تاتنهام زمان مناسبی را برای اخراج مورینیو انتخاب کرده تا کمتر سرو صدا کند. در حالی که تمام دنیای فوتبال در مورد سوپرلیگ و چشمانداز آن بحث میکردند، دانیل لوی، رییس تاتنهام شخصی را اخراج کرد که در یک زمان انقلابی بزرگی در فوتبال ایجاد کرد و رویکرد کار مربی را تغییر داد، ولی همه اینها به عقب بر میگردد.
روزهایی که یک مترجم جوان، بابی رابسون، مربی بارسا را با گزارشهای دقیق از حریف غافلگیر کرد، گذشته است.
وقتی با گستاخی تمام در اولدترافورد جشن صعود به پا کرد و پورتو گمنام را با شور و هیجان فاتح لیگ قهرمانان کرد، هنگام پایهگذاری چلسی به عنوان یک باشگاه بزرگ لیگ برتر گذشته است.
وقتی در اینتر ماشین پیروزی ساخت، روزهایی که اعضای تیمش آماده بودند برای او در زمین بمیرند و هنگام ترک باشگاه برای او گریه میکردند، گذشته است. اکنون مورینیو مربی است که بازیکنان پس از جدایی او نفس راحتی میکشند.
تاتنهام آخرین باشگاه بزرگ مورینیو به عنوان مربی است. در پاییز سال ۲۰۱۹، او با این جمله به باشگاه لندن آمد که فکر میکرد در نقش مربی تغییر کرده و آماده سازگاری با دنیای سریع در حال تغییر فوتبال است. او در ابتدا چندین پیروزی به دست آورد، اما خیلی زود فوتبال تاتنهام شروع به افت فاحش کرد و دوباره مورینیو شروع به درگیری با بازیکنان خودش کرد.
او پس از تساوی اخیر با نیوکاسل، در مورد بازی تدافعی وحشتناک که ۱۰ سال پیش در انجام آن خبره بود و الان نمیتواند ارائه کند به یک جمله ساده بسنده کرد: "همان مربی، بازیکنان مختلف. "
بدیهی است که روشهای مورینیو دیگر کارایی ندارند. بازیکن نسل فعلی چنین رویکردی را نمیپذیرد که مورینیو از او انتقاد کند و او ناراحت نشود. دله الی بارزترین نمونه این موضوع است. بازیکنان دیگر اقتدار را در مورینیو احساس نمیکنند که باید بدون تردید به آنها گوش فرا داد.
مورینیو قطعاً رختکن خود را از دست داده است. درست مثل مشاغل قبلی در رئال مادرید، منچستر یونایتد و چلسی. به علاوه، مورینیو مهارت خود در انگیزه دادن به بازیکنان را از دست داده است. استعدادهای دی بروین و صلاح را در چلسی، شاو در منچستر یونایتد و دله الی را در تاتنهام ندید.
در تاتنهام به مدت یک سال و نیم کار، هیچ چیز برنده نشد.
گرایشهای مدرن فوتبال، مورینیو را به هم ریخته است و او دیگر از معیارهای یک مربی برتر برخوردار نیست. شاید گام منطقی بعدی پست سرمربیگری در تیم ملی است، جایی که مهارتهای او به عنوان یک محرک میتواند کاملاً در دسترس باشد. به علاوه، فوتبال تیم ملی با جزییات بسیار از فوتبال باشگاهی عقب است و در اینجا مورینیو راحتتر کار خواهد کرد.
با آمدن ژوزه، تاتنهام میخواست ذهنیت برنده را وارد تیم خود کند و در اسرع وقت شروع به گرفتن جامها کند. ژوزه به جایی نرسید و فقط وقت باشگاه خود را تلف کرد.
متأسفانه مورینیو فعلی دیگر با قبل قابل مقایسه نیست.