همه مردم تعریف کنیم. اگر مردم از لذت کتابخوانی با خبر شوند، توجهی به گرانی نمی کنند و در بدترین شرایط اقتصادی کتاب می خوانند. وی با اعلام اینکه کتاب انسان ها را از افتادن به چاله های بزهکاری نجات می دهد گفت: تا امروز کدام انسان اهل مطالعه را در کلانتری ها و مراکز قضایی سرگردان دیده اید. کسانی به انحراف می روند که وجدان اخلاقی و اندیشه ندارند. کسانی که با کتاب بزرگ شوند، اهل هیچ گونه خطرآفرینی نیستند. خانواده هایی که می بینند فرزندشان به کتاب علاقه دارد، به آینده او امیدوار شوند و از همان اوایل زندگی فرزندانشان را با کتاب مانوس کنند. مدیرمسوول انتشارات روزگار با ابراز تاسف از اینکه بسیاری از خانواده ها در روستاها و مناطق فرودست شهرها توان خرید کتابهای غیر درسی را ندارند اما قرار نیست آنها با کتاب قهر باشند گفت: اولیای تربیتی مدرسه باید به دانش آموزان و والدین آنها بگویند که مدرسه کتابخانه دارد و البته باید آن کتابخوانه را پربار نگه دارند. مهمتر اینکه این کتاب ها را بدون نگرانی به دانش اموزان بسپارند. امکان دارد یک معلم کتاب داشته باشد، چه اشکالی دارد که معلم کتابهایش را به بچه ها امانت بدهد و برای خواندن آن کتاب به دانش آموزان فرصت محدود بدهند و پس از پایان فرصت تعیین شده، کتاب را بگیرند و به دانش آموز دیگری بدهند؟ وی با ابراز تاسف از اینکه کتابخانه های عمومی کتاب دارند اما مردم حتی به کتابخانه هم نمی روند گفت: من نمی توانم بپذیرم که مردم به دلیل فقر و نداری کتاب نمی خوانند. مردم برای فرزندانشان همه جوره هزینه می کنند اما در کتاب خریدن خساست به خرج می دهند. برای بچه ها از همان دوران کودکی انواع اسباب بازی و لباس را می خرند اما وقتی بچه دستش را به سوی کتاب دراز می کند، از خریدن خودداری می کنند. عزیزی افزود: متاسفانه در بسیاری از موارد برای بچه ها کتاب می خریم اما اجازه نمی دهیم بچه با کتاب ارتباط برقرار کنند. نگران این هستیم که مبادا کتاب خط خطی یا پاره شود و همین امر باعث می شود که فرزندان ما از کتاب بترسند، زیرا در باور بچه های ما کتاب با نگرانی از پاره شدن و تنبیه برابر است. وی با اعلام اینکه تفکر والدین ما از کتاب، به کتابهای درسی منحصر می شود گفت: والدین نگران این هستند که خواندن کتاب داستان یا شعر باعث انحراف اندیشه فرزندان شان می شود، در صورتی که مطالعه از هر نوعی که باشد، فرهنگ خواندن را گسترش می دهد که یکی از آنها می تواند درس خواندن باشد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار