روزنامه تجارت- صابونسازي زماني براي خودش كيا و بيايي داشت. صابونها را روي دست ميبردند. هم به درد رخت شستن ميخورد؛ هم تميز كردن تن. آن روزها كه صابونهاي عطري و خوشبوكننده هاي آنتيك فرانسوي هنوز طرفدار نداشت، بعضيها حتي صابون را رنده ميكردند تا از آن براي شستوشو استفاده كنند. صابونسازها هنوز هم هستند. به خصوص در عطاريها بازارشان هنوز نيمرونقي دارد، احتمالا بيشتر در روستاها.
حسين و احمد طاهران،برادران 53 و 55 ساله، دو مرد صابونپزي هستند كه زهرا داورپناه سراغشان را گرفته و تا از حال و روزشان بيشتر بپرسد.
از حال و روز صابونپزي برايمان بگوييد. حال و روز صابونسازان چطور است؟
صابون سازی که دیگر نه. بهاش ميگويند کارگاه "پی آبکنی". جايي است در منطقه صنعتي مورچهخورت. اين روزها، با آن همه صابونهاي رنگ و وارنگ خارچي، كسي سراغ صابونپيچها را نميگيرد.
قبلا چطور؟ كارگاه صابونپزي داشتيم؟
تعدادی کارگاه بودند ولی اکثرا صابون توی خانهها درست میشد.
جطور شد خودتان صابونپز شديد؟
شغل موروثی و آبا اجدادی مان بوده. ما هم از بچگی پیش پدربزرگ و پدرمان آن را آموختیم و ادامه دادیم.
- از لحاظ درآمدزایی چطور شغلی بود؟
در حد گذراندن امورات زندگي بود.
چطور صابون ميسازند؟
همانطور که گفتم، قبلا توی خانهها، بشکهها و دیگهایی بود که زیر آن با بوته، بعد با چوب و بعدتر با گازوییل آتش درست میکردند تا پی و چربی ها را آب کنند.
قبلا که کشتارگاه ها به صورت مدرن و امروزی نبود. پی و چربی گاو و گوسفند از قصاب ها، دباغ ها و حتی از شهرهای دیگر مثل نجف آباد خریداری شده و با حرارت تبدیل به روغن و بعد صابون می شد. چربيها را هم از كشتارگاه ميآورند. به چربي سود سودآور ميزديم. سودها را از پتروشيمي شيراز ميآوردند. مثلا براي هر 200 كيلو چربي، 30 كيلو سود سوزآور يا به قول اهالي محل؛ سودا نياز بود. وقتی پخته میشد، 2 تا 3 بار آبش را عوض می کردیم تا ناخالصیهایش گرفته شود بعد که سفت میشد قالب ميزديم تا توي آفتاب خشك شود و صابون متولد شود. به اين نوع صابون، ميگفتيم صابون پيچ.
چرا صابونپيچ؟
وقتی قالب های صابون توی آفتاب خشک می شد، تاب برمی داشت و پیچ می خورد به همین دلیل اسمش را گذاشته بودند، صابون پیچ.
بعد كه صابونپيچها درست ميشد، چطور آنها را ميفروختيد؟
قدیمترها صابونپيچها را كول ميكردند يا پشت الاغ ميگذاشتند،به خانهها رفته و ميفروختند. بعضيها هم صابون را براي نمدمالها می بردند تا در بافت نمد برای نرم شدن و شکل گرفتنش استفاده شود.
اين روزها كه صابونپزي از رونق افتاده، با چربیهای آب شده کارگاهتان چه میکنید؟
قبلا که مواد شیمیایی کمتر بود، چرم سازیها، صابون را برای نرم کردن چرم میخریدند ولی امروزه به کارخانه صابون سازی کشور میفرستیم كه در اصفهان، طرفهای راه آهن هستند. البته به کارخانجات شهرهای دیگر مثل مراغه، مشهد، تبریز، بروجن و...هم فرستاده میشود.
از صابونپزهاي قديمي خمينيشهر كسي را يادتان هست؟
همه به رحمت خدا رفتهاند. کسانی مثل اسدالله و رمضانعلی زنگزر، غلامعلی طاهری که در منطقه دوشاخ کارگاه داشتنند. نورالله اعلایی، حیدر و رضا حبشی هم در خمينيشهر فعال بودند.
اگر خودتان باشيد، صابون صنعتي ميزنيد يا از همين نمونههاي دستساز استفاده ميكنيد؟
قبلا که خودمان صابون درست میکردیم، نه ریزش مویی بود، نه شوره سری ولی امروزه که صابونپیچي از رونق افتاده و شامپو، صابونهاي خارجي با يك دنيا عطر و اسانس آمدهاند، از اين اتفاقهاي بد هم ميافتد ديگر. بهرحال اين جنسها هم ناخالصي دارند.همين است كه ميبينيم اينهمه بيماريهاي پوست ومو زياد شده و كار پزشكهاي اين رشته هم رونق گرفته است. كاش ميشد به روزها قبل برگرديم.