پاییز دلانگیز یا به قول شعرا پادشاه فصلها از راه رسیده است. اگر چه کرونا الگوی رفتاری و زندگی بسیاری از ما و همهی مردم جهان را تغییر داده است اما در ماهیت پاییز تغییری رخ نداده است و این فصل همچنان، آغازی تازه برای محصلین و دانشجویان و حتی برخی کسب و کارهای کوچک و بزرگ محسوب میشود. در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران پس از پاندمی(همهگیری) این ویروس ناشناخته و مهلک، قرنطینهی سراسری اعلام شد و به دلیل نبود دارویی موثر و حتی کشف واکسن برای این بیماری مدارس و دانشگاهها و بسیاری از مشاغل همچنان از طریق دورکاری و دنیای مجازی به فعالیتهای خود پرداختند. اما پس از فشارهای اقتصادی و روانی که این خانهنشینی در پی داشت، پس از مدتی این قرنطینه برداشته و منجر به بازگشایی موقت مدارس و مراکز آموزش عالی شد. متاسفانه این اتفاق باعث بالا رفتن آمار مبتلایان و زمزمههایی مبنی بر قرنطینه مجدد شد.
این به این معنی است که بسیاری همچنان در خانه و با رعایت پروتکلهای بهداشتی باید به درس و کسب و کار خود بپردازند. شاید این دوران عجیب و البته سخت را فارغ از تمام دغدغههایی که برای انسان معاصر رقم زده است، بتوان به دورانی طلایی با شرایطی جدید برای خود رقم زد. با یک برنامهریزی ساده اما درست و کارآمد و با برداشتن یک قدم رو به جلو این دوران را در خاطر خود و دیگران ثبت کنیم. حتما میپرسید چگونه؟!
شاید پاسخ این سوال آنقدرها هم سخت نباشد و بشود گفت که بهترین راه موفقیت در این عبارت کوتاه اما موثر نهفته است که فقط کمی بیشتر از دیروزت تلاش کن. لازم نیست پلههای موفقیت را دو تا یکی و با شتاپ سپری کنی، با یک قدم کوتاه اما رو به جلو آغاز کن!
اگر در این راه بیتجربهای یا نیاز به راهنما و مشاوره داری پیشنهاد ما کمک گرفتن از کتابهایی است که در این زمینه نوشته شدهاند و به قول معروف امتحان خود را پس دادهاند. با پیوستن به کمپین «خوشحال با کتاب» در فیدیبو بهراحتی میتوانید این کتابها را پیدا و خریداری کنید. فیدیبو با به راه انداختن این کمپین از هفتم مهرماه، بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب را در سه مرحله جذاب با نامهای «از زندگی لذت ببر»، «یک قدم رو به جلو» و «داستانهای حال خوب کن» انتخاب و معرفی کرده است. این کتابها با تخفیف ۷۰ درصدی برای علاقمندان در نظر گرفته شدهاند، پس بهتر است تا فرصت از دست نرفته است از همین امروز به این کمپین ملحق شوید و از مزایای آن بهرهمند شوید. برای آشنایی بیشتر شما با این کمپین به معرفی برخی از این کتابها پرداختهایم.
کتاب ۲۳ راه برای غلبه بر تنبلی، نوشتهی اس جی اسکات است. کتاب صوتی این اثر در کمپین «خوشحال با کتاب» فیدیبو با ۷۰ درصد تخفیف به خوانندگان پیشنهاد شده است.
این کتاب را میتوان راهنمایی عالی برای غلبه بر تنبلی و داشتن یک زندگی پربار دانست. همهی ما دوست داریم که در کار و زندگی خود موفق باشیم و به آن چیزی که در ذهنمان میاندیشم برسیم، اما واقعا چه چیزی مانع از تحقق این اهداف و آرزوها میشود. شاید مهمترین دلیل عدم تحقق این خواستهها، همان به تعویق انداختن کارها یا به قول معروف تنبلی باشد.
اس جی اسکات در این کتاب معتقد است که موفقیت واقعی زمانی محقق میشود که اقدامات روزانهی خود و حتی عادتهایتان را با یک برنامهی منظم و درست انجام دهید و به عبارت دیگر عادتهایتان به شما کمک میکند تا به اهداف خود در زندگی دست پیدا کنید. محتوای کتاب ۲۳ راه برای غلبه بر تنبلی بر روی اقداماتی تمرکز کرده که در دنیای واقعی قابل اجرا هستند.
اس جی اسکات، نویسندهی کتاب در نیوجرسی آمریکا متولد شد و تحصیلات خود را در رشتهی روانشناسی به پایان رساند. اسکات مدتی در نیروی هوایی ایالات متحده مشغول به کار شد و پس از چند سال کار در شرکتهای مختلف تصمیم گرفت مستقل کار کند. پس کار نویسندگی و وبلاگنویسی را شروع کرد. از اس جی اسکات تا به امروز چیزی حدود ۳۰ عنوان کتاب به چاپ رسیده است که موضوع بیشتر کتابهای او بهبود سبک زندگی انسان است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
عادت تنبلی یا به تعویق انداختن کارها چیست؟ شما میتوانید ریشهی هر موفقیت یا شکستی را در یک عادت بهخصوص جستجو کنید. آنچه که شما در طول یک روز انجام میدهید، دستاوردهای آینده زندگیتان را مشخص میکند. عادتها، روزمرگی را میسازند و همهی ما چه بخواهیم چه نخواهیم به طریقی گرفتار روزمرگی هستیم. ما هر روز صبح بیدار میشویم و چنین الگویی را در پیش میگیریم: دوش میگیریم، مسواک میزنیم، لباس میپوشیم، صبحانه میخوریم، سر کارمان میرویم، کارمان را انجام میدهیم و به خانه برمیگردیم. برخی از ما برای زندگیمان عادتهای خود بهبودی را برمیگزینیم، مثلا برای خودمان اهدافی تعیین میکنیم، کتابهای الهامبخش میخوانیم، بر روی پروژههای مهم کار میکنیم و از کنار عوامل اخلالگر بیاعتنا رد میشویم.
برخیها هم از عادتهای خودویرانگر پیروی میکنیم، مثل کمترین کار مفید را انجام میدهیم، با سرگرمیهای کم کیفیت خلاقیتهای خود را از میان میبریم، غذاهای ناسالم میخوریم و شکستهای زندگیمان را به گردن دیگران میاندازیم. حقیقت آن است که عادتها هم خوب هستند و هم بد. آنها هویت ما، آنچه انجام میدهیم و آنچه میتوانیم به آن دست یابیم را مشخص میسازند.
کتاب محدودیت صفر؛ اثر جو ویتالی با همکاری دکتر ایهالیا کالا هولن نوشته شده و توسط مژگان جمالی به فارسی ترجمه شده است. این کتاب جزء پیشنهادهای کمپین «خوشحال با کتاب» فیدیبو است.
اساس کتاب محدودیت صفر از دانش بومیان هاوایی در موضوع روانشناسی موفقیت است. روش این بومیان با نام هو اوپونو پونو شیوهای برای دستیابی به ثروت، سلامتی و آرامش است. هو اوپونو پونو به معنای رها شدن از بند انرژیهای سمی درون آدمی است.
نویسندهی کتاب، دکتر جو وایتلی معتقد است که با برگشت به درون خود و پذیرش صد در صدی مسئولیتها و همچنین با رسیدن به محدودیت صفر، یعنی جایی که هیچگونه محدودیتی وجود ندارد میتوانیم بیشتر مشکلات را حل کنیم. حالت صفر را که در آن هیچ محدودیتی وجود ندارد میتوان به عشق خالص تعبیر کرد و این چهار عبارت ساده را همیشه و بارها خطاب به قدرت برتر (خداوند) تکرار کنید. دوستت دارم، متاسفم، مرا ببخش، متشکرم
در این کتاب میآموزید هیچ محدودیتی وجود ندارد و میتوانید به هر چه که میخواهید برسید و رسیدن به این جایگاه نیازمند افکار و دیدی مثبت است. محدودیت صفر میتواند انسانیت را بیدار کند.
در بخشی از کتاب صوتی محدودیت صفر میشنویم:
وقتی خود واقعیتان شوید هر آنچه کامل، تمامعیار، بیعیب و نقص و درخورتان است در اختیارتان قرار خواهد گرفت. وقتی اختیار را به دست خود واقعیتان بدهید، خواه ناخواه شاهد کمال در افکار، گفتار، کردار و اعمالتان خواهید بود اما اگر اجازه دهید افکارتان بر شما حکومت کنند خود به خود نقصان را تجربه خواهید کرد و به سمت بیماری، گیجی، انزجار، افسردگی، قضاوت و فقر هبوط خواهید کرد.
کتاب تو نمیتوانی روزم را خراب کنی، نوشتهی آلن کلاین است که اولینبار در سال ۲۰۱۵ منتشر شد و نفیسه معتکف در سال ۱۳۹۷ آن را به فارسی ترجمه کرد.
آلن کلاین، متولد ۲۶ آوریل ۱۹۳۸ است. او را پیشگام در ژلوتولوژی(خندهشناسی) و جنبش طنز درمانی میدانند. جالب است بدانید در سال ۱۹۷۴، همسر کلاین زمانی که تنها ۳۴ سال داشت در اثر بیماری کبد درگذشت. شوخ طبعی همسر کلاین که تا آخرین روز حیات آنرا حفظ کرد الهامبخش کلاین بود تا از حرفهی قبلی خود به عنوان طراح صحنه تئاتر و تلویزیون چشمپوشی کند و مطالعات خود را بر روی توسعهی انسانی شروع کند.
این کتاب زنگ هشداری است که به خواننده گوشزد میکند هر زمان که ناراحت و دمغ شدی باید حال و هوای خودت را تغییر بدهی. تو میتوانی خودت را به کری بزنی تا صدای لذت و خوشی زندگی را نشنوی، یا اینکه میتوانی با عوض کردن باتری زندگیات، اوضاع و احوالت را تغییر بدهی.
این کتاب بر اساس تجربیات کلاین و با به کارگیری لحنی ساده و روان و البته طنز به نگارش درآمده است. کتاب شامل ۵۲ موضوع مهم است که به خواننده کمک میکند قدرت درونی خود را پس بگیرد و به شرایط و افراد مختلف اجازه ندهد تا روز او را خراب کنند. هر یک از این موضوعات شامل راهکارها و توصیههایی است که با یادگیری و استفاده از آنها میتوان با مشکلات روزمره خود رو به رو شد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
همهی ما حس شوخطبعی داریم. گاهی این شوخطبعی از طرف جامعه یا به واسطهی طرز تربیت ما در ایام کودکی سرکوب میشود. ولی همهی ما با حس شوخطبعی به دنیا میآییم. این یکی از ابزارهایی است که برای بقای بشر به او اهدا شده است. هیچ حیوانی از این توانایی منحصربهفرد بهرهمند نیست که موضوعی خندهدار پیدا کند و به آن بخندد. مسئله این است که بسیاری از ما فراموش میکنیم از این نعمت الهی استفاده کنیم. وقتی عرصه به ما تنگ میشود و با تغییرات، چالشها، سرخوردگیها، رنجشها، دلخوریها و مسائلی مواجه میشویم که موجب خراب شدن روزمان میشود، فراموش میکنیم که شوخطبعی کمکمان میکند مشکلات را به طریقی دیگر ببینیم. پس به جای اینکه بگذاری ناراحتیها از تو سلب قدرت کند، چشمان خود را به روی شوخطبعی باز کن و دنبال موضوعاتی خندهدار در اطرافت بگرد.
کتاب آدمهای سمی، نوشتهی لیلیان گلاس است که نسخهی الکترونیک این کتاب در کمپین «خوشحال با کتاب» فیدیبو معرفی شده است.
