وحید شقاقی شهری
اقتصاددان
قیمت ارز از دو جنبه قابل تحلیل است؛ نخست ناترازی ارزی و دوم انتظارات تورمی که نااطمینانیها را به همراه دارد. بخش اول ناترازی ارزی در کشور است که شواهد نشان میدهد وضعیت منابع ارزی کشور نسبت به سالهای اخیر بهتر بوده است. صادرات نفت ما رشد یافته که هم از لحاظ میزان صادرات نفت و هم درآمدهای حاصل از صادرات نفت نمایان است. همچنین قیمت جهانی نفت در سالهای اخیر روند صعودی داشته و در همین دو سال اخیر از حدود ۳۵ دلار به بالای ۹۰ دلار رسیده است که این موضوع بر منابع ارزی کشور نیز اثرگذار است. صادرات بشکهای نفت ایران هم بیشتر شده و این در حالی است که زمانی صادرات نفت ما به زیر ۳۰۰ هزار بشکه رسیده بود، اما در حال حاضر آمار غیررسمی حاکی از بهبود فروش نفت ایران نسبت به دوران آقای ترامپ است. این بخش از صادرات ما نیز افزایش یافته که دلیل عمده آن صادرات فرآوردهها و مشتقات نفتی است. زمانی که قیمت نفت بالا میرود قیمت مشتقات نفتی مانند پتروشیمیها و فرآوردههای نفتی هم افزایش مییابد. عملا صادرات غیرنفتی ما از منظر ارزش دلاری بهبود پیدا کرد و این رشد صادراتی نشان میدهد که منابع ارزی کشور وضعیت رو به بهبودی نسبت به سالهای اخیر داشته و، چون در واردات تغییر محسوسی نداشتیم، شاهد تراز تجاری مثبت هم بودیم که در نتیجه میتوان گفت تراز ارزی کشور هم رو به بهبود است. از لحاظ منابع ارزی به خصوص منابع حاصل از صادرات و شرایط ذخائر ارزی وضعیت بهتری نسبت به گذشته داریم و حداقل اینکه نسبت به سالهای اخیر وضعیت ما رو به وخامت نبوده است؛ بنابراین این عامل نمیتواند بر افزایش قیمت دلار و وضعیت ایجاد شده در بازار ارز تاثیرگذار باشد. عامل دوم یعنی انتظارات تورمی بحث برانگیزتر است. در این میان چند عامل وجود دارد که نااطمینانی را تشدید میکند. کاملا قابل برآورد بود که هرچقدر به انتخابات میان دورهای آمریکا نزدیک میشویم التهاب و نااطمینانی بیشتر خواهد شد. ۱۷ آبان مصادف با انتخابات میان دوره امریکاست و اخباری که در حال انتشار است حاکی از احتمال پیروزی جمهوریخواهان حداقل در کنگره است. موضوع دیگر اینکه بحث برجام متوقف شده و اخباری مبنی بر تشدید فشار آمریکا و همپیمانان آن مشاهده میشود و ممکن است در آینده احتمالا تشدید فشار از سوی جهان غرب را داشته باشیم. عامل سوم هم بحث پیروزی برخی تندروها در انتخابات نخست وزیری است؛ یعنی تندروهایی که دشمن ایران هستند و در برخی کشورها بر سر کار آمدهاند. تمام این عوامل باعث شده شاهد تشدید نااطمینانی و انتظارات تورمی باشیم که اثرات آن را در افزایش قیمت دلار در روزهای اخیر میبینیم و این در حالی است که از حیث منابع ارزی کشور وضعیت بهبود یافته و ناترازی ارزی هم کاهش پیدا کرده است. توصیه اول این است که بانک مرکزی یا کمیته مشترکی که برای مدیریت ارزی در دولت تشکیل میشود، باید محدودهای را برای نوسان ارز مبتنی بر ذخائر ارزی؛ منابع ارزی در اختیار و دیگر متغیرهای اقتصادی و سیاسی تعیین کند که مطالعه شده، علمی، منظقی و مبتنی بر توان واقعی بازارساز برای مدیریت ارز باشد. توصیه دوم اینکه پس از تعیین محدوده، مداخله هوشمند و لحظهای برای نوسانات در داخل این محدوده باید مد نظر قرار گیرد؛ یعنی بانک مرکزی یا مجموعههای ذیربط در دولت باید بین کرانه پایین و کرانه بالا مداخله و بازار را مدیریت کنند.