بازیکن سابق تیم ملی و پرسپولیس که روزهای آخر فوتبالش را در سپیدرود پشت سر گذاشت، با گل خود از روی نقطه پنالتی آنها را به رویای صعود به لیگ برتر رساند.
وی در ابتدای صحبتهایش درباره دلیل کنار گذاشتن ناگهانی فوتبال گفت: فوتبال چندین رو دارد و دیگر فوتبال من سیر نزولی گرفت و همین موضوع موجب شد تا رفته رفته چند تیم عوض کنم و ۲ سال هم فوتبال بازی نکنم. برادرم که تمام زندگی ام دست او بود، فوت کرد. من هم ضربه روحی بسیار بدی از این موضوع خوردم و خانه نشین شدم. به شدت هم چاق شده بودم.
کعبی درباره انتخاب سپیدرود میگوید: پس از ۲ سال خانه نشینی به شدت چاق شده بودم. یک روز علی عشوریزاد به من زنگ زد و گفت که چه کار میکنی. من هم گفتم خانه نشستهام. بعد با علی نظرمحمدی که کنار او بود صحبت کردم. نظرمحمدی گفت به سپیدرود بیا. من پرسیدم سپیدرود اصلا که هست؟ چرا که هیچ شناختی از این تیم نداشتم. او برای من توضیح داد که سپیدرود هم مانند پرسپولیس تیم پرهواداری است که قرمز میپوشد. فردایش به حرم امامرضا (ع) رفتم از او خواستم تا اتفاق خوبی را برای من رقم بزند و سپس به رشت رفتم.
وی ادامه داد: حتی شرایطم به نحوی بود که رویم نمیشد تا در رختکن تیم جلوی سایر بازیکنان لباس عوض کنم. علی نظرمحمدی هم خیلی هوشمندانه و ابتدا برای دقایق کوتاه از من بازی گرفت و سپس رفته رفته به بازیکن اصلی تیم تبدیل شدم. بحث مربیگری من در سپیدرود هم مطرح شد البته، چون ۲ سال بازی نکردم و از شرایط فیزیکی مطلوبی هم برخوردار نبودم خیلیها فکر کردند من به عنوان مربی به سپیدرود آمدم.
او درباره گل منجر به صعود این تیم به لیگ برتر نیز میگوید: خدا دوستم داشت. چهار پنالتی زن اول سپیدرود مشخص بودند. من هم از پنالتی زدن هراس داشتم. اما پویا نزهتی که در غیاب دو بازیکن دیگر پنالتی زن اول بود، توپ را ول کرد. ورزشگاه پر بود و هر کسی نمیتوانست در آن شرایط پنالتی بزند. تیم بعد از ۴۰ سال در آستانه لیگ برتری شدن بود. من ناخودآگاه به سمت توپ رفتم تا پنالتی را بزنم. همه گفتند اجازه ندهید حسین پنالتی بزند. میدانستم که اگر آن پنالتی خراب شود، جنازه ام هم از ورزشگاه بیرون نخواهد رفت. من پشت توپ رفتم چشمانم را بستم و محکم شوت زدم. خواست خدا و کمک امام رضا (ع) بود که آن توپ گل شد.
کعبی با اشاره به جو استادیوم گفت: میترسیدم. به جز بوسان که مجبور بودم، در هیچ جا پنالتی نزدم و اصلا بلد هم نیستم. به همین خاطر میترسیدم، اما خواست خدا بود در سپیدرود، آن پنالتی تبدیل به گل شد.
بازیکن سابق پرسپولیس در ادامه خاطرهای از پیشنهاد استقلال به خودش را مطرح کرد و گفت: تمام خانواده ما استقلالی بودند. استقلال ۳ بار به من پیشنهاد داد. ۲ بار در اوج فوتبالم و یک بار هم زمانی که در استقلال خوزستان بودم، اما اعتبارم برای من از همه چیز مهمتر بود و با بررسی شرایط هربار به این تیم پاسخ منفی دادم.
کعبی در پایان درباره حواشی مربوط به شایعه صغرسن و همچنین خداحافظی در سپیدرود گفت: سپیدرود تیم خوب و ریشه داری بود. من برای هر کاری مشورت میکردم و در نهایت هم با مشورت دوستانم تصمیم گرفتم خداحافظی کنم. پیش از سپیدرود حدود ۴ سال قبل در یک مصاحبه گفتم که «آنقدر مرد هستم که بگویم ۴۰ سال سن دارم». در آن مقطع یک نفر که در یک تیم سمتی داشت، علیه من مصاحبه کرد و گفت تو چهل سال سن داری. من هم در جواب گفتم تو راست میگویی. اصلا من ۴۰ سال سن دارم. فوتبالی ایراد بگیرد.
256 43