در این کتاب با افراد به اصطلاح سمی آشنا میشویم و متوجه میشویم که این افراد چطور زندگی ما را زهرآلود میکنند. محتوای کتاب به دو بخش کلی دستهبندی شده است. قسمت اول شامل آزمون تشخیص و شناسایی افراد سمی و دستهبندی افراد سمی به ۳۰ نوع متفاوت است، که شما را قادر به تشخیص افراد سمی اطرافتان میکند و تا حدی در مییابید که چرا این افراد این گونهاند.
در بخش دوم، به شما ده فن آموزش داده میشود تا با آنها بتوانید به شکل مؤثر با یک فرد سمی مقابله کنید و دیگر مجبور به درونریزی احساسات منفی خود نباشید. همچنین شما بعد مطالعه و به کارگیری این کتاب قادر خواهید بود روابط خود را با یک فرد سمی بهبود بخشید یا برای همیشه او را از دایرهی معاشران خود کنار بگذارید.
لیلیان گلاس، متخصص زبان بدن، مفسر رسانه، مشاور حقوقی و نویسندهای آمریکایی است. گلس مدرک کارشناسی خود را در رشتهی علوم گفتاری و شنوایی از دانشگاه بردلی دریافت کرد و سپس به دانشگاه میشیگان رفت. او در دانشگاه میشیگان به پژوهش در مورد تفاوتهای جنسیتی در نوع برقراری ارتباط علاقهمند شد. گلس در ۲۴ سالگی، مدرک دکتری خود را از دانشگاه مینسوتا دریافت کرد.
در قسمتی از کتاب آدمهای سمی میخوانیم:
چاپلوسها از بدترین نوع آدمهای سمی به شمار میآیند. این افراد تا زمانی که شما برایشان استفاده داشته باشید در کنارتان خواهند بود و تا وقتی دیگر هیچ چیز برایتان باقی نمانده باشد، از شما سوءاستفاده خواهند کرد. آنها شما را با سخنان شیرین و دلنشین خود فریب میدهند و طوری وانمود میکنند که انگار بهترین دوست آنها هستید و حاضرند هر کاری را از ته دل برای شما انجام دهند. اگر بتوانید به عمق احساس آنها پی ببرید، متوجه خواهید شد که ممکن است حتی از شما خوششان هم نیاید، اما هرگز اینرا صادقانه به شما نمیگویند. وقتی به آنها بگویید که حرفهایشان را جدی نمیگیرید و دلتان میخواهد از شرشان خلاص شوید، خشمگین میشوند اما اصرار میکنند که شما زیباترین، زیرکترین و بهترین انسان هستید.
کتاب قلهها و درهها، اثر اسپنسر جانسون است. او نویسندهای نام آشنا است. کتابهای چه کسی پنیر مرا جابجا کرد و همچنین مدیر یک دقیقهای از آثار او است. کتاب قلهها و درهها، راهنمایی از تکنیکها و راهکارهایی کاربردی است که زندگی کاری و شخصیتان را در جهتی مثبت متحول میکند.
اسپنسر جانسون (Spencer Johnson) به عنوان یکی از پرفروشترین نویسندگان نیویورکتایمز شناخته شده است. کتابهای او به بیش از ۲۶ زبان زندهی دنیا ترجمه شده است. آقای جانسون در تمام کتابهای خود با استفاده از تمثیل مفاهیم سخت و پیچیدهی اقتصاد و موفقیت را به سادهترین شکل ممکن بیان کرده است.
کتاب صوتی قلهها و درهها (Peaks and valleys) که جزء پیشنهادهای کمپین «خوشحال با کتاب» فیدیبو نیز است از سری کتابهای رواشناسی و موفقیت است که در آن پی خواهید برد که چگونه زودتر از دره بیرون بیایید و مدتی طولانیتری قدم بزنید و به قله برسید و به عبارت سادهتر قلههایی زیاد و درههایی کم داشته باشید.
نویسنده با زبان تمثیل و در قالب یک داستان کوتاه، جوانی که در دوران سختی از زندگیاش قرار گرفته را با پیرمردی که در اوج سعادت و خوشبختی است روبرو میکند. جوان به ملاقات پیرمرد ایستاده روی قله میرود، ادامه داستان با همصحبتی و دیدارهای جوان و پیرمرد جلو میرود. جوان هر بار مشکلات خود را با پیرمرد در میان میگذارد و او نیز با فلسفهی قلهها و درهها جوان را یاری میدهد تا جایی که مرد جوان تبدیل به پیرمردی سعادتمند میشود که در قلهی خود زندگی را میگذراند. روایت این کتاب بسیار شبیه کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد است و همان سبک نگارش را دارد. اتقافات و شرایطی که مرد جوان در دره با آن روبرو است، همان مشکلاتی است که ما در شرایط سخت زندگی خود داریم و قله نمادی از موفقیت و آرامش است.
در بخشی از کتاب قلهها و درهها میخوانیم :
به راستی در چنین دنیایی چه تفاوتی است بین انسانها. اگر مسائل و مشکلات در کار و زندگی برای هرکسی پیش میآید و حتی به مصداق هر که بامش بیش برفش بیشتر، انسانهای موفق و ثروتمند بیشتر در معرض چالشها و مسائل هستند، پس در ارتباط با کیفیت زندگی انسانها تفاوتها در کجاست؟
به اعتقاد من انسانهای موفق، ثروتمند، دانشمند و پیشرو، گوهری در وجودشان دارند که انسانهای ناکام ندارند. آن گوهر شخصیت است، اعتماد به نفس است، نگاه عاشقانه و امیدوارانه است، روحیهی بسیار خوب و مثبت است. عشق و ایمان و معنویت است و خلاصه طرز نگرش و برخورد با مسائل و مشکلات کار و زندگی است. من معتقدم که این مسائل و مشکلات نیستند که بزرگ و یا کوچکاند بلکه این انسانها هستند که بزرگ و یا کوچکاند.
کتاب صوتی چگونه خودمان را دوست بداریم، با صدای دلارام شکوهی و موسیقی روزبه یگانه در فیدیبو قابل دسترسی است.
داشتن عزت و اعتماد به نفس، یک انتخاب است نه حقی مادرزاد. آموختن این که چطور خودمان را دوست بداریم، در واقع راهی است برای رسیدن به عزتنفس و اعتماد به نفس. برای رهایی از رفتارها و عادتهای مسموم و رسیدن به عزتنفس تا جایی که میتوانیم باید سکان زندگی خود را به دست بگیریم که لازمهی آن دوست داشتن خود است.
شارون وگشیدر کروز در کتاب چگونه خودمان را دوست بداریم، شرح میدهد که اعتماد به نفس یک خصوصیت ذاتی نیست و میتوان با آموزش میزان اعتماد به نفس را افزایش داد.
شارون وگشیدر نویسنده، مدرس و مشاور برجستهی آمریکایی است. وی موسس انجمن ملی کودکان معتادان است. وگشیدر در زمینهی مشاورهی خانواده فعالیت داشته و کارگاههایی را سرتاسر جهان برگزار میکند. او همچنین به عنوان مشاور ارتش، نظام آموزشی، صنعت، شرکتها و مراکز درمانی فعالیت داشته است. وی هماکنون در لاس وگاس آمریکا اقامت دارد و به کار مشاوره میپردازد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
خودباوری یعنی چی؟ کلمهی مرکب خودباوری در فرهنگهای لغت معنا نشده است اما تا جایی که من میدانم، معنایش این است. باور به هویت من که شایستهی بهترینهاست. از کجا میفهمیم که کسی دارای عزتنفس است؟ دارای خودباوری است و به خود احساس خوبی دارد؟ رفتار راهنمای خوبی است. با این حال، رفتار میتواند فریبانگیز باشد، زیرا میتوان به وجود رفتاری تظاهر کرد. میتوان به تظاهر نشان داد که ما از اعتماد به نفس و عزتنفس برخورداریم. از قدیم گفتهاند کتاب را از روی جلدش نمیتوانید ارزیابی کنید. به همین دلیل دربارهی درون کسی که اعتماد به نفس بالایی را به نمایش میگذارد و مطمئن از خود به نظر میرسد، نمیتوانیم قضاوت کنیم.