افزایش تعداد مربیان جوان در لیگ برتر فوتبال را باید به فال نیک گرفت و از فرصت ایجاد شده برای تربیت نسلهای آینده استفاده کرد. در روزگاری که فوتبال کشورمان به حواشی، درگیری و اتفاقات پشت پرده خلاصه میشود، میدان دادن به نسل جدید مربیان اتفاقی امیدوارکننده به حساب میآید. پشتوانهسازی یکی از مباحث مهم ورزش حرفهای محسوب میشود و این بحث هم شامل کشف و پرورش ورزشکاران مستعد و نخبه میگردد و هم مربیانی که در آینده هدایت تیمهای ورزشی کشور را به دست بگیرند. متأسفانه این مسئله در ورزش ایران همواره مغفول مانده و در بحث تربیت مربی اهمال و بیتوجهیها شدیدتر هم است. در دنیای پرطرفدار فوتبال امروزه مربیان جوان بیش از پیش موفق بوده و افتخارات زیادی را کسب کردهاند. در فوتبال ایران نیز بارقههایی از میدان دادن به نیروهای تازه نفس ایجاد شده و خوشبختانه در فصل جدید لیگ برتر این اتفاق پررنگتر از همیشه است. بازیکنانی که روزی پیراهن تیمهای مطرح را به تن میکردند حالا در کسوت سرمربی روی نیمکت مینشینند و در عرصهای دیگر خدمت میکنند. باید پذیرفت فوتبال حرفهای به جوانان خوشفکر و آشنا به علم روز نیاز دارد، اما در این بین نباید سازوکار تربیت و رشد مربیان فراموش شود.
از آنجا که در فوتبال ما هیچ چیز سرجای خود نیست و کارها به ندرت به شکل اصولی و حرفهای انجام میشود، در خصوص میدان دادن به نسل جدید مربیان هم ایرادات زیادی به چشم میخورد. نداشتن تجربه کاری و طی نکردن دورههای آموزشی از جمله مهمترین ایرادات به شمار میروند. اینکه فلان بازیکن سرشناس که سابقه بازی در تیمهای مطرح را هم در کارنامه دارد بدون گذراندن دورههای مربیگری به عنوان سرمربی یک تیم لیگ برتری انتخاب شود از آن دست مواردی است که در فوتبال ما دیده میشود. دیگر مربیان جوان هم که دورههای آموزشی را به صورت تئوری گذراندهاند برای شروع کار در عرصه مربیگری به کمتر از تیمهای اسم و رسمدار لیگ برتر رضایت نمیدهند. این در حالی است که باشگاههای بزرگ اروپایی برای استفاده از ستارههای پا به سن گذاشته خود برنامهریزی ویژه دارند. حضور در کلاسهای مربیگری و سپردن تیمهای پایه به آنها اصلیترین بخش پروژه مربیسازی است. بدون شک توجه صرف به اسم و شهرت یک بازیکن و اینکه قبلاً در کدام تیم بازی میکرده نه تنها نمیتواند مشکلگشا باشد، بلکه باعث نتایج ضعیف و بروز حواشی مختلف برای مربیان جوان شده و آینده آنها را تهدید میکند.