گروه اقتصادی - کورش شرفشاهی: بحران های اقتصادی ایران به اندازهای زیاد شده که دلایل آن نیازمند بررسی های همه جانبه است. وضعیت امروز کشور نشان می دهد که اقتصاد ایران مانند بیماری بدحال در آی.سی.یو بیمارستان است.بیماری که با شیوههای درمانی همچون تنفس مصنوعی و دستگاههای احیا زنده است. با نگاهی به تمامی شاخصهای اقتصادی متوجه می شویم که در مسیر نزولی قرار داریم. صادرات نفت که رگ حیات اقتصاد است، متوقف شده، نقدینگی رشد سرسام آوری کرده، تورم چشمگیر شده، گرانی بیداد می کند، سرمایه گذاری که از اصلی ترین مولفه های توسعه اقتصادی است، در کما قرار دارد، بنگاه های اقتصادی که با بحران، ورشکستگی و تعطیلی روبرو هستند، نشان می دهد در بخش صنعت نیز با چالش جدی روبهرو هستیم، کشاورزی و دامداری نیز با انواع و اقسام سومدیریت ها درگیر بحران است، به نوعی که محصولات کشاورزی تولید اما به ضایعات تبدیل می شود، زیرا سیستم توزیع ایراد دارد و صنایع پایین دستی تشکیل نشده تا بتوانیم از این محصولات به نوع دیگری استفاده کنیم.
بحران مدیریت اتوبوسی
از همه بدتر اینکه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم. در این شرایط همه منتظر رفتن دولت و آمدن رئیس جمهور بعدی هستند. از آنجا که با آمدن رئیس جمهور بعدی تیم جدیدی از وزیر تا رده های پایین تغییر می کند و شاهد تحولات و تغییرات اتوبوسی در تمامی دستگاهها هستیم، برای مدتی مدیریت کشور دچار روزمرگی می شود و سیاست گذاری درستی صورت نمیگیرد. همه این موارد نشان میدهد که اقتصاد بشدت آسیب دیده کشور، در کما فرو خواهد رفت و چنانچه تجدید نظری در آن صورت نگیرد و ریکاوری نشود، شاهد روزهای بسیار بدتری خواهیم بود.
اقتصاد در قربانگاه سیاست
بدترین تجربه آن است که اقتصاد در تمامی سالهای گذشته قربانی سیاست بود، در حالی که می بایست سیاست، دست اقتصاد را بگیرد تا بتوانیم در عرصههای جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم. اما با کمال تاسف سیاست به وزنه سنگینی برپای اقتصاد تبدیل شده که بازیگردان این بازی، جناح های سیاسی هستند. بی شک با رفتن هر تفکر از پاستور و آمدن تفکر دیگر در قالب تغییر رئیس جمهور، همه چیز دچار تحول و تنوع خواهد شد. تیم جدید اعتقادی به تیم قبلی ندارد و سعی می کند سیاستهای دولت قبلی را دنبال نکند و مشکلات گسترده تر می شود.
افزایش فقر در جامعه
در این رابطه رییس کمیسیون پول و سرمایه اتاق بازرگانی در مورد رسیدن ضریب جینی کشور به رقم 0.4 گفت: ضریب جینی، رقمی بین صفر و یک است که میزان اختلاف طبقاتی و ناعادلانه بودن اقتصاد را نشان میدهد. شاهد این هستیم که فقر در جامعه افزایش یافته و طبقه متوسط هم به سمت فقر میرود. بعضی آمارها میگویند از 80 میلیون ایرانی حدود 60 میلیون نفر زیر خط فقر هستند. فریال مستوفی در گفت وگو با ایلنا با تاکید بر نقش تورم گفت: یکی از مشکلات اساسی تورم گسترده در کشور است، تورمی که نتوانستیم آن را حل کنیم در حالی که بسیاری از کشورهای عقب افتاده موفق به کنترل آن شدند اما ما نتوانستیم. هر میزان که تورم بیشتر باشد اختلاف طبقاتی نیز بیشتر میشود و بخشی از طبقه متوسط به طبقه کمدرآمد میپیوندند.
ترس از سرمایه گذاری
عضو اتاق بازرگانی گفت: در وضعیت فعلی ثبات و رشد اقتصادی نداریم و تولید ضعیف است. مردم جرات سرمایهگذاریهای بلندمدت را ندارند و وضعیت اشتغال شرایط مطلوبی ندارد. در چنین شرایطی و در فقدان ثبات و رشد اقتصادی و در نبود اشتغال، مشخصا شکاف طبقاتی افزایش مییابد.وی در مورد تبعات ادامه افزایش اختلاف طبقاتی گفت: در صورتی که روند افزایش اختلاف طبقاتی ادامه پیدا کند مشکلات اجتماعی پیش خواهد آمد، مردم تا حدی این وضعیت را تحمل خواهند کرد. ایران با این میزان از ثروت و پتانسیل در حال تبدیل شدن به یک کشور عقبمانده است.مستوفی افزود: اینها اشکالات سیاستگذاری و اقتصاد ما است، اقتصاد را فدای سیاست میکنیم و تبعات چنین چیزی مشکلات اجتماعی است.
دهه 90 دهه سوخت شده
از سوی دیگر مدیر اندیشکده کسب و کار شریف در همایش رونمایی از بسته نجات اقتصادی ایران با بیان اینکه دهه 90 ایران دهه سوخت شده ایران است، گفت: ما این دهه را از دست دادیم و در این دهه میانگین سرانه قدرت خرید ایرانیان 40 درصد کاهش یافت. علی مروی گفت: اگر قرار باشد از این دست آمارها ارائه کنیم بهانه ناامیدی را به جامعه می دهیم.مدیر اندیشکده کسب و کار شریف افزود: در دولت روحانی در مورد بروز تورم بالا به دلیل خطر بمب نقدینگی و همچنین وقوع شوک ارزی به دلیل سیاست های ارزی اشتباه هشدارهایی داده بودیم.این کارشناس با بیان اینکه تعامل با سیاستگذار اثربخش نبوده است، گفت: ترمز اصلی توسعه اقتصادی تعارضات منافع است نه جهل دانش سیاستگذار، لذا لازم است ترمز توسعه را از طریق مطالبه گری اجتماعی و طیف های فعال در عرصه های مختلف اجتماعی قطع کنیم بنابراین طرح بنای ایران در درجه اول عموم مردم هستند.وی اولویتهای اصلی برای دولت سیزدهم اشاره کرد و گفت: ایجاد رشد اقتصادی اشتغال زا، مهار پایدار تورم، فقرزدایی و مبارزه با فساد باید در دولویت دولت بعدی باشد. وی افزود: مشکلات و مسائل ذکر شده در کشور حل نخواهد شد مگر اینکه از فرصت های بین الملل استفاده کنیم و با تعامل درست در عرصه بین المللی به بهتر شدن و بهبود رتبه ایران در اقتصاد دنیا کمک کنیم.
فرصت طلایی برای حل چالشها
یک کارشناس اقتصادی نیز در این مراسم گفت: در ۵۰ سال گذشته اقتصاد ایران را نه اداره کردیم و نه توسعه دادیم، بلکه مصرف کردیم یعنی ایران را مصرف کردیم؛ شرایط محیط زیستی، مصرف انرژی و رشد اقتصادی به خوبی بیانگر این موضوع است. به عنوان نمونه رشد اقتصادی ۵۰ ساله ایران ۲.۷ درصدی است که یک فاجعه مدیریتی تلقی میشود. محمد صادق الحسینی افزود: از سوی دیگر نیز فرصت و منبعی نمانده است. از نظر منبع، میتوان به شرایط نفت و انرژیهای تجدیدپذیر و پر مصرف بودن ایرانیان و از نظر فرصت نیز باید به وضعیت پنجره جمعیتی اشاره کرد.وی تصریح کرد: تصور میشد که پنجره جمعیت ایران در سال ۱۴۲۳ بسته شود اما ممکن است این پنجره تا سال ۱۴۰۶ بسته شود؛ اگر جمعیت فعال ایران به نسبت جمعیت غیرفعال کاهش یابد، یکی از موتورهای اصلی رشد ایران در آینده دیگر روشن نمیشود. این موتور با دستور و سیاستگذاری و این رئیس جمهور و آن رئیس جمهور نیز روشن نخواهد شد و تا زمانی که سیاستگذار فرصت انجام کاری را دارد، باید به بهبود اوضاع بپردازد و این فرصت نیز در سناریوی خوش بینانه ۱۷ سال و در سناریوی بدبینانه ۶ سال است.
شعارزدگی جواب نمیدهد
شرایط امروز نشان می دهد شعارزدگی دیگر پاسخ نمی دهد و باید چاره اندیشی کرد. بنابر این هر کس که قرار است سکان اداره کشور را بدست بگیرد، بهتر است به جای شعارهای رنگین، برنامه های راهبردی ارایه کند. برنامه هایی که بتواند مشکلات را حل کند و البته راهکارهایی برای مقابله با انواع مافیا داشته باشد.