مهسا مژدهی: دوسال بعد از شهادت سردار سلیمانی مقاومت کماکان دست بالا را در تحولات خاورمیانه دارد. با این حال خلا حضور او به عنوان فرمانده این میدان مشهود است. وضعیت امنیتی در خاورمیانه فاصله زیادی از سال ها حضور داعش گرفته است با این حال با روی کار آمدن طالبان در افغانستان و ظهور داعش خراسان از یک سو و فعالیتهای داعش در عراق به صورت پراکنده ازسوی دیگر موجب شده تا بار دیگر مساله امنیت به عنوان موضوعی اساسی مطرح شود. اما وضعیت امنیتی منطقه در دوسال اخیر و بعد از ترور سردار سلیمانی به دستور ترامپ به چه سمتی پیش رفته است؟
در خبرآنلاین با صباح زنگنه کارشناس مسائل بین الملل به گفتگو نشسته ایم:
ترور و در پی آن شهادت سردار سلیمانی در شرایطی که او پرچمدار مقابله با داعش بود، منطقه را در یک شوک فرو برد. پس از این اتفاق که حالا دو سال از آن گذشته است، وضعیت کلی امنیت را در منطقه خاورمیانه چطور ارزیابی می کنید؟
شهید سلیمانی نقش بسیار اساسی و مهمی در مقابله باتروریسم در منطقه داشت. به خصوص آنکه داعش به دنبال تسلط بر سرزمین های منطقه بود. همینطور مقابله با دیگر گروه های تروریستی که مورد حمایت کشورهای منطقهای و فرامنطقه ای بودند داشت. لذا ایشان هم با مدیریتی که می کرد و هم نقشی که در ارتباط برقرار کردن با نیروهای ملی هر کشور یا گروه های سیاسی هر کشور داشت، توانست مجموعه ای از نیروها را تشکیل و شبکه بسیارکارآمدی ایجاد کند تا مانع از تغییر ژئوپلتیک در منطقه شود. یکی از تغییراتی که قدرتهای فرامنطقهای و برخی قدرت های منطقه ای به دنبال آن بودند، ساقط کردن دولتها و تجزیه خاک کشورها و ایجاد وضعیت مغایر با آنچه که الان هست، بود. این تغییرات در سطح ژئوپلتیکی، ژئو اکونومیک بود که اگر این اتفاق می افتاد، شاهد مهاجرت چند ده میلیونی از منطقه بودیم. این محاسبات برای قدرت های بزرگ به عنوان بروز یک قدرت جدید تلقی می شد و علیرغم اقدام جنایتکارانه امریکا با کمک اسراییل و برخی از نیروهای منطقه ای که منجر به شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس شد، آن ساختاری که این دو ایجاد کرده بودند، ساختار پایداری بود و توانست در مقابل موج کارهای قدرتهای سلطه گر و تجزیه طلب مقاومت کرده و پایدار باشد.
یکی از تحلیلهایی که در مورد شهادت سردار سلیمانی صورت میگیرد این است که بعد از این اتفاق طالبان توانست نفوذ خود را در افغانستان گسترش دهد و این اتفاقات اخیر وظهور داعش خراسان در این کشور هم از عوامل همان ترور است. چنین تحلیلی تا چه اندازه میتواند درست باشد؟
امریکا سناریوهای متعددی در عراق و سوریه و خاورمیانه و چه در افغانستان و شبه قاره دارد. این سناریوها به تناسب دولت ها و احزابی که در امریکا به روی کار می آیند و به تناسب شرایط منطقه، به اجرا گذاشته می شوند. غافل از اینکه مردم منطقه هم برای خود نظر، نظر و برنامه و حرفی دارند. اقداماتی که شهید سلیمانی انجام داد هم در غرب آسیا و هم در منطقه خراسان بزرگ یعنی افغانستان میتوانست به برقراری ثبات و استقلال و امنیت منجر شود.
منطقه قبلا هم با خروج دولت طالبان در بیست سال قبل و حالا هم باخروج امریکایی ها از افغانستان تجربه کرده که تنها با شناخت فرهنگ منطقه و اشنایی با ضرورت واهمیت استقلال منطقه، برقراری ثبات شدنی است. کاری که سردار سلیمانی انجام میداد و منجر به ایجاد ثبات و برطرف شدن تهدیدها می شد انجام کارها بر اساس شناخت منطقه بود.
در عراق ما شاهد هستیم که درمناطق مرزی داعش دست به انجام عملیاتهایی میزند و اوضاع داخلی این کشور هم کمی بحران زده است. ایا این موارد را هم می توانیم در شمار اتفاقاتی بدانیم که بعد از شهادت سردار سلیمانی افتاد و امنیتی که بعد از غلبه بر داعش وجود داشت را خدشه دار کرد؟
فاکتورهای متعدد و عناصر متعددی وجود دارد که این ها در گذر زمان گاهی به هم می رسند و اثر گذاری خاص خود را دارند. اراده مردم عراق بر خروج امریکایی ها از عراق بود. ما شاهد بودیم که ایالات متحده در سال ۲۰۱۱ بامطالبه حکومت عراق، این کشور را ترک کرد. این بار دوم است که امریکایی ها آن تجربه را با بازگشتشان به عراق و با بهانه مبارزه باتروریست و داعش سعی می کنندجا پایی درعراق به دست بیاورند. مردم عراق عموما مردمی ضداجنبی و ضد غربی هستند که هیچ ارتباطی بافرهنگ و مردم این کشور ندارد. از طرف دیگر عراق سرشار از ثروتهای انرژی و رودخانههای پرآب است. این ثروتها ایالات متحده رابه طمع وا می دارد که بر این ثروتها هم مسلط شود. همانطور که بر تعدادی دیگر از کشورهای نفت خیز هم مسلط شده و به دنبال این بود و هست که بازار انرژی را به دست بگیرد. عراق یکی از این فاکتورهای مهم بازار انرژی دنیاست. از طرف دیگر نزدیک بودن عراق به فلسطین اشغالی است که امریکا سعی می کرد امنیت رژیم اسراییل را با حضور در عراق تامین کند. در دکترین نظامی امریکا بحث داعش درجه چندم را دارد. مهم ترین مساله برای آنها حفظ برتری نظامی و اقتصادی اسراییل در منطقه است و برای آنها این موضوع از حضور داعش پراهمیت تر است. اگر می بینیم که گروه های تروریستی در عراق یا گروه هایی که باعث ناامنی در این کشور می شود، باید بدانیم که این حرکات موضعی هستند و بهانه ای برای باقی ماندن نیروهای امریکا در منطقه است.
یک جنایتکار مرتکب قتل و جنایت شده و نمی گوید که این اقدام باعث نا امنی شده است.بلکه انها اعلام می کنند که وضعیت امنیتی در منطقه با ترورسردار سلیمانی بهتر شده است. این یک نوع فرافکنی و فرار به جلو است تا اثراتی که ترور سردار سلیمانی در امنیت منطقه گذاشته فراموش شود.
۳۱۲ ۳۱۰