سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: نام ۳۹ شهید در انفجار پادگان شهید مدرس ملارد دیده میشود. نامهای متفاوتی از رزمنده ۵۲ ساله تا جوان ۲۰ ساله میان شهدا وجود دارد ولی شاید میان شاخصترین یاران شهید طهرانیمقدم که آن روز به شهادت رسیدند بتوان به شهید مهدی نواب، مشاور و مسئول آزمایشگاه پژوهشکده و تست سوخت، مسئول سمعی بصری جهاد خودکفایی سپاه، شهید محمد سلگی، فرمانده ترابری و ماشینهای سنگین سازمان جهاد خودکفایی سپاه و شهید مهدی دشتبانزاده، فرمانده پادگان شهید مدرس اشاره کرد، یارانی قدیمی که در اتفاقات بزرگ موشکی سپاه کارهای بزرگی کردند و نهایتاً با هم و کنار یکدیگر به شهادت رسیدند.
اما در کنار نیروهای باتجربه، نباید از فعالیت نیروهای جوان نیز غافل شد. شهید طهرانیمقدم برای نیروهای جوان ارزش زیادی قائل بود و به آنها اطمینان داشت. به همین خاطر در میان نیروهایی که با ایشان همکاری میکردند، چهرههای جوان زیادی دیده میشد. اطمینان این فرمانده به جوانان به آنها اعتماد بهنفس میداد. شهید طهرانیمقدم از اینکه کارهای بزرگ را به جوانان واگذار کند، ابایی نداشت و به خوبی از این موضوع استقبال میکرد.
تعداد جوانان شهدای غدیر زیاد است. بیشتر شهدا را جوانان تشکیل میدهند، نیروهای تازهنفس که به عشق یادگیری و خدمت به انقلاب و کشور، در حال آموختن درسهای بزرگی بودند. شهیدان سیدمحمد حسینی فردوئی، محمدحسین زلفی، میثم جهانگیری، سیدمحمد حسینی، محمد غلامی، علی کنگرانی فراهانی، جواد سلیمی، وحید شیرمحمدلو و چندین نام دیگر از شهدای دهه شصتی هستند که در کنار فرماندهشان به شهادت رسیدند.
شهید سیدمحمد حسینی فردوئی جوانترین شهید از مجموعه شهدای اقتدار است که دوشادوش سردار شهید طهرانیمقدم در جهاد خودکفایی کار میکرد و همزمان با او به دیار شهادت پر کشید. او در ۲۰ سالگی شهادت و رستگاری را تجربه کرد و یکشبه ره صدساله را رفت.
شهید میثم جهانگیری متولد سال ۱۳۶۶ بود و هنگام شهادت ۲۴ سال سن داشت. شهید جهانگیری یک سال بود که نامزد کرده بود، قبل از این اتفاق آماده عروسی بود. او تمام وسایل مربوط به ازدواجش را خریده بود و آماده بود تا به زودی مراسم عروسی را بگیرد، اما تمامی خریدهایش صرف مراسم شهادتش شد. شهید سیدمحمد حسینی شهید دیگری است که متولد ۱۳۶۳ بود و هنگام شهادت یک فرزند داشت. شهید طهرانیمقدم، سیدحسینی را خیلی دوست داشت و به عروسیاش رفت. شهید طهرانیمقدم هر وقت میخواست پروژهای را افتتاح کند میگفت نخست سیدها نزدیک بیایند و میگفت شما برکت مجموعه هستید و پروژه باید با سیدها شروع شود.
شهید علی کنگرانی فراهانی نیز متولد ۱۳۶۴ بود. جوان، پر از نیرو و انگیزه برای کار و خدمت کردن. شهید کنگرانی در اواخر دوره سربازی بود که مورد علاقه مسئولان پادگان شهید مدرس قرار گرفت و به فعالیت در این مجموعه مشغول شد و خیلی زود توجه شهید طهرانیمقدم را جلب کرد. شهید کنگرانی همانند دیگر نیروها یاری صادق و امین برای شهید دشتبانزاده و شهید طهرانیمقدم بود.
همه این جوانان از نخستین روز خدمتشان، خودشان را برای شهادت آماده کرده بودند. آنها میدانستند چه کار سخت و چه مسیر حساس و دشواری را پیش روی خود دارند. تمام این جوانان مایه افتخار و مباهات فرماندهشان بودند. حاجحسن به خوبی روحیات این جوانان را میشناخت و با آنها مثل یک رفیق بود. این نیروهای جوان هم از اینکه فرماندهای، چون حاجحسن دارند عشق میکردند. این عشق و رابطه دو طرفه بین نیروها و فرمانده موجب میشد تا آنها با دل و جان کار کنند. آنها همقسم شده بودند که تا آخرین لحظه در کنار فرماندهشان بمانند و برای اهداف والای او تلاش کنند. دقیقاً همین اتفاق هم افتاد و این جوانان همراه فرماندهشان پرواز کردند.