اردشیر سنایی
تحلیلگر روابط بینالملل
بیشترین بحثی که در سفر شی جین پینگ به عربستان داریم در تقابل میان چین و آمریکا به ویژه پس از روی کار آمدن بایدن و مطرح شدن بحث مهار چین به عنوان نقطه اصلی استراتژی آمریکا در آینده معنا پیدا میکند. به نظر میرسد چین به دنبال بسط نفوذ خودش در مناطق مختلف هم منافع اقتصادی بیشتری را جستوجو میکند و هم از طریق منافع . اقتصادی به دنبال نفوذ در مناطق دیگر است و همینطور به طور مختص وارد حوزههایی می شود که در گذشته به عنوان حوزههای سنتی نفوذ ایالات متحده مطرح بود. نکته بعدی این است که کشورهایی را هم انتخاب میکنند که دچار چالشهایی در روابطشان با آمریکا شدهاند و زمینه و بستر برای تقویت روابطشان با چین مهیا شده است. مجموعه این موارد را اگر کنار هم قرار دهیم، به این نتیجه میرسیم که رئیس جمهوری چین نقطه مناسبی را پیدا و انتخاب کرده که هم متحدین سنتی آمریکا را که با چالشهایی در روابط شان با این کشور مواجه شدهاند به سمت خودش بکشاند و همچنین احساس کرده است که میتواند منافع اقتصادی بیشتری را جستوجو کند. در عین حال منابع انرژی خود را از این مناطق راحتتر به دست میآورد و دیگر آن دستاندازهایی که قبلا آمریکا میتوانست به وجود بیاورد را پشت سر بگذارد. در نهایت آنکه از آن پروژه نفوذ سیاسی خودش در کنار منافع اقتصادی میتواند استفاده کند و بحث مهار چین را حداقل در مناطقی که جزو متحدین سنتی آمریکا بودند، تضعیف کند. عربستان در دوره ملک سلمان و بن سلمان در حال پوست اندازی است و میخواهد از آن نقش سنتی خودش که به نوعی متابعت بی چون و چرا از سیاستهای ایالات متحده در منطقه بود فاصله بگیرد و نقش و جایگاه ویژهای برای خودش در مناسبات منطقهای و بینالمللی تعریف کند. نکته نخست اینکه عربستان سعی کرده با انجام اصلاحاتی ولو اصلاحات ظاهری در داخل، یک چهره جدیدی از خودش در نظام بینالملل به نمایش بگذارد و آن دیدگاهی که قرنها مبنی بر اینکه یک کشور کاملا سنتی است و مبتنی بر ویژگیهای شیخوخیت گذشته اداره میشود را کنار بگذارد. نکته دوم اینکه ریاض همچنین در تلاش است در مناسبات منطقهای نقش پررنگتری داشته باشد. نکته بعدی اینکه عربستان به دنبال آن است تا وابستگی خود را به درآمدهای مبتنی بر منابع نفتی کاهش دهد و در پروژههای عظیم مبتنی بر محیطی و شهرهای هوشمند تمرکز کند. یعنی تمام تلاش سعودی این است که از آن نقش سنتی محافظهکار گذشته که جزو محدان سنتی آمریکا بوده و تابع این کشور بوده فاصله بگیرد و در منازعاتی که آمریکا در حوزههای دیگر به ویژه با روسیه و چین داشته، دارد و خواهد داشت، پیرو ایالات متحده نباشد و خودش به طور مستقل سیاستهایی که فکر میکند در راستای منافع ملی این کشور است، اتخاذ کند. در دوره جو بایدن به نظر میرسد، مناسبات میان عربستان و آمریکا نتوانست مسیری که از قبل برخی فکر میکردند، طی خواهد شد را طی کنند و در نتیجه تلاششان این بوده که مواضعشان در راستای منافعی که خودشان در نظر گرفتهاند، قرار بگیرد حتی اگر مغایرتی با منافع آمریکا دارد.