مریم کاظمی
مدیرمسئول نشریه دنیای بازنشسته
دوستی نقل میکرد یکی از بستگانش که چند ماه از بازنشستگیاش سپریشده بود متأسفانه به دلیل عارضه قلبی از دنیا رفت .
روایتهایی ازایندست را در خصوص بازنشستگان بسیار شنیدهایم. کسانی که با هزاران امید و آرزو پا به دوران بازنشستگی نهند تا پس از یک دوره فشرده کاری و سپری نمودن چالشها و سختیهای بسیار در ساحل بازنشستگی آرامشی تجربه کنند، اما دریغ از که اجل مهلت نداده و ضمن پرپر شدن آمال و آرزوی آنان، خانواده نیز متأثر از این رویداد تلخ قد خم نموده.
واقعیت ماجرا چیست ؟ چرا امید به زندگی در مردان بازنشسته در مقایسه با زنان، پایین است؟ چرا در شرایط مشابه زنان بازنشسته از سلامت بهتری برخوردار و عمر طولانیتری را تجربه میکنند؟
واقعیت این است که توجه به مقوله سلامت و چکاپ های دورهای در زنان بیشتر از مردان برجسته است. زنان به دلیل ماهیت فیزیولوژیک خود مراجعات بیشتری به مراکز درمانی داشته و در معرض مشاورههای گوناگون هستند که این مشاورهها خود بستری برای توجه بیشتر آنان به مقوله سلامت و چکاپ های دورهای میباشد. اما آقایان اگرچه سنگینی و سختی کارهای زندگی را بیشتر به دوش میکشند ولی در مقوله سلامت کمی سهلانگارند و به چکاپ های دورهای توجه نمیکنند، از وضعیت فشارخون و چربی و قند خون خود مطلع نیستند و بیشتر مواقع بهصورت اتفاقی و درحالیکه مشکلات و پیشرفتهای بیماری به مرحله خطرناکی رسیده است از آن آگاه میشوند. از سوی دیگر خویشتنداری آقایان و عدم بروز احساساتی نظیر غم و ناراحتی، خشم و دلخوری و استرس بالا بروز بیماری را در آنان دوچندان میکند. درحالیکه خانمها روشهای معمولی همدلی، همدردی ، گفتوگو و بروز احساسات را بهتر مدیریت مینمایند .
نکات مطرحشده واقعیت تلخی در خصوص سلامت جامعه مردان بازنشسته روایت میکند که این وضعیت میطلبد تا هم مردان و هم نهادهای متولی بازنشستگی در خصوص برجستهسازی مقوله سلامت بهویژه بیماریهایی که در دوران میانسالی و بازنشستگی ریسک بروز و ظهور آن بیشتر است، همت کنند. اگر سازمانهای متولی بازنشستگی وظایف خویش را در حوزه سلامت نیروهای انسانی خود بهدرستی انجام دهند و با برگزاری جلسات مشاوره ، اطلاعرسانی و آموزش در بخش سلامت به آنان کمک نمایند بهطورقطع بازنشستگان نظیر فردی که در مقدمه این بحث گفته شد ، عمر طولانیتری را تجربه میکردند. اگر از وظایف و مسئولیتهای صندوقهای بازنشستگی و نهادهای متولی سلامت عبور کنیم، خود آقایان بازنشسته نیز باید با پند گیری از اتفاقاتی ازایندست، مراجعات دورهای خود را به پزشکان معتمد و مراکز درمانی ، مدیریت کنند . گاهی اوقات اندازهگیری ساده فشارخون، تست ساده قند خون و یک نوار قلب و .... میتواند از رخدادی جبرانناپذیر پیشگیری کنند. مخاطب من بازنشستگان سختکوشی هستند که به دلیل این بیتوجهیها در معرض مخاطرات و بیماریها قرار دارند. شاید اغلب بیماریها منجر به فقدان افراد نیز نگردد ولی تبعات و پیامدهای آن خانواده و خود فرد را تا پایان عمر درگیر مینماید.
امروز به لطف نظام سلامت فراگیر بهویژه برخورداری بازنشستگان از بیمههای پایه، مراجعه به پزشکان و مشاوران سلامت کار پرهزینهای نیست و آثار و برکات آن بسیار ارزشمند از وقت و هزینه حداقلی است که مصروف آن میگردد . بهطورقطع عمر و جان این عزیزان گرانبهاتر از آنی است که با این غفلتهای سهوی به خطر بیافتد .از سوی دیگر بانوان نیز در این خصوص میتوانند مشوق همسران خود بوده و آنان را در جهت ارزیابی سلامت خویش ترغیب نمایند. ما در حوزه سلامت مردان نیازمند یک جنبش رسانهای هستیم، رسانهها بهویژه رسانه ملی، رسانههای مکتوب و فعالان در عرصه مجازی که در عرصه سلامت اجتماعی را دارند، باید در برجستهسازی تهدیدهای بازنشستگان در حوزه سلامت بهویژه جامعه مردان تلاش نمایند. اگر مقوله سلامت جدی گرفته شود و در همه دوران زندگی علیالخصوص دوران میانسالی و سالمندی اجرایی گردد، کیفیت زندگی و دوام آن ارتقا مییابند و ناگفته نماند که اگر توجه بهسلامت تبدیل به فرهنگعامه و مردم شود و همگان بهویژه آقایان آن را در بر برنامه خویش بگنجانند ،علاوه بر آثار و برکات فردی، برای نظام اجتماعی و اقتصاد کشور نیز مفید و مؤثر میباشد. چراکه کاهش بیماران، کاهش معلولان و کاهش خانوادههای فاقد سرپرست ، صرفهجویی است که در طولانیمدت از مجرای توجه به موضوع پراهمیت سلامت و پیشگیری از بیماریها محقق میگردد.
بیاییم برای زندگی بهتر بهسلامت خویش بهاداده و در تضمین و تأمین آن کوتاهی نکنیم.