علیرضا حیدری
کارشناس تامین اجتماعی
صـــندوقهای بازنشــــستگی در دورههای مختلف مشکل داشته اند؛ در دوره روحانی بحث کمبود منابع و عدم تعادل منابع و مصارف شروع شد و همچنان نیز ادامه دارد که احتمالا در دولت رئیسی این مشکل تشدید خواهد شد. بنابراین مدیریت این صندوقها یکی از مهمترین دغدغههای ذینفعان و مدیرانی است که ..مسئولیت این صندوقها را برعهده میگیرند. در سال ۱۴۰۰ بودجهی تامین اجتماعی حدود ۲۷۰ هزارمیلیارد تومان شد که این بودجه نسبت به سال گذشته دستکم چیزی حدود ۱۰۰ هزارمیلیارد تومان رشد داشت اما همچنان با مشکل عدم تعادل بین منابع و مصارف مواجه هستیم. اگر براساس مصوبهی مجلس و بند واو تبصرهی دو، دولت موظف به پرداخت حدود ۸۲هزار میلیارد تومان از تعهدات گذشتهی خود به این صندوق نمیشد، الان سازمان تامین اجتماعی با مشکل جدی تامین منابع برای ایفای تعهدات مواجه میشد. کما اینکه در بودجه ۱۴۰۰ هم بیش از ۵۰هزارمیلیارد تومان مربوط به تعهدات جاری دولت است.
این تعهدات سال به سال روند فزاینده میگیرد و با این وضعیت مدیرانی که به سازمان وارد میشوند باید بتوانند تعامل بسیار سازنده و فعال و هدفمندی با گروههای ذی نفع برقرار کنند و این مشکلات را کاهش دهد. من معتقدم مشکلات به طور کامل برطرف نخواهد شد و اگر مدیریت کارامدی نتواند این حوزه را مدیریت کند روند مشکلات فزاینده خواهد شد.
اگر نتوانیم برای مشکلات این صندوقها سازوکار اجرایی بلندمدت پیدا کنیم، با یکی از چالشهای بزرگ خود در عرصهی اجتماعی مواجه خواهیم شد. بنابراین کسانی که مدیریت این صندوقها را در دست میگیرند باید نگاه واقع بینانهای به صورت مسئله داشته باشند. مدیران سازمان تامین اجتماعی هر گاه نگاه سیاسی و راهحلهای سیاسی پیشگرفتند نه تنها کاری از پیش نبردند بلکه مشکلات را بزرگتر کردهاند.
مشکلات سازمان تامین اجتماعی را نه فقط کارشناسان داخلی بلکه سازمانهای بینالمللی بیطرف نیز گوشزد کردهاند. در واقع برای مشاوره و کارشناسی به این سازمانها مبلغی دادهایم تا وضعیت صندوق را برای ما پیشبینی کنند پس مشکلات این صندوق به استناد همین کارشناسیها جدیست.
در این شرایط بحث اصلاحات پارامتریک و سیستماتیک مطرح است که به دلیل مواجه شدن با مقاومت اجتماعی سخت خواهد بود، اما بدون آنکه نیاز به انجام اصلاحات چالش برانگیزی وجود داشته باشد میتوان این اصلاحات را انجام داد. این اصلاحات اکنون بسیار کند و آهسته و ناکارامد در حال انجام است.
البته ارتباط مستقیمی بین حوزهی تامین اجتماعی و شاغلین وجود دارد؛ به عبارتی از آنجا که پرداخت حق بیمهی شاغلین از منابع اصلی درآمد سازمان تامین اجتماعی است، بنابراین اصلاح ساختارها در حوزهی روابط کار و سرمایهگذاری که به شکل غیرمستقیم به تامین اجتماعی ارتباط پیدا میکند، جزو دغدغههایی است که باید برای آن راهحل پیدا کرد. اگر در پایداری اشتغال و ایجاد اشتغال جدید اقدامات موثری انجام ندهیم ما بازهم با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد.