وجود تبعیض در هر جا و هر مقوله میتواند هر مجموعهای را با چالش روبهرو و ضربات جبرانناپذیری را وارد کند. آنچه طی سالها و د هههای گذشته در ورزش ایران هم دیده شده و میشود چیزی شبیه به همین است. به هیچ عنوان قصد مقایسه رشتههای ورزشی و تأثیرگذاری آنها در مسائل اجتماعی را نداریم، اما وقتی مسئله تبعیضهای آشکار و فاصله طبقاتی وحشتناک میان ورزشکاران رشتههای مختلف ورزشی مشاهده میشود، آن وقت دیگر نمیتوان به صرف اینکه فلان رشته خواهان بیشتری دارد و تأثیرگذاری بیشتر ساکت ماند و شاهد حیف و میل بیتالمال بود.
امروز همه میدانیم که در آستانه برپایی بزرگترین آوردگاه ورزش جهان، یعنی المپیک باید تمام فکر و ذکر ورزش کشور المپیک باشد و رسیدگی به وضعیت المپیکیها برای کسب یک نتیجه آبرومند در میدان سخت المپیک، اما بهتر است کمی بیشتر به عمق این مسئله نگاه کنیم و این موضوع مهم را تنها به بازه زمانی نزدیک به المپیک یا زمان رقابتهای کسب سهمیه خلاصه نکنیم.
امروز با توجه به گسترش فضای مجازی و سرعت انتشار اخبار و اطلاعات همه بهخصوص علاقهمندان به ورزش خوب میدانند که مربیان و ورزشکاران برخی رشتهها از چه درآمدها و آپشنهایی برخوردارند و چه قراردادهایی منعقد میکنند و این را هم خوب میدانند که در بسیاری از مواقع فقط آپشنهای قرارداد این مربیان و ورزشکاران مساوی است با حقوق چند ماه مربیان و ورزشکارانی که باید در بالاترین سطح رقابتهای جهانی مبارزه کنند.
اینکه یک مربی میلیاردی حقوق بگیرد و آوردهای نداشته باشد، اما در مقابل مربی دیگر با کارنامهای سراسر افتخار در حد مردم عادی کوچه و بازار حقوق بگیرد و منتی هم نداشته باشد بابت کاری که انجام میدهد، نشانه شکاف بزرگ و تبعیض غیرقابل کتمان در ورزش کشور است. اینکه عدهای مرتب از بیتالمال به صورت میلیاردی برداشت کنند و موفقیتی هم به دست نیاورند، اما همیشه طلبکار باشند دردآور است، ولی دردآورتر آن است که ببینید برترین مربی تاریخ المپیک کشور به همراه ورزشکاران پرافتخارش حتی درصدی از یک بازیکن معمولی فلان رشته هم درآمد ندارند، با این حال ذرهای کوتاه نمیآیند و کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام میدهند.
دردآور است که ببینی بازیکنان فلان باشگاه و فلان تیم که درصد کوچکی از قراردادهایشان چندده میلیارد میشود دائما اعتراض کنند که به ما پول نمیدهند، اما ورزشکاران المپیکی شاد باشند از اینکه کمیته ملی المپیک قرار است ۵ میلیون تومان حقوق پرداخت کند. تبعیض یعنی همین، یعنی اینکه انواع و اقسام مربیان بیکیفیت خارجی را بیاوریم برای نتیجه گرفتن یک رشته و نتیجه نگیریم و دهها و صدها میلیارد از جیب مردم پول بدهیم، اما به مربی المپیکیمان همان حقوق عادی را پرداخت کنیم و او هم مجبور باشد خودش برای بالا بردن روحیه شاگردانش دست به جیب شود و به آنها پاداش بدهد.
این تبعیضی است که سالهاست در ورزش کشور شاهد آن هستیم، فرآیندی که به سبب آن برخی به مفتخوری عادت کردهاند و برخی دیگر هم مجبورند جور کمکاریها و زیادهرویهای آنها را بکشند. تبعیضی که همه امیدواریم روزی برطرف شود و شاهد آن باشیم که پول ورزش فقط براساس شایستگی و لیاقت بین اهالی آن تقسیم میشود، نه بر اساس هیاهو و حاشیههای بیشتر یک رشته یا سلبریتی بودن بیشتر ورزشکاران و مربیانش.