به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مهر، کتاب «رخدادهای زندگی فریدا» نوشته اندرو وایتهد Andrew Whitehead در ۳۷۶ صفحه در هند و به زبان انگلیسی منتشر شده است. نویسنده کتاب رخدادهای زندگی فریدا، زندگی غیر معمول و خارقالعاده خانم «فریدا بدی» Freda Bedi مدافع و مبارز آزادی، عضو انجمن مجاهدین، مأمور مخفی و بالاخره یک راهبه بودایی را به تفصیل بیان میکند.
شرحی که نویسنده اندرو وایتهد در کتاب «رخدادهای زندگی فریدا: رویدادهای سیاسی، معنوی و خصوصی زندگی خانم فریدا» ارائه میدهد، به تمامی خواستها و مطالبات خواننده را را زیر پوشش میدهد. آیا سخن از زنی خارقالعاده در میان است؟ زنی انگلیسی که در دوران استعمار هند توسط انگلیسیها با مردی هندی ازدواج میکند، تغییر تابعیت داده و هندی میشود، برای استقلال هند میجنگد و حتی به عنوان یکی از کسانی که پیرو سیاست ساتیاگراها Satyagraha روش مقاومت مسالمت آمیز و عدم همکاری که توسط گاندی هدایت میشد روانه زندان میشود؟ زنی که جسم، ذهن، قلب و روحش را از همان آغاز کشمکشها در کشمیر درگیر میکند؟ زنی که در جستجوی مسلکی معنوی، سرانجام به عنوان یکی از اولین زنان غربی، به مقام یک راهبه بودایی منصوب میشود.
مطالعه چند صفحه از مقدمه این کتاب تصویری شگرف از زنی خارقالعاده به نام فریدا را در ذهن هر خواننده مجسم میکند؛ زنی که در طی زندگی روزمرهاش، امور مهمی را نیز اجرایی کرده است. با آگاهی از گستره وسیع اطلاعات در دسترس نویسنده کتاب مذکور در این موضوع همچون نامههای آن زن به خانواده و دوستانش و بالعکس، نوارهای کاست حاوی افکار وی که در طول مسافرتهایش ثبت و ضبط شدهاند، تعداد کثیر کتابهای نوشته شده توسط وی، از همه مهمتر، دوستان، آشنایان و فرزندان وی که همه مشتاق سخن گفتن از وی به عنوان زنی خارقالعاده که در زندگیشان حضور داشته است، شور و اشتیاق خواندن این کتاب را صد چندان میکند.
فرزند میانی فریدا به نام Kabir Bedi اظهار میدارد که سالیان مدیدی است که ایده ساخت فیلمی در خصوص مادرش را در سر می پروراند. نویسنده کتاب با در دست داشتن منابعی این چنین ارزشمند میتواند کل داستان آن زن را به شکل خردمندانه و بدون نیاز به حدس و گمان به رشته تحریر دربیاورد. با خواندن مقدمه این کتاب حسی رضایت گونه و نویدی از در دست داشتن کتابی بارزش در هر فرد بر میانگیزد که او را به نشستن و خواندن تمام کتاب مجبور میکند، با این حال بعد از اتمام کتاب چند سؤال در ذهن هر خواننده نقش میبندد که در این داستان اشارهای به آنها نشده بود، اول اینکه، آیا تفصیل ریز به ریز جزئیات زندگی مهیج چنین انسانهایی، به افشای روزمره بودن زندگی آنها همچون انسانهای عادی خواهد انجامید؟ و دوم اینکه آیا حدس و گمانه زنی در زندگینامه، به جا و اثر بخش است یا نه؟
«فریدا» زنی بود که از حضور در محیط بینالمللی دانشگاه آکسفورد لذت میبرد و با اجتماعات مختلف از جمله دانشجویان بریتانیاییهای حاضر در دانشگاه ارتباط نزدیک داشت. وی با گذشت زمان، شاهد تبعیضهای نژادپرستانه از سوی گروههای مختلف جامعه نسبت به انسانهای رنگین پوست نیز بود. در دانشگاه با شخصی به نام Baba Pyare Lal Bedi آشنا شد و در طی مدت زمان کوتاهی با وی ازدواج کرده و در راستای بدست آوردن شرایط بهتر برای تحصیل در مراتب بالاتر همسرش به همراه وی به آلمان مهاجرت کرد و در آنجا شاهد اعمال نازیها شد. بعد از آن به لاهور که آن زمان هنوز بخشی از هند بود مهاجرت کردند. بعد از نقل مکان به لاهور وی تصمیم بر تغییر به عنوان همسر و عروسی از خطه پنجاب، گرفت. این زن و شوهر در هند به کشمکش و نزاع علیه کمونیستهای که حامی حزب چپ گرای کنگره بودند پرداختند و همانند دیگر مبارزان آزادی خواه روانه زندان شدند.
در دهه ۱۹۴۰ میلادی، این زوج به کشمیر که در آن زمان اولاً درگیر مبارزاتی علیه تصمیم شاهزاده ایالتی و ثانیاً تاخت و تازهای مکرر پاکستانیها بود مهاجرت کردند. در همین بین فریدا به عضویت گروه زنان مجاهد با هدف حمایت از دولت علیه مهاجمان درآمد و در نقش مأمور مخفی شروع به فعالیت کرد. تجربیات فراوان وی دلیل برای داشتن روابط حرفهای واجتماعی وی با اشخاص مهم و برتر بود و در همین راستا و در سفری که به کشور میانمار داشت قدم در مذهب بودیسم نهاد و این گونه شد که فریدا توانست، نخست وزیر وقت هند جواهر لال نهرو را متقاعد به تعدیل معیارها و فعالیتهای کشور به منظور کمک به پناهندگان بالاخص از تبت کند و همین امر منجر به تبدیل وی به عنوان یک راهبه بودا شد